تبیان، دستیار زندگی
صلح آه دو عاشق است كه تن می‌شویند با نور ماه ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ماه باش در رویای عروست

زن

3 شعر از محمود درویش برای تقدیم لحظاتمان به آستان مقدس قدس

1.در محاصره

اگر باران نیستی، محبوب من!

درخت باش،

سرشار از باروری.... درخت باش!

و اگر درخت نیستی، محبوب من!

سنگ باش،

سرشار از رطوبت.... سنگ باش!

و اگر سنگ نیستی، محبوب من!

ماه باش،

در رؤیای عروست.... ماه باش!

(چنین می‌گفت زنی در تشییع جنازه فرزندش.)

2.صلح آه دو عاشق است كه تن می‌شویند

با نور ماه

صلح آه دو عاشق است كه تن می‌شویند

با نور ماه

صلح پوزش طرف نیرومند است از آن‌كه

ضعیف‌تر است در سلاح و نیرومندتر است در افق.

صلح اعتراف آشكار به حقیقت است:

با خیل كشتگان چه كردید؟

شاعر در شعرهای دیگر، از دوستی می‌گوید و عشق:

«یا او، یا من!»

جنگ چنین می‌شود آغاز.

اما با دیداری نامنتظر، به سر می‌رسد:

«من و او!»

و نیز از قدرت و معجزه عشق می‌گوید:

بیست سطر درباره عشق سرودم

و به خیالم رسید كه این دیوار محاصره

بیست متر عقب نشسته است.

درخت

3.جمله‌ای موسیقایی

(ترجمه موسی اسوار)

شاعری اكنون سرودی می‌نویسد

به جای من

بر روی بیدبن دوردست باد

پس چرا گل سرخ در دیوار

برگ‌هایی تازه بر تن می‌كند؟

پسری اكنون كبوتری به پرواز درآورد

به جای ما

سوی بالا، سوی سقف ابر

پس چرا این برف را جنگل

گرد لبخند چون اشك می‌ریزد؟

پرنده‌ای اكنون نامه‌ای با خود می‌برد

به جای ما

به آبی سرزمین غزال

پس چرا صیاد به صحنه پای می‌نهد

تا تیرهای خود را پرتاب كند؟

مردی اكنون ماه را می‌شوید

به جای ما

و بر بلور رود راه می‌رود

پس چرا رنگ بر زمین می‌افتد

و چرا ما چون درختان برهنه تن می‌شویم؟

عاشقی اكنون به سان سیل معشوق را با خود می‌برد

به جای من

سوی گل چشمه‌های پرژرفا

پس چرا سرو در اینجا ایستاده است

و دربانی باغ می‌كند؟

شهسواری اكنون اسب خود را نگه می‌دارد

به جای من

و در سایه سندیان می‌آساید

پس چرا مردگان به سوی ما

از دیواری و گنجه‌ای بیرون می‌شوند؟


منبع : فارس نیوز