دولت قرآن
بررسی چند اقتباس از آیات قرآن در اشعار حافظ

خواجه شعر فارسی، شمسالدین محمد حافظ آغاز میكنیم كه قرآن را در سینه داشته و آن را با چهارده روایت از برمیخوانده و تقریباً در همه عمر خویش با آن سروسرّی داشته و بهتر از هركس لطایف حكمی را با نكات قرآنی جمع كرده است. و ازین رو یافتن ابیاتی از شعر او که در آنها متاثر از قرآن کریم بوده باشد چندان دشوار نیست و به قول خودش :
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم
اکنون نمونه هایی را فهرست وار بیان می کنیم :
دام سخت است مگر یار شود لطف خدای
ورنــه آدم نبـرد صـرفـه زشیـطــان رجیـم
یادآور سخن حضرت یوسف(ع): «اِنَّ النَّفْسَ لاَمّارَة بِالسُّوءِ إِلاّ ما رَحِمَ رَبّی؛ نفس، فراوان ما را به بدی میخواند [و دامهای سخت در راه ما میگسترد] مگر یار شود لطف خدای».یوسف، آیه 53.
حافظا خلد برین خانه مــوروث مــن است
انـدر ایـن مـنـزل ویـرانـه نشیمن چـه كنـم
«خلد برین خانه موروث من است» بنیاد گرفته از آیاتی است كه بهشت را میراث نیكان و پاكان دانسته، مانند «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتی نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِیّا؛ این است بهشتی كه به بندگان پارسای خویش میراث میدهیم»(مریم، آیه 63.)؛ «وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتی اُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُم تَعْمَلون؛ این است بهشتی كه در برابر آنچه كردید، به ارث میبرید»(زخرف، آیه 72. )؛ «اُولئكَ هُمُ الوارثُون. اَلَّذِینَ یَرِثُونَ الفِرْدوسَ هُمْ فِیها خالِدون؛ اینانند [اشاره به مؤمنان] میراث برانی كه بهشت را به ارث می برند و در آنجاودانهاند»(مؤمنون، آیه 10 و11.)
از نـامـه سیــاه نـتـرسـم كـه روز حـشـر
با فیض فضل او صد از این نامه طی كنم

بنیاد گرفته از آیاتی چون: «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً…؛ از بخشایش خدا نومید مباشید كه خدا همه گناهان را میبخشاید».(زمر، آیه 53.)
خونم بخور كه هیچ ملك با چنان جمال
از دل نـیـایـدش كـه نـویـسـد گنـاه تـو
بنیاد گرفته از آیه: «وَاِنَّ عَلَیْكُمْ لَحافِظینَ. كِراماً كاتِبِین. یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلون؛ همانا كه نویسندگان بزرگوار، شما را میپایند و آنچه را میكنید میدانند».
(انفطار، آیه 10 ـ 12)
حالی درون پرده بسی فتنه میرود
تا آن زمان كه پرده برافتد چها كنند
«آن زمان كه پرده برافتد» ترجمه واری است از این گزاره قرآنی در وصف قیامت، «یَوْمَ تُبْلی السَرائِر؛ روزی كه پردهها برافتد».(طارق، آیه 9.)
آسمان بار امانت نتوانست كشید
قرعه? كـار به نـام من دیوانـه زاند
بنیاد گرفته از آیه معروف امانت: «إِنّا عَرَضْنا الأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ والاَرضِ وَالْجِبالِ فَاَبَیْنَ اَنْ یَحْمِلْنَها وَاَشْفَقْنَ مِنْها وَحَمَلها الإنسانُ اِنَّهُ كانَ ظَلوماً جَهُولاً؛ ما امانت را برآسمانها و زمین و كوهها عرضه كردیم. از پذیرش آن سرتافتند و بیم كردند و انسان آن را برداشت كه ستمكار و نادان بود».(احزاب، آیه 72.)
گرت هواست كه معشوق نگسلد پیوند
نـگــاه دار ســر رشـتـه تـا نـگـه دارد
الهامی از آیه: «اَوْفُوا بِعَهْدی اُوفِ بِعَهْدِكُمْ؛ به پیمان من وفادار مانید تا به پیمان شما وفادار مانم».(بقره، آیه 40. )
بـه مهلـتـی كه سـپـهرت دهــد زراه مــرو
تو را كه گفت كه این زال ترك دستان گفت

«مهلتی كه سپهرت میدهد» كم و بیش همان است كه در زبان قرآن املاء، امهال و استدراج خوانده شده و نمونهای است از مكر خداوند با آنان كه از او روی میگردانند و چشم از آیات او فرو میپوشند، این مكر بدین گونه است كه خداوند به آنها میدان مهلت میدهد ( املاء و امهال) و همان گونه كه آنها به تدریج و آهسته آهسته (استدراج) برگناهان خویش میافزایند، خداوند نیز به تدریج به شیوهای كه گمانش را نمیبرند فرو میگیردشان و از اینجاست كه این میدان و مهلت دادن سخت به زیان آنهاست: «وَلا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ كَفَرُوا اَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیر لأَنْفُسِهِمْ اِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَلَهُمْ عَذاب مُهین؛ مبادا كافران بپندارند، اگر به ایشان مهلت و میدان دادهایم به سود آنهاست، به آنان مهلت دادهایم تا برگناهان خویش بیفزایند و آنها راست عذابی خواری بخش»(آلعمران، آیه 178. )؛ «وَالَّذینَ كَذَّبوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُون. واُمْلی لَهُم اِنَّ كَیْدِی مَتین؛ آنان را كه آیات ما را دروغ شمردند به شیوهای كه در نیابند، آرام آرام فرو میگیریم و به آنان مهلت و میدان میدهیم. همانا كه مكر من متین و استوار است».(اعراف، آیه 182 ـ 183. )
در این مقام مجـازی بجز پیاله مگیر
در این سراچه بازیچه غیر عشق مبار
«سراچه بازیچه» كه كنایهای از دنیاست،برگرفته است از آیه: «اِنّما الْحَیاةُ الدُّنیا لَعِب وَلَهْو؛ همانا كه زندگی دنیا بازیچه و بیهوده است».(محمّد، آیه 36 و چند جای دیگر)
ضمناً در این بیت تعبیر «مقام مجازی» كه آن نیز كنایه از دنیاست برگرفته است از روایت «اِنّما الدُّنیا دارُ مَجاز والآخرةُ دارُ قَرار؛ همانا كه دنیا سرای گذر است و آخرت سرای قرار»(نهج البلاغه، به كوشش صبحی صالح، ص320)
جهان و هرچه در او هست سهــل و مختصر بدار
زاهــل مـعــرفـت ایـن مـخـتـصـر دریـغ مــدار
مصرع نخست ترجمه واری است از آیه «مَتاعُ الدُّنیا قَلیل؛ كالای دنیا اندك است».(نساء، آیه 77.)
مـرو بـه خـانـه اربـاب بی مـروّت دهـر
كه گنج عافیتت در سرای خویشتن است
مصرع دوّم بنیاد گرفته است برتأویل عرفانی از آیه «وَفی اَنْفُسِكُم اَفَلا تُبْصِرون؛ و در درون شماست، نمیبینید!».(ذاریات، آیه 21.) كه برپایه آن انسان را از سیر آفاق به سیر انفس فراخواندهاند و گمشده او را نه در بیرون كه در درون او دانستهاند، از زبان عین القضات همدانی بشنویم: «راه خدای تعالی در زمین نیست، در آسمان نیست. بلكه در بهشت و عرش نیست، طریق اللّه در باطن تو است «و فی انفسكم» این باشد، طالبان خدا، او را در خود جویند، زیرا كه او در دل باشد و دل در باطن ایشان باشد».
بیت حافظ را بسنجیم با این بیتها:
عارفان را شمع و شاهد نیست از بیـرون خویش
خون انگوری خورده با دهشان هم خون خویش
مولوی، دیوان شمس 3/98
در جهان بیهوده میجستم تو را
خود تو در جان عراقی بـودهای
كلیات، ص270
سپر سپهر و دور قمر را چه اختیـار
در گردشند برحسب اختیار دوست
طنز و طعنی انكار آمیز بركسانی كه «سپر سپهر و دور قمر» را زمینه ساز رویدادهای این جهان میدانستند، بنیاد گرفته بر پایه و پشتوانه آیاتی چون: «وَالشَمْسَ والقَمَرَ والنُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِاَمْرِهِ؛ و [آفرید] خورشید، ماه و ستارگان را كه مسخّر فرمان اویندند».(اعراف، آیه 54. 18.)
بیت حافظ را بسنجیم با این بیتها:
از روزگـار نیـك و بـد خـویشـتن مـدان
كز ایزد است نیك و بد از روزگار نیست
مسعود سعد، دیوان 1/106
هركسب نقـش بنـد پـرده او است
همه هیچند كـرده كـرده تـو است
بـد و نیـك از ستــاره چــون آیـد
كـه خـود از نـیك و بد زبـون آیـد
نظامی، هفت پیكر، ص4
- ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ به قرآنی که اندر سینه داری
منبع : مجله قرآنی بشارت-سیّد محمّد راستگو