تبیان، دستیار زندگی
ما انسان ها عادت داریم هر کس و هر چیزی که برای مان محترم و مقدس است، حالتی رمز آلود و اسطوره ای در دست نیافتنی به آن بدهیم. اینکه علت این امر چیست و از کدام خصوصیات بشر سرچشمه می گیرد از بحث ما خارج است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امامان ، کرامت ،زندگی(7)

غروب دریا

برای مطالعه ی قسمت قبل اینجا کلیک کنید .

در قسمت های قبل اشاره کردیم که بنا به سه علت، میزان تبیعت عملی و پیروی از رفتار و کردار ائمه(ع) از جانب ما که خود را شیعیان آن بزرگواران می دانیم بسیار کم است. قبلاً دو دلیل را شرح دادیم و اما دلیل سوم که در انتهای قسمت قبل اشاره ای مختصر به آن نمودیم.

رواج خصوصیات و ویژگیهای مبالغه آمیز و غیرواقعی از رفتار و کردار و ماهیت امامان معصوم(ع):

ما انسان ها عادت داریم هر کس و هر چیزی که برای مان محترم و مقدس است، حالتی رمز آلود و اسطوره ای و در دست نیافتنی به آن بدهیم. اینکه علت این امر چیست و از کدام خصوصیات بشر سرچشمه می گیرد از بحث ما خارج است. ولی به هر حال یک واقعیت انکارناپذیر است. فقط هم مخصوص ما مسلمان ها نیست، مسیحیان هم به حضرت عیسی(ع) لقب پسر خدا دادند. ما ایرانیان هم با آن چیزهایی که برای شان حرمت و عظمت قائلیم همین کار را می کنیم. به عنوان مثال دقت کنید که با قرآن چه کرده ایم. قرآن در آغاز ظهور اسلام، کتابی برای راهنمایی مسلمان ها و نشان دادن مسیر درست زندگی به آن ها بود. مسلمانان در اعمال و کارهای شان براساس آیات قرآن عمل می کردند و هر وقت مورد سؤال واقع می شدند که چرا فلان کار را انجام می دهید، آیه ای از قرآن را برای اثبات درستی کارشان می آوردند که موارد آن در کتب تاریخ ، فراوان ثبت شده است. و همین امر، بیانگر رواج و جریان قرآن در متن زندگی مردم بود.

اما امروزه ما با قرآن چه رفتاری می کنیم. آن را می بوسیم، به صورت بسیار زیبا چاپ می کنیم، روی چشم مان می گذاریم، سرسفره عقد و در جا قرآنی های بسیار زیبا قرار می دهیم و بسیاری کارهای دیگر که نشان می دهد برای آن تقدس و حرمت قائلیم. اما چند نفراز ما ایرانیان تا به حال ترجمه ی قرآن را کامل خوانده ایم. عمل کردن به آیات آن که جای خود دارد. از نظر مردم ، عظمت قرآن به این است که آن را در پشت هاله ای از تقدس و حرمت قرار بدهند و بگویند ما که نمی توانیم قرآن را بفهمیم. فقط ائمه (ع) حق دارند به قرآن نزدیک شوند. وقتی درباره ی قرآن حرف می زنیم تعابیری مثل کتاب آسمانی، کتاب انسان ساز، راهنمای بشریت ، نشان دهنده ی راه زندگی، معجزه ی جاویدان و... را به کار می بریم ولی دوست نداریم عظمت این کتاب محترم را از نزدیک لمس کنیم و خودمان آن را بخوانیم و در آیات واضح و شفافش تدبر و تفکر کنیم. این دقیقاً همان کاری است که با ائمه اطهار(ع) هم کرده ایم. تعابیر بسیار زیبا و جذاب درباره ی آن ها بکار می بریم ولی دوست نداریم زندگی آنها را دقیق و متفکرانه مطالعه کنیم. قرآن و ائمه اطهار(ع) و حتی وجود نازنین پیامبر اعظم(ص) وقتی برای ما عظمت و تقدس دارند که مجهول و مبهم باشند و حالتی ماورائی و غیرقابل دسترسی داشته باشند. نتیجه ی چنین طرز تفکری درباره ی قرآن حرف های است مثل این که « ما که نمی توانیم قرآن را بفهمیم و فقط ائمه حق دارند درباره ی قرآن حرف بزنند و آنرا مطالعه کنند ، عقل ما کجا و آیات پیچیده ی قرآن کجا و...» و نتیجه ی چنین طرز تفکری درباره ی معصومین(ع) هم همان حرف هایی است که بارها تکار کرده ایم: «ما که نمی توانیم مثل آن ها باشیم. آنها با ما فرق می کنند، ما کجا و امام معصوم کجا و... .»

در قرآن بارها آمده است که ما قرآن را ساده و قابل فهم برای همه قرار داده ایم و صراحتاً مردم را به تفکر در آیات آن تشویق کرده و همچنین درباه ی پیغمبر(ص) تأکید کرده او هم یک انسان مثل شماست و خود حضرت(ص) هم کراراً این مطلب را تکرار و تائید فرموده اند و حضرات ائمه طاهرین(ع) هم بارها فرموده اند که ما فقط و فقط با تقوا و اطاعات خدا به چنین مقامی رسیده ایم.

با مراجعه به تاریخ و روایت هایی که از ائمه(ع) به ما رسیده، مشخص می شود این افکار و این رفارهای مبالغه آمیز تازگی ندارد و حتی در زمان معصومین(ع) هم افرادی بوده اند که چنین حرف هایی می زدند. تعداد زیاد روایاتی که ائمه اکرم(ع) مردم را به تدبر در قرآن و مطالعه ی عمیق آن تشویق و ترغیب می کرده اند، نشان می دهد در زمان حیات آن بزرگان هم عده ای چنین عقایدی داشتند و ائمه بزرگوار(ع) به شدت با این تفکرات مبارزه می کردند و حتی در راه ترویج تفکر و زندگی قرآن می فرمودند هر حدیثی که از ما به شما رسید آن را با قرآن تطبیق بدهید ، اگر دیدید حدیث ما مخالف آیات قرآن است، بدانید ما چنین چیزی نگفته ایم و آن را به ما بسته اند. همچنین در زمان امامان بزرگ و بزرگوار(ع) عده ای بوده اند که درباره ی خود آن بزرگواران حرف های افراطی و مبالغه آمیز می گفته اند و هر کدام از آن بزرگواران که متوجه این موضوع می شدند به شدت با آن برخورد می کرده اند. به عنوان مثال امام باقر(ع) درباره ی این افراد فرموده اند: « آن هایی که گرفتار غلو و افراط شده اند به اعتدال و میانه روی برگردند» از ایشان سؤال شد منظور شما از غلو کننده و افراط کننده کیست؟  فرمودند: « کسی که درباره ی ما چیزهایی می گوید که ما اهل بیت درباره ی خودمان نمی گوئیم .(برای تعریف از ما زیاده روی می کنند و کرامات عجیب و غریب برایمان می سازند) این ها از ما نیستند و ما هم از این ها نیستیم، به خدا قسم که ما از طرف خدا براتی نداریم و بین ما و خداوند قرابتی نیست. ماهم فقط با اطاعت خدا به درگاه او تقرب پیدا می کنیم .» بعد هم چند بار فرمودند: « وای بر شما ، مبادا فریب بخورید! وای بر شما، مبادا فریب بخورید!»

گفتیم که عامل سومی که مانع الگو برداری، از ائمه اطهار(ع) می شود این است که درباره ی رفتار و کردار و ماهیت و خصوصیات آن بزرگواران گرفتار افراط و غلو شده ایم. این افراط ها و توصیفات مبالغه آمیز در جنبه های مختلف زندگی معصومین وجود دارد. یکی از آن ها درباره ی نوع زندگی و خواب و خوراک و عبادات آن بزرگواران است. چهره ای که از آنان معرفی می شود غالباً چنین است که همیشه غذای شان نان جو و نمک و خرما بوده و لباس شان همیشه وصله داشته، هر روز روزه می گرفتند و تمام مدت شب را به عبادت و نماز مشغول بودند و نمی خوابیدند و هر شب چند صدرکعت و یا هزار رکعت نماز می خواندند و همه ی زندگی آنها غرق در غم و اندوه و اشک و گریه سپری شده. بررسی این موضوع را باز هم به قسمت بعد موکول می کنیم.

موفق و پیروز و پیرو ائمه باشید.

تبیان -خانواده وزندگی

احسان رادمند

مقالات مرتبط :

امامان معصوم(ع) بانک وبیمارستان نیستند ! (1)

امامان معصوم(ع) بانک وبیمارستان نیستند ! (2)

امامان معصوم(ع) بانک وبیمارستان نیستند ! (3)

امامان معصوم(ع) بانک وبیمارستان نیستند ! (4)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.