گزارشگر همیشه خندان
از محلهای در غرب تهران شروع شد؛ شهرآرا. مهرماه سال 1353 بود كه عادل به دنیا آمد؛ در خانوادهای كه پدرش مهندس برق بود و یك خواهر و یك برادر داشت. فضای خانه مسلما فضای فوتبالی نبود و او به دلیل علاقهاش به فوتبال، بچه سر به راه خانه محسوب نمیشد. دبستان را در مدرسه ذوقی، راهنمایی را در مدرسه طالقانی و دبیرستان را... البرز.
بچه درسخوانی بود؛ آنقدر درسخوان كه با معدل بالای 18 دیپلم گرفت اما فوتبال هیچوقت از سرش نیفتاد. شاید به همین خاطر هم بود كه پدر با او كاری نداشت. بعد هم در دانشگاه صنعتی شریف در رشته مهندسی صنایع قبول شد و تا پایان فوق لیسانس ادامه داد. سال سوم دانشگاه تصمیم گرفت به علاقهمندیاش یعنی كار خبری بیشتر بپردازد. به دفتر روزنامه ابرار ورزشی رفت: «من علاقه دارم كار كنم؛ مطلب بنویسم». اردشیر لارودی سردبیر آنوقت ابرار ورزشی از وی در مورد حیطه كاریاش پرسید: «ترجمه»! یك متن داد دستش و خداحافظی كرد؛ «فردا صبح اول وقت رفتم دفتر روزنامه. كارم رو تحویل دادم و بعد از چند روز كارم رو شروع كردم».
سال 1372 بود. او كارش را شروع كرد. اما بیشك بزرگترین علاقهمندیاش حضــــــــور در صداوسیما بود. او به قول خودش «n»دفعه تست داد و در نهایت قبول شد؛ «اوایل هم مثبت بود اما میگفتن صدات جوونه؛ پخته نیست. آخرین باری كه تست دادم، اواخر سال1373 بود». او در تست قبول شد و كار روزنامه را رها كرد و رفت.
كلاسهای زبان عادل:
زبان انگلیسی! علاقه عجیبی به زبان داشت. از كلاس اول دبیرستان در كلاسهای زبان نامنویسی كرد. سال آخر دبیرستان به خاطر كنكور، زبان را رها كرد اما بعدا وقتی برگشت، تا پایان كار را ادامه داد. سال سوم دانشگاه، زبان تمام شد: «كلاسهای استادیاش رو هم قبول شدم اما كارم تو تلویزیون بیشتر شده بود و تصمیم گرفتم نرم».
اغلب كارهای ترجمهای را خودش انجام میدهد. زبانش آنقدر خوب بود كه در دورهای در دانشگاه تدریس میكرد و البته در كلاسهای زبان. باورتان میشود عادل فردوسیپور معلم زبانتان باشد؟ اما اگر دوست داشته باشید بدانید كلاسهای زبان عادل چگونه میگذرد، یك نفر برایتان زحمتش را كشیده: "تا حالا سر كلاسهای عادل فردوسیپور رفتید یا نه؟ خوب اگر نرفتید، هیچ اشكالی نداره و چیز خاصی رو از دست ندادید؛ به جز یك سری اطلاعات فوتبالی."
از اول جلسه كه پسرا میپرسن استاد از فوتبال چه خبر و همین سوال كافیه كه عادلخان شروع كنه به سخنرانی و یك مدت مدیدی پشت سر این بازیكن و اون تیم و اینا بگه و اطلاعات رو كنه. خلاصه بعد از همه این حوادث، جناب عادلخان شروع میكنن به انگلیسیصحبتكردن و درسدادن كه خب صد البته طرز حرف زدنش اصلا به انگلیسی حرف زدن نمیخوره ولی جدا از اینها، آدم ذاتا مهربونیه؛ مثلا بعد از كلاس با دقت میشینه به همه سوالا جواب میده...».
خودش در این مورد میگوید: «حرفهایی پیش مییاد ولی اصولا از یك ساعت و نیم زمان كلاس فقط ده تا پانزده دقیقه!».
من قرمزم یا آبی؟
عادل گزارشگر بیطرفی است؟ بسیاری از پرسپولیسیها میگویند او استقلالی است. استقلالیها هم بر عكس. هر كدام هم برای خودشان دلیل دارند. اگرچه به نظر میرسد وی در دورهای كه در دانشگاه شریف درس میخوانده پرسپولیسی بوده ولی امروز اصلا حاضر نیست به طرف خاصی متمایل شود؛ «واقعا اینجا فضا اینقدر باز نیست كه یه گزارشگر بگه من قبلا طرفدار كدوم تیم هستم. اینجا فوتبال دوقطبی است. بگی قرمزم یا آبی، نصف مملكت با تو بد میشن. البته الان دیگه اصلا برام فرقی نمیكنه. الان واقعا بیطرفم. گزارشگر، یه ذره به یك تیم گرایش داشته باشه، تو كارش تاثیر میذاره».
اما این مورد اصلا شامل حال تیم ملی نمیشود. نمیتوان گفت كه او مثل یك تماشاگر میتواند بهراحتی و به هر طریقی ابراز احساسات كند اما بیطرفی هم معنایی ندارد؛ «به هر حال در این جور موارد، حتی استرس هم ایجاد میشه. اگه بگم در مورد پیروزی یا باخت تیم ملی كشورم بیاحساس و بیطرف هستم حتما دروغ گفتهام. مسلما ما باید توی كار گزارش بیطرف باشیم ولی آن احساسی كه انسان در مورد كشور خودش داره، مانع اصلی كاره».
انتقاد نمیشود:
همیشه حسرت انتقاد كردن گزارشگران خارجی را میخورد: «این قدر كه گزارشگران خارجی بهراحتی از بازیكنان انتقاد میكنن كه ما نمیتونیم بكنیم. سه سال پیش تو بازی منچستر – رئال وقتی گری نویل دوكارته شد، گزارشگر بازی گفت من مطمئنم خیلی از طرفداران منچستر خوشحال شدن كه گری نویل دواخطاره شد. اگر شما چنین چیزی رو در مورد بازیكن x پرسپولیس یا استقلال بگویی، پدرت رو درمییارن؛ حتی اگه بدترین بازیكن زمین باشه».
او بارها چوب همین مساله را خورده است. 2فصل پیش علی پروین حسابی از خجالت عادل فردوسیپور درآمد و مسلما او تا مدتی سوژه داغ شعارهای تماشاگران در ورزشگاه كارگران بود. امیر قلعه نویی هم كم، آهن داغ انتقاد را روی تن او نگذاشته و حالا و در آخرین مورد، خداداد عزیزی – مرد همیشه شاكی فوتبال – پس از كسب نتیجه ناخوشایند ابومسلم برابر مس كرمان، چنان از این گزارشگر تلویزیونی انتقاد كرد كه گویی او در تمامی بدبختیهای ابومسلم نقش دارد.
با این حال، كمتر دیده میشود كه او در برنامه تلویزیونی90 یا حتی گزارشهایش مصحلتاندیشی پیشه كند: «خودم سعی میكنم هر چیزی به ذهنم میرسه بگم و تا جایی كه نترسم میگم. بعضیها بهشون برمیخوره. بعضیها چیزهای دیگری می گن و البته خودسانسوری هم هست».
فقط فوتبال:
بیطرفی باعث نمیشود كه او به فوتبال بیتفاوت باشد. یكی از علاقهمندیهای اصلی او در زندگی، پرداختن به فوتبال است؛ از فوتبالبازیكردن و تماشاكردن، تا مجلههای خارجی فوتبال و اینترنت؛ «میشه گفت از 24ساعت، 12ساعت در حال دیدن فوتبال، خواندن اخبار فوتبال و كاركردن روی فیلمهای فوتبالی هستم.
اصلا فوتبال تمام زندگی منه». همسر عادل فردوسیپور شرایط را پذیرفته: «او كاملا پذیرفته كه قراره با كی زندگی كنه. من كار خودم رو میكنم و برایم خیلی جدیه. هر اتفاقی بیفته من باید فوتبالم رو ببینم. همه هم میدونن وقتی فوتبال میبینم، نباید كاری به كار من داشته باشن».
فیلم دیدن من:
یكی از علاقهمندیهای سابقش سینما بوده. البته الان تنها علاقهمندیاش«90» و فوتبال است و بس. شاید هم دیگر حوصلهاش را ندارد كه به سینما برود؛ «نه دیگر! اصلا حوصلهاش رو ندارم. واقعا نمیتونم بشینم پای تلویزیون و یه فیلم رو تا آخر ببینم».
منبع: مجله آنلاین فوتبال