حافظ و sms : قند در دهان
![هر روز](https://img.tebyan.net/big/1387/07/91641010827247664616539107228181229135241.jpg)
از زمانی که در میان فارسی زبانان کسانی می زیسته اند که هر نفس آنها بوی یک شاعر را می داد ، بسیار گذشته است و امروز ما تر جیح می دهیم به جای آنکه وقتی از کسی دل گیر می شویم یا ما را می آزارند بگوییم :
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
بگوییم :
بی خیالش!
و یا وقتی نزد ما از بد گویی دیگران ، درد و دل می کنند می گوییم :
حالا پاشو می خوره ، تا چشش درآد!!
در حالی که می شد بگوییم :
تو پنداری که بد گو رفت و جان برد ؟
حسابش با کرام الکاتبین است
در این مطلب تک بیت هایی از حافظ را که برای گفتگو های روزانه یا پیامکهای دوستانه مناسبند انتخاب کرده ایم بعضی مضامین مشترک دارند و بعضی مفرد هستند ، مدعی نیستیم که اینها تمام تک بیت های زیبای حافظ هستند و بنابر این به مرور زمان بر این مجموعه خواهیم افزود . اما اکنو ن " بکن معامله ای وین دل شکسته بخر / که با شکستگی ارزد به صد هزار درست " :
الف- اغتنام فرصت:
1- مهل که عمر به بیهوده بگذرد حافظ
بکوش و حاصل عمر عزیز را دریاب
2- وقت را غنیمت دان آنقدر که بتوانی
حاصل از حیات این جان یکدم است تا دانی
3- قدر وقت ارنشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
ب- صبر و پایداری:
1- در بیابان گربه شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
2- گل مراد تو آنگه نقاب بگشاید
که خدمتش چو نسیم سحر توانی کرد
3- ای دل صبور باش و مخور غم که عاقبت
این شام صبح گردد و این شب سحر شود
ج- راستی و راست کرداری:
1- خاطرات کی رقم فیض پذیرد هیهات
مگر از نقش پراکنده ورق ساده کنی
2- به صدق کوش که خورشید زاید از نفست
که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست
3- ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع
به حکم آنکه چو شد اهرمن سروش آمد
د- ترک خودخواهی و خودبینی و غرور:
1- در محفلی که خورشید اندر شمار ذره است
خود را بزرگ دیدن شرط ادب نباشد
2- در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس
بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است
3- در بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گو ای مرد بخرد تا خموش
هـ- پند شنودن:
1- نصحیت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
2- نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر
هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر
3- پند حکیم محض صوابست و عین خیر
فرخنده بخت آنکه به سمع رضا شنید
و- نکوکاری:
1- بر این رواق زبرجد نوشته اند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
2- ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
3- چو غنچه گرچه فرو بستگی است کار جهان
تو همچون باد بهاری گره گشا می باش
ز- عزت نفس:
1- گرچه گردآلود فقرم شرم باد از همتم
گر به آن چشمه خورشید دامن تر کنم
2- دل خسته ی من گرش همتی هست
نخواهد ز سنگین دلان مومیائی
3- همایی چون تو عالیقدر و مهر استخوان تاکی
دریغ این سایه ی دولت که بر نااهل افکندی
ح- رفتار نیکو و حسن خلق:
1- به حسن خلق توان کرد صید اهل نظر
به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را
2- آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
3- کمال صدق و محبت ببین نه نقص و گناه
که هر که بی هنر افتد نظر به عیب کند
ط- توکل:
1- تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافری است
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
2- دیده ی بخت به افسانه او شد در خواب
کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم
3- سالک از نور هدایت طلبد راه به دوست
که به جایی نرسد گر به ضلالت برود
ادامه خواهد داشت...