تبیان، دستیار زندگی
بیست و نهمین حدیث از چهل حدیث حضرت امام خمینی"ره" در باب مفاسد دروغ و خیانت، خوف از پروردگار، تفاوت مردم در حفظ حضور حق، عدد نوافل، سه روز روزه در هر ماه، فضیلت نماز شب و تلاوت قرآن، فضیلت مسواك و چند بحث دیگر می ب...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سفارش های مهم رسول خدا(ص)

بیست و نهمین حدیث از چهل حدیث حضرت امام خمینی"ره" در باب مفاسد دروغ و خیانت، خوف از پروردگار، تفاوت مردم در حفظ حضور حق، عدد نوافل، سه روز روزه در هر ماه، فضیلت نماز شب و تلاوت قرآن، فضیلت مسواك و چند بحث دیگر می باشد.

این حدیث با روایتی از امام صادق(ع) به نقل از ابن عمار آغاز می شود. حضرت فرمود: "در وصیت پیامبر(ص) به علی(ع) این بود كه فرمود: ای علی! تو را در جان خودت به خوبی هایی سفارش می كنم، آنها را از سوی من نگاه بدار.

سپس ادامه داد: خدایا! او را یاری فرما!اما اول راست گفتاری است. هیچ گاه از دهان تو دروغی خارج نشود و دومی پرهیزكاری است. هرگز بر خیانت جرأت مكن. سوم: ترس از پروردگار است؛ چنان كه گویی او را می بینی، چهارم:گریه بسیار از ترس پروردگار است. برای تو به ازای هر قطره اشك هزار خانه در بهشت بنا می شود.پنجم این كه مال و خون خود را در راه دین خود ببخشی. ششم این كه از روش من در نماز و روزه و صدقه ام، پیروی نمایی. اما نماز پنجاه ركعت است و روزه سه روز در هر ماه: پنج شنبه اول ماه و چهارشنبه وسط ماه و پنج شنبه آخر ماه می باشدو اما صدقه آن قدر بده كه طاقت داشته باشی و فكر كنی كه اسراف كرده ای در حالی كه اسراف نكرده ای و ملازم نماز شب باش و ملازم نماز شب باش و ملازم نماز شب باش!و بر تو باد به نماز ظهر و بر تو باد به نماز ظهر و بر تو باد به نماز ظهر! و بر تو باد كه در هر حال قرآن بخوانی! و بر تو باد كه دست های خود را هنگام نماز بالا ببری و آنها را برگردانی! و بر تو باد كه هر گاه وضو می گیری مسواك كنی! و بر تو باد كه نیكویی های اخلاقی را انجام دهی و از بدهی های اخلاقی دوری نمایی! پس اگر اینها را اجرا نكردی كسی جز خود را سرزنش مكن."

از جهات مختلف مشخص می شود نكاتی كه رسول خدا(ص) به امام علی(ع) فرمود برای حضرت بسیار مهم بوده است. یكی از این جهات آن كه رسول خدا(ص) آن را به حضرت علی(ع) بیان نمود، با این كه امام(ع) هرگز در این امور كوتاهی نداشت و این به دلیل اهمیت موضوع می باشد؛

این گونه وصایا میان ائمه علیهم السلام امری مرسوم بوده است.

از دیگر جهاتی كه می توان به اهمیت این موارد پی برد این كه رسول خدا(ص) فرمود: وصیت می كنم تو را و سپس فرمود اینها را از جانب من نگاه بدار و نیز از خداوند طلبید كه امام علی(ع) را در عمل به این وصایا یاری رساند. همچنین چند نون تأكید كه در حدیث آمده است همگی اهمیت موضوع را می رساند.

البته به دلیل اشتراكاتی كه در تكالیف عموم وجود دارد بایستی تلاش كرد كه به این وصایا و سفارش ها عمل شود.

از جمله وصایای مطرح در این روایت، پرهیز از دروغ گفتن است. این كه رسول خدا(ص) در ابتدا این نكته را سفارش كرده اهمیت مطلب رامی رساند. دروغ از جمله گناهانی است كه عقلاً و نقلاً نهی شده و این خود نه تنها گناه است، بلكه گاه مفاسد و گناهان دیگری هم بر آن مترتب می گردد؛ و گاهی چنان انسان را از اعتبار ساقط می كند كه امكان جبران وجود ندارد.

امام باقر(ع) فرمود: "خدای متعال برای شر، قفل هایی قرارداد و كلیدهای آن قفل ها را شراب مقرر نمود و دروغگویی از شراب بدتر است."

با توجه به این حدیث كه مورد قبول تمام علما – رضوان الله تعالی علیهم – می باشد، آیا عذری برای ارتكاب دروغ باقی می ماند؟

البته از آن جا كه ما صورت غیبی اعمال را نمی دانیم، این گونه روایات را مبالغه آمیز می خوانیم!

در روایت دیگر از امام باقر(ع) آمده است:

"دروغگویی موجب خرابی ایمان است."

چنین روایاتی زنگ خطر جدی است و دل انسان را می لرزاند، اما این گناه از بس رواج یافته، زشتی آن از بین رفته است.

همچنین در روایتی از امام رضا(ع) به نقل از رسول خدا(ص) آمده است.

"آیا مؤمن ترسو می شود؟ حضرت فرمود: آری. سؤال شد آیا مؤمن بخیل می شود؟

حضرت فرمود: آری. گفته شد: آیا مؤمن دروغگو می شود؟ حضرت فرمود: نه"

دروغ گفتن حتی به عنوان مزاح و شوخی هم ممنوع شده و علما از جمله صاحب "وسایل" حكم به حرام بودن آن داده اند.

نیز از جمله سفارش های امام سجاد(ع) به فرزندان خود این بوده است كه از دروغ كوچك و بزرگ در سخن های خود دوری كنید چه جدی باشد و چه شوخی، زیرا هر گاه انسان در امری كوچك مرتكب دروغ شد، نسبت به [دروغ در] امر بزرگ هم جرأت پیدا می كند. آیا نمی دانید كه رسول خدا(ص) فرمود؛ بنده، راستی را پیشه خود می كند تا جایی كه خداوند او را صدیق قلمداد می كند و دروغگویی را پیشه خود می كند تا آن جا كه خداوند او را كذاب می نویسد؟"

براساس این روایات از رسول خدا(ص) و ائمه علیهم السلام، بسیار جرأت و شقاوت می خواهد كه انسان به این گناه بزرگ دست بزند.

"ورع"

"ورع" یكی از منازل سالكین است و عارف معروف – خواجه عبدالله انصاری – ورع را چنین تعریف كرده است: "ورع آن است كه انسان نفس خود را تا آخرین مرحله حفظ نماید، در عین حال از لغزش هراس داشته باشد، یا این كه برای بزرگ شمردن حق، بر نفس خود سختگیری نماید".

ورع برای هر گروه و دسته ای مرتبه ای دارد: ورع عموم مردم دوری از گناهان كبیره است و ورع خواص دوری از شبهه هاست به این عنوان كه در حرام نیفتند و ورع اهل زهد دوری از مباحات است تا مجبور به تحمل پیامدهای آن نباشد و ورع اهل سلوك ترك نظر به دنیاست تا به مقامات عالیه معنوی برسند و ورع مجذوبین ترك رسیدن به مقامات معنوی است تا به باب الله و شهود جمال الله نایل آیند و ورع اولیا پرهیز از توجه به غایات است. هر كدام از اینها شرحی دارد كه نیازی به ذكر آنها نیست.

دوری از حرام ها پایه تمام كمالات است و هیچ كس به مقامی نمی رسد مگر با دوری از گناهان و این مقدار برای عموم هم میسر است و فضیلت آن بسیار می باشد،چنان كه امام صادق(ع) فرمود:

"تو را به پرهیزكاری و ورع و جدیت در عبادت سفارش می كنم، و بدان كه جدیت در عبادت مفید نیست در صورتی كه در آن ورع نباشد."

نفوسی كه به گناه مبتلا هستند، نقاشی در آنها بی فایده است. تا صفحه اول از كدورت گناه پاك نشود نمی توان در آن نقاشی كرد. پس عبادات كه صورت كمالیه نفس است بدون صفا دادن نفس از طریق دوری از گناه ممكن نیست.

همچنین امام باقر(ع) فرمود: "ولایت ما نمی رسد، مگر با عمل و ورع."

نیز امام صادق(ع) فرمود: "شیعه ما نیست كسی كه در شهری كه صدهزار جمعیت باشد، كسی از او با ورع تر باشد."

این نكته را نیز باید دانست كه معیار در ورع، دوری از گناهان است؛ پس نباید مأیوس شد، زیرا هر كس از گناهان و حرمت ها اجتناب نماید از زمره با ورع ترین افراد به شمار می رود.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.