پسر خوانده تپل

پاندای کونگ فوکار جدیدترین محصول دریم ورکز است. نویسندگی و کارگردانی این انیمیشن سه‌بعدی به عهده

جان اسجان تیونسن و مارک آزبورن بوده است. آنها پیش از این در سال 2001 در پروژه «شرک» فعالیت می‌کردند و پس از آن از سال 2003 درگیر داستان و اجرای انیمیشن پاندای کونگ فوکار بودند.

این انیمیشن به موضوعاتی همچون فرزندخواندگی، حرکت به سوی هدف و از همه عجیب‌تر مرگ می‌پردازد. موضوع «مرگ» در یک انیمیشن شاد، کمی عجیب به نظر می‌رسد ولی حضور آن در یک کار طنز و فانتزی می‌تواند به ایجاد توازن در فیلم و باورپذیر شدن داستان کمک کند.

«پو» آرزو دارد یک کونگ فوکار ماهر شود و به گروه «پنج‌ شکست‌ناپذیر» بپیوندد ولی این پاندای چاق و تنبل برای رسیدن به آرزویش چند مشکل دارد؛ اول اینکه خیلی تنبل است و اصلاً هم قصد ندارد از لذّت تنبلی دست بکشد، دوم اینکه پدرخوانده‌اش که یک اردک است و یک رستوران دارد دوست دارد و امیدوار است که «پو» در مغازه‌اش مشغول به کار شود و شغل آبا و اجدادی پدربزرگش را ادامه دهد.

«پو» در اثر یک اتفاق با گروه «پنج شکست ناپذیر» برخورد می‌کند و قرار می‌شود به عنوان منتخب این گروه به مبارزه‌ای بزرگ برود.

سازندگان این فیلم تمام تلاش خود را در طول پنج سال کرده‌اند تا به نتیجه‌ای مطلوب برسند و فیلمی با جاذبه‌های بصری و داستانی خلق کنند. البته به شدت در این کار موفق شده‌اند به‌طوری که هم خودشان و هم  تماشاگران این فیلم مشتاق هستند تا قسمت بعدی آن را نیز ببینند.

استفاده از بازیگرانی همچون،داستین هافمن، جک بلک، آنجلینا جولی، جکی چان، لوسی سیو و مایکل کلارک دانکن به عنوان صدای کاراکترهای اصلی داستان بر جذابیت فیلم افزوده است. با اینکه داستان در مرز کلیشه شدن حرکت می کند ولی اتفاقات نامتعارف فیلم به بیننده کمک می‌کند که فیلم را با شادابی دنبال کند و تا آخر آن پیش برود.

از ابتدا می‌دانیم که قرار است این پاندای خپل تنبل ناجی همه شود ولی اینکه چگونه می‌‌خواهد و می‌تواند به این درجه از رشد برسد قدری غیر ممکن به نظر می‌رسد.

فیلم پاندای کونگ فوکار اثری جذّاب و دلنشین است که به مرور خاطره انگیز نیز خواهد شد.