تبیان، دستیار زندگی
روزی پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) وارد بازار شدند، و شروع به احوالپرسی با مردم کردند و از وضع بازار و فروش و تجارت پرسیدند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غذای تازه

پیامبراکرم صلی الله علیه و آله

روزی پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) وارد بازار شدند، و شروع به احوالپرسی با مردم کردند و از وضع  بازار و فروش و تجارت پرسیدند. آنگاه از کنار مردی گذشتند که غذا می‌فروخت. به او سلام دادند و با دقت به غذا نگاه کردند. سپس دستشان را به گوشه‌ای از غذا زدند و متوجه شدند که تر و تازه نیست. بعد با عصبانیت به فروشنده نگاه کردند و با حالت سرزنش آمیزی پرسیدند: «این چه جور غذایی است ای صاحب غذا؟»

مرد عذرخواهی کرد و به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) گفت که روی غذا باران باریده و آن را اینگونه جلوه داده است. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) این عذر را نپذیرفتند و او را پند دادند که در کارش امانت‌دار باشد و تازه نبودن جنس را برای خریدار آشکار کند. سپس گفت: «چرا آن قسمت تر و تازه را بالا گذاشته‌ای تا مردم را جلب کند؟»

آن‌گاه فروشنده را از فریب دادن مردم بر حذر داشت و به او گفت: «هرکس در معامله فریبکاری کند از من نیست.»

منبع: 101کتاب حکایت اخلاقی

********************************

مطالب مرتبط

دزد خرما

خیلی ضعیفم

شاه قلی و مجلس سخنرانی

درس خوب

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.