تبیان، دستیار زندگی
فرض کنید قیامت فرارسیده و قرار است عملکرد ما در زندگی عمومی هم به دست حساب کشی فرشتگان حسابرس سپرده شود. شاید بتوان گفت نخستین کسانی که به عنوان شاکی در سر پل صراط جلو مارا خواهند گرفت افسران پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا خواهند بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پلیس و پل صراط!
پلیس راهنمایی و رانندگی

(به مناسبت هفته نیروی انتظامی)

فرض کنید قیامت فرارسیده و روز حساب آغاز شده است. قرار است علاوه بر سنجش زوایای زندگی و اعمال فردی ما، عملکرد ما در زندگی عمومی و روزمره هم به حساب کشی فرشتگان حسابرس سپرده شود. شاید به جرأت بتوان گفت نخستین کسانی که به عنوان شاکی در سر پل صراط جلو ما را خواهند گرفت افسران پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا خواهند بود. اگر تأملی از منظر «مسأله اجتماعی» بر این موضوع داشته باشیم، ابعاد نهفته و ناپیدای آن تا حدودی بر ما مکشوف خواهد شد. در اینجا هرگز در صدد تأیید، نقد یا رد سیاست ها و برنامه های مربوط به مدیریت ترافیک شهری و ترابری کشوری نیستیم. بلکه فقط از منظر نحوه تعامل، با عوامل انسانی رسمی یعنی افسران پلیس که عملاً مأموران تأمین نظم عمومی در شهرها و جاده های کشور هستند، به بحث اندکی بپردازد. هم چنین در مقام  تأیید یا رد رفتارها و عملکرد مأموران نیروی انتظامی در این مجال نیستیم. هرچند که این مقوله در جای خود محتاج بررسی و آسیب شناسی توسط متخصصان و اهل نظر است. ما می خواهیم تصویری شفاف تر از چگونگی تعامل شهروندان با مأموران پلیس ارایه دهیم و در این زمینه ضمن ایجاد تردید در صحت و سقم عملکرد ما شهروندان به ارتقای رفتارهای عمومی و اجتماعی مان کمک کرده باشیم.

در اینجا پلیس چه تلقی و تصویری از شهروند راننده دارد. آیا راننده را شهروندی نسبتاً متعادل، قانونمند و دارای اخلاق شهروندی و انسانی می داند یا تصویری قانون گریز خودخواه و تند مزاج و عصبی از ما در ذهن او نقش بسته است؟

پلیس راهنمایی و رانندگی

همه ی ما به مشکلات و تنگناهای رانندگی در شهرهای کلان واقفیم. روزهای داغ و نفس گیر تابستان، شتاب کار و زندگی و تعارضاتی که ماحصل برخورد وضع طبیعی با وضع اجتماعی ماست، گاه رفتارهای ما را از شعاع کنترل انسانی و عقلانی ما خارج می کند. حق هم ممکن است در موارد زیادی با ما باشد، اما ما ناچاریم هر از گاهی به تعامل خود با پلیس نگاهی مجدد بکنیم تا به قضاوتی منصفانه برسیم و همین قضاوت ما را در تأمل در وضع اجتماعی مان کمک کند. برای اینکه قضاوتمان از جنبه های شخصی تهی باشد ما نیازمند شاخص یا شاخص هایی هستیم که هم جامع و هم عادلانه باشد. به نظر می رسد داشتن میزان سنجش و داوری هم دستوری دینی و هم امری عقلانی است (میزان در کنار کتاب و آهن به عنوان شاخص مالی به انبیا اعطا شده است – قرآن کریم، سوره حدید) میزان در اینجا ساده ترین ملاک ها یعنی عدد است که امکان محاسبه را فراهم می آورد.

لطفاً در نکته های زیر دقت و تأمل کنید و در پایان با پاسخ به این پرسش ها به خودمان نمره بدهیم.

1. یک افسر پلیس در یک چهارراه با احتساب هوای داغ، آلودگی صوتی، هوای آلوده در کنار سایر مشکلات معیشتی و زندگی در طول یک روز کاری باید چند ساعت روی دو پای خود بایستد. چندین بار سوت بزند، چه میزان آلودگی به ریه هایش بفرستد و نگاهش چندین نقطه را بپاید؟

2. همان مأمور بایستی به اعتراض، فریاد، پرخاشگری و متأسفانه در مواردی فحش و ناسزای چندین راننده گوش کند؟

3. او باید آمادگی برخورد با چندین روحیه متفاوت از قبیل عصبی مزاج، ترسو، بی قید و بند، محترم، هتاک، زورگو، اخمو، مهربان، دروغگو، راستگو و... را داشته باشد؟

4. مأمور ما روزانه با چند مورد و چگونه تهدیدهایی روبرو می شود، با چه مبالغی تطمیع می شود؟

5. وی به چند راننده و عابر باید کمک کند تا نشانی خیابانها، شهرها، جاده ها را پیدا کنند؟

6. عصبانیت ما در طول سال چند بار سبب می شود که در هنگام عبور از کنار مأموران از خشم بوق ممتد بزنیم یا صدای پخش را بسیار بالا ببریم و یا آب و گل و لای را به لباس آنها و عابران بپاشیم؟

پلیس راهنمایی و رانندگی

از این دست پرسشها که خیلی ساده و قابل محاسبه و در دسترس هستند، زیاد است. بیاییم به این سؤالات پاسخهای تا حد امکان عادلانه و منصفانه بدهیم. آنگاه می توانیم به یک نمودار از رفتار و شهروندی خود را با پلیس برسیم و آن را ترسیم کنیم. خب، تا اینجا صرفاً یک محاسبه کمی داریم. اما باید ببینیم تأثیرات این وضعیت چیست تا به درک وضع اجتماعی مان کمکی کرده باشیم. روان شناسان و حتی جامعه شناسان در بحث از هویت تأکید می کنند که شخصیت واقعی ما عمدتاً آن تصویر و تصوری است که طرف مقابل ما، از ما دارد. یعنی در اینجا پلیس چه تلقی و تصویری از شهروند راننده دارد. آیا راننده را شهروندی نسبتاً متعادل، قانونمند و دارای اخلاق شهروندی و انسانی می داند یا تصویری قانون گریز، خودخواه، تند مزاج و عصبی از ما در ذهن او نقش بسته است؟ طبیعی است که هر کدام از این دو تصویر، تا حد زیادی نوع کنش و واکنش او را در قبال شهروندان و رفتار او تعیین کند.

در اینجا نکته اساسی از منظر مسأله اجتماعی این است که وضعیت ما در شهر حاصل تعامل دو نقش و دو عامل انسانی متفاوت است: شهروند و پلیس، هر چه ما بکوشیم با درک ابعاد این معادله اجتماعی نقش و سهم خودمان در این وضعیت بیشتر پی ببریم، بی گمان خواهیم توانست زندگی شهروندی آگاهانه تری داشته باشیم.

سیدرضا شاکری

گروه جامعه و سیاست