برزخی سخت و شیرین برای سازندگان...
گزارش پشت صحنه سریال «روز حسرت» سیروس مقدم
ساخت سریال «روز حسرت»، برای تصویركردن داستانی با موضوع «برزخ بهشتی» و «برزخ جهنمی» در خانهای بزرگ در خیابان نیاوران ادامه دارد؛ سازندگان این مجموعه كه داستان آن روز به روز هم آماده میشود برای رسیدن به آنتن و طی كردن روند داستانی، خود با برزخی سخت و شیرینی تواما روبهرو هستند.
در یكی از این روزها با حضور در صحنه «روز حسرت»، یك روز از پشت صحنهی ساختهی سیروس مقدم را گزارش كرده است.
تا امروز هفده قسمت سریال روی آنتن رفته است و این گزارش به قسمت هجده «روز حسرت» و سرنوشت راز پدر و پسر در مواجه با نرجس اختصاص دارد.
***
ساعت 15و30 دقیقه جمعه (22 شهریورماه)؛ سازندگان «روز حسرت» در حال تصویربرداری هستند. ابتدا اجازهی ورود داده نمیشود. گروه به خاطر به تصویركشیدن برخی پلانها داخل حیاط، حتی مانع نزدیك شدمان به در میشوند تا مبادا سایهی پاها در تصویر مشخص شود.
پس از قطع تصویربرداری؛
... داخل حیاط عوامل مختلف ساخت «روز حسرت» مشغول كار هستند. سیروس مقدم(كارگردان) نرسیده به مسیر ورودی ساختمان پشت مانیتور، نشسته است. مقدم توضیح میدهد: در حال تصویربرداری قسمت هجدهم هستیم و اكنون پلانهای ابتدایی به تصویردرمیآید.
كمی آن طرفتر افشین سنگچاپ كه پای ثابت دستیاری كارهای سیروس مقدم است، در این روز رابط بین كارگردان و بازیگرانی چون قریبیان و افسانه بایگان است. او لبخند زنان میگوید «چیزهای خوب خوب بنویسید». سپس دربارهی پلان بعدی به فرامرز قریبیان(بازیگر نقش حاج رضا) توضیح میدهد: قریبیان در این پلان باید پس از نگاه به در، شلنگ آب را روی زمین بیندازد و فاصلهی بین ابتدا تا انتهای مسیر ورودی ساختمان را با گامهای تند طی كند و پس از داخلشدن، در را پشت سرخود ببندد.
كمی آن طرفتر، افسانه بایگان(بازیگر نقش «نرجس») در حالی كه سرتا پا سیاه پوشیده است و تسبیح فیروزه رنگی را در دست دارد، روی یك صندلی به آرامی نشسته است.
پس از یك بار تمرین، برداشت اول با فرمان «سه، دو، یك حركت !» سنگچاپ، آغازمیشود. مقدم از این برداشت راضی نیست و خطاب به سنگچاپ میگوید: به آقای قریبیان بگو! با سرعت كمتری حركت كند.همینكار در برداشت دوم صورت میگیرد و تصویربرداری این پلان تمام میشود.
***
كارگردان از عوامل میخواهد تا حد امكان وارد چمن نشوند! چون تنها شرط مالك خانه برای اجازهی آن به سازندگان «روزحسرت»حفظ چمنها بوده است. نردهكشی اطراف باغچه هم به همین منظور صورت گرفته تا ضرورت قصه!
پس از این پلان، بنا به ضرورت، ریلهای تصویربرداری داخل چمنها چیده میشود تا ورود «نرجس»به حیاط خانه و سپس ساختمان تصویربرداری شود.
مقدم از سنگچاپ میخواهد به بایگان توضیح دهد كه به حیاط وارد شود سپس مصمم به سمت در ورودی برود و نزدیك در پس از مكث كوتاهی، مصمم وارد شود. چون «نرجس» به این نتیجه رسیده است كه باید مسالهای را با شوهرش رضا (كه بعد از دیدن او در برزخ برهوت، دغدغهاش شده) در میان بگذارد.
پس از یكبار تمرین، گروه سازنده قصد دارند ضبط این پلان را آغاز كنند، اما سروصدای چند جوان همسایه كه از خانهی مجاور در حال دیدن تصویربرداری هستند، ضبط را برای مدت كوتاهی به تعویق میاندازد.
برداشت اول مورد قبول قرار میگیرد. مقدم به سنگچاپ میگوید: حالا همین پلان را با لنز «تله» میگیریم. او از گروه طراح صحنه، میخواهد گل بنفشی كه در قسمتهای پیشین هم دیدهایم را بیاورند و روی پایهای قرار دهند تا با به تصویر كشیدن گل، ضبط پلان بعدی آغاز شود. او به منشی صحنه میگوید: پلان اولی«اوت» بشود و این، پلان یك شود.
***
به دستور كارگردان، فضای جلوی در حیاط تا ورودی ساختمان آبپاشی میشود(مثلا بازیگر نقش رضا این كار را كرده است.) دوربین كه روی تراولینگ است، در ابتدای مسیر ورودی در ساختمان قرار گرفته میگیرد.
ساخت سریال «روز حسرت»، برای تصویركردن داستانی با موضوع «برزخ بهشتی» و «برزخ جهنمی» در خانهای بزرگ در خیابان نیاوران ادامه دارد؛ سازندگان این مجموعه كه داستان آن روز به روز هم آماده میشود برای رسیدن به آنتن و طی كردن روند داستانی، خود با برزخی سخت و شیرینی تواما روبهرو هستند.
مقدم كه پیش از تمرین و ضبط هر پلان با تكرار «بفرمائید»، عوامل را به قرار گرفتن سر جای خود دعوت میكند، از همین جمله برای امكان پذیر شدن ضبط این پلان استفاده میكند. دو برداشت ضبط میشود ولی مورد رضایت نیست. چون گل در زاویهی مناسبی قرار ندارد. در نتیجه گل را چندین بار جابهجا میكنند و پشت درخت، جلوی دوربین قرار میدهند. ولی هنوز جای گل خوب نیست. در نهایت تصمیم گرفته میشود جای دوربین عوض و به در حیاط نزدیكتر شود و در كنار ماشین «رضا» قرار بگیرد.
سنگچاپ به بایگان توضیح میدهد:«مستقیم به سمت گل بیاید بعد به سمت چپ بپیچد.» تصویربرداری این پلان آغاز میشود و در نهایت برداشت سوم مورد قبول قرار میگیرد.
***
سكانسهای بعدی قرار است داخل خانه ضبط شود. در بدو ورود، همهجا تاریك است. با این حال وسایل تصویربرداری كه روی زمین قراردارد، قابل تشخیص است. سمت چپ اتاقنشیمن است كه قرار است، گروه در آن ساخت قسمت هجدهم را ادامه دهند. روبروی در اتاق نشیمن، مبلهای چارخونه و بنفش قراردارد كه «مسعود» شبها روی آن میخوابد. بالای سهپلهی داخل اتاق هم چند نفر در سمت چپ خوابیدهاند.
تا آغاز تصویربرداری، به طبقهدوم میرویم؛ یكی از اتاقهای این طبقه به لباس و گریم اختصاص داده شده است. در سمت چپ اتاق چند «رگال» دیده میشود كه لباسهای زنانه و مردانهی مختلفی به آن آویزان شده است. در گوشهای دیگر میز گریم و وسایل چهرهپردازی دیده میشود. مجید اسكندری (طراح چهرهپردازی«روز حسرت»)، مشغول گریم «اسماعیل خلج» است كه این روزها او را در نقش یك روحانی دیده ایم كه معلم «نرجس» بوده است.
در این اتاق كوچك یكی از دستیاران لباس مشغول آماده كردن لباسهای نقش روحانی است. مهتاب نصیرپور(بازیگردان) و پوریا پورسرخ(بازیگر نقش«مسعود») هم هستند. نصیرپور دربارهی عملكرد خود در«روز حسرت» میگوید: به علت به تدریج رسیدن متن و تعجیل در ساخت این سریال، در عمل فرصت تجزیه تحلیل فیلمنامه وجود ندارد، بنابراین در زمینهی بازیگردانی كارزیادی نمیتوان كرد.
پورسرخ كه زیرنظر نصیرپور در«روز حسرت» بازی میكند، دربارهی نقش «مسعود» معتقد است كه این نقش به واقعیت بسیار نزدیك است.
***
در طبقهی پایین، داخل اتاق نشیمن مقدمات تصویربرداری پلان بعدی مهیا شده است تا این پلان پیش از غروب آفتاب و ناپدید شدن نور به تصویر درآید. دوربین بالای پلهها بگونهای قرار داده شده است تا از كنار تلفن بتوان، نیمرخ مسعود و تمام رخ رضا را بگیرد. در این پلان قرار است «مسعود» شمارهی تلفنی را با تلفن دیواری خانه بگیرد و «رضا» با نگرانی راه برود و از «مسعود» بخواهد كه شماره را دوباره بگیرد. اما این روند باورود نرجس به اتاق قطع شود و «رضا»و «مسعود»به سمت در برگردند.
قریبیان و پورسرخ با هم دربارهی دیالوگها صحبت میكند. سپس نصیرپور با دادن توضیحاتی، پورسرخ را برای بازی بهتر راهنمایی میكند. مقدم با گفتن«بفمائید» به جای بفرمایید از عوامل میخواهد كه سرجاهای خود قرار گیرند تا تمرین آغاز شود. این پلان چند بار تمرین میشود چون قریبیان و پورسرخ یكبار به سمت در دیر نگاه میكنند، بار دیگر نیمی از صورت پورسرخ در سایه قرار میگیرد.
گروه قصد آغاز تصویربرداری را دارند، كه شنیده شدن صدای عوامل از داخل آشپزخانه، كارگردان خونسرد را به واكنش وامیدارد. مقدم خودش از جلوی مانیتور بلند می شود و با رفتن به آشپزخانه، آنان را دعوت به سكوت میكند. سرانجام تصویربرداری آغاز میشود. «مسعود» با ناراحتی منتظر برقراری ارتباط است اما این اتفاق نمیافتد. رضا (با اضطراب): جواب نمیده؟ مسعود: نه بابا فایدهای نداره!
رضا: نه! دوباره بگیر! مسعود: بابا حتما خونه نیست. با شنیدن صدای در هر دو به طرف آن بر میگردند. برداشت اول را مقدم اگرچه میپسندد، اما میگوید: با یك فاصلهی كوتاه خانم بایگان وارد شود.
برداشت دوم به علت گیركردن در و در نتیجهی دیربازشدن و برداشت سوم بهدلیل حكمفرما نبودن سكوت برای لحظاتی قبول نمیشود. در نهایت این پلان پس از چهار برداشت تصویربرداری میشود.
پلان بعد مربوط به «نرجس»است كه پس از واردشدن به اتاق درحالی كه عصبانی است، باید از شوهرش بخواهد بدون حضور «مسعود» كه جرات نگاهكردن به چشمان مادرش را ندارد، دربارهی مسالهی مهمی درطبقه ی بالا با هم صحبت كنند. این پلان هم پس از سهبرداشت ضبط شد. ساعت از 19 و 15 دقیقه گذشته است اما گروه مشغول آمادهكردن مقدمات تصویربرداری پلان ورود «نرجس» به اتاق از زاویهی دیگری هستند.
زمان افطار نزدیك است اما كار همچنان ادامه دارد تا فردا(قسمت هجدهم) شاهد افشای راز مسعود در نزد مادرش باشیم.
منبع : ایسنا
مطالب مرتبط: