تبیان، دستیار زندگی
داستانهای برگزیده اولین جشنواره داستانهای کوتاه کوتاه پیامکی...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

داستانهای sms ی!

موبایل

داستانهای sms ی برای اولین بار در اندیمشک صاحب جشنواره شدند . چشنواره ای به نام : داستانهای کوتاه کوتاه پیامکی . در اینجا داستان برندگان و برگزیدگان این جشنواره را می خوانید :

برنده اول : عادل حیاوی .

بیست سال بعد

تَرکِش حرکت کرد . مرد مُرد.

برنده دوم : کرم رضا تاج مهر

انتظار

پیدایش نبود . گفته بود ساعت 5 می آید . چند ثانیه به 5 باطری ساعت را کشید و چشم به راه ماند

برنده سوم : خسرو نخعی

دکمه جا افتاده

(یادته پارسال که برف می اومد با هم از روی ریل قطار گذشتیم؟)

(آره آره چه روز قشنگی بود)

(یادته یه گلوله برف ریختم تو یقه لباست؟)

(وای هنوز که فکرش و می کنم تنم یه جوری میشه)

( موهاتو تازه رنگ کرده بودی یه ژاکت صورتی تنت بود )

(تو هم یه کلاه بافتنی سفید سرت بود چقدر بهت می اومد )

سکوت. بعد از چند دقیقه

(راستی اسمت چی بود؟)

این داستانها نیز از جمله  تقدیر شده ها بودند :

صدقه - سروش امامی راد

پیرمرد خسته کنار صندوق صدقه ایستاد . دست برد و از جیب کوچک جلیقه اش سکه ای بیرون آورد . در حین انداختن سکه متوجه نوشته روی صندوق شد " صدقه عمر را زیاد می کند" منصرف شد.

شاه - وحید حسینی

منلیک شاه حبشه با ابهت بود و ضمنا منلیک نو گرا بود. شنید در نیو یورک محکومین را به روشی جدید اعدام می کنند . دستور داد ازین اختراع تازه -صندلی الکتریکی- سه تا خریدند. محموله که رسید چیزی به خاطر منلیک آمد . در کشور او ، حبشه پدیده ای به نام برق وجود نداشت. منلیک مقتصد بود یکی از سه صندلی الکتریکی را تبدیل کرد به تخت شاهی حبشه.

مردی که یادش رفت- حسن میرزایی

مردی که خیلی عاشق بود پشت شیشه آسمانخراش نشسته و سیگار می کشید . مرد آنقدر عاشق بود که وقتی آخرین پک را به سیگار زد یادش رفت که باید ته سیگارش را پایین بیاندازد ، نه خودش را.

دلتنگی های اژدهای شهر بازی- مجید اسطیری

چند متر به دریای جنوب چین نزدیک می شوم. چند متر از دریای جنوب چین دور می شوم.چند متر به دریای جنوب چین نزدیک می شوم. چند متر از دریای جنوب چین دور می شوم.


منبع : مجله نافه