تبیان، دستیار زندگی
در قسمتهای قبل عرض کردیم که بسیاری از ما شیعیان، از رفتار و کردار ائمه معصومین(ع) در زندگی روزمره خودمان تبعیت نمی کنیم و آن بزرگواران را الگوی عملی خودمان قرار نمی دهیم. بلکه محبت و ارادتمان به آن خاندان معظم و گرامی بیشتر در برپایی مجالس ویژه آنان جلوه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امامان (ع) ،کرامت ، زندگی (5)

گل

برای مطالعه ی قسمت قبل اینجا کلیک کنید.

در قسمت های قبل عرض کردیم که بسیاری از ما شیعیان، از رفتار و کردار ائمه معصومین(ع) در زندگی روزمره ی خودمان تبعیت نمی کنیم و آن بزرگواران را الگوی عملی خودمان قرار نمی دهیم. بلکه محبت و ارادت مان به آن خاندان معظم و گرامی بیشتر در برپایی مجالس ویژه ی آنان جلوه گر می شود. گفتیم علت های بروز این وضعیت را می توان در سه بخش تقسیم کرد که اولین آنها القاء باورهای غلط به مردم است و بزرگ ترین اشکال القاء این تفکرات باطل این است که شخص، احساس می کند با بار گناهان و معایب رفتاری و اخلاقی و خلاصه با همین وضع موجودش مورد عنایت اهل بیت(ع) قرار گرفته و بنابراین نیازی به تزکیه و خودسازی و پیروی عملی از رفتار آن بزرگواران ندارد .

بسیاری از مردم تصور می کنند اگر نسبت به اهل بیت(ع) محبت و علاقه داشته باشند ، متقابلاً ائمه هم نسبت به آن ها محبت و لطف دارند در صورتی که چنین نیست. چنان که روزی شخصی خدمت امیرالمؤمنین(ع) رسید و به آن حضرت عرض کرد: من شما را دوست دارم. حضرت در جوابش فرمودند: ولی من از تو بدم می آید ، شخص علت را جویا شد حضرت فرمودند: به خاطر اینکه در ازای یاد دادن قرآن به فلان شخص پول دریافت کردی. در صورتیکه اینکار وظیفه ی تو بود و باید رایگان انجام می دادی.(آشنایی بااسلام- استاد مطهری)

در مورد این روایت دو نکته ی قابل توجه است : اول اینکه وقتی شخصی به امام عرض می کند "من شما را دوست دارم" امام جواب نمی دهند که دروغ می گویی و حرف او را تکذیب نمی کنند ، یعنی حضرت می دانند که آن شخص واقعاً به ایشان علاقمند است. نکته ی دوم اینکه آن شخص مرتکب گناه کبیره نشده بود و یا اصلاً گناهی مرتکب نشده بود بلکه وظیفه اش را درست انجام نداده بود و به همین دلیل ساده حضرت چنین جوابی به او دادند . اگر به این روایت دقت کنیم می توانیم جایگاه خودمان را نزد ائمه(ع) حدس بزنیم.

یک نکته ی بسیار مهم دیگر، درباره ی رواج این قبیل تفکرات و باورها این است که متاسفانه مشاهده می شود در مجالس بزرگداشت اهل بیت(ع) برخی خطبا ، با تعریف ماجراها و داستان ها و یا در ضمن صحبت های شان، کرامات و معجزات عجیب و غریب از توسل به ائمه نقل می کنند که برای مخاطبین، مثل سم مهلک است. زیرا به طور مستقیم و غیرمستقیم به مخاطبین القا می کند به جای حرکت و تلاش برای بدست آوردن آنچه می خواهند و یا رسیدن به اهدافشان، با توسل به ائمه(ع) مشکلات شان را حل کنند. در صورتی که توسل به ائمه حتی توکل به خدا فقط در صورتی اثربخش است که توأم با مهر و تلاش و برنامه ریزی شخص متوسل و متوکل برای رسیدن به هدفش باشد. ( البته قصد ما انکار معجزات این بزرگواران نیست بلکه در بعضی از مجالس داستان هایی بدون سندیت معتبر نقل می شود .)

برای بدست آوردن هر چیزی چه دنیایی و چه آخرتی ، باید تلاش کرد و انسان نتیجه ی تلاش و کوشش خودش را می گیرد .

تعبیر استاد مطهری از این حرف ها و پاسخ ایشان به چنین اشخاصی جالب توجه است: « از قدیم الایام و اوایل نشر اسلام ، عده ای آدم تنبل و بی مسئولیت که متاسفانه در این دوران هم تعدادشان کم نیست، ترس ها و تنبلی ها و ضعف های خودشان را بند به مقدسات می کنند و به جای این که حرکت و فعالیت کنند و خودشان (و جامعه شان) را اصلاح کنند دائماً دم از توکل (و توسل) می زنند. این هایی که این حرف ها را می زنند خودشان را پشت حرف های مقدس مخفی می کنند . قرآن در مورد مسئولیت انسان و تعهد شخصی او در برابر خودش و جامعه اش و تکلیفش فریاد می زند: برای بدست آوردن هر چیزی چه دنیایی و چه آخرتی ، باید تلاش کرد و انسان نتیجه ی تلاش و کوشش خودش را می گیرد .»

نداشتن شناخت صحیح و درست از شیوه ی زندگی و سیره ی عملی آن بزرگان و کمی اطلاعات و مطالعات مان در این مورد ، یکی دیگر از عوامل اصلی دور بودن ما از آن والاگهران (ع) است و به همین دلیل است که نمی توانیم از آنان الگو برداری کنیم.

اطلاعات و ضروریات زندگی و الگوبرداری های مورد نیاز انسان که باعث شکل گیری فرهنگ و شخصیت و منش او خواهد شد به چند طریق به وی منتقل می شود.

اولین و شاید مهم ترین خواستگاه تربیتی و محل دریافت و آموختن ضروریات زندگی ، خانواده است.

کمتر کسی است که در نقش بی بدیل والدین و خانواده در تربیت و شکل گیری شخصیت فرزند ، شک و تردید داشته باشد. انسان ها در خانواده چگونه زیستن را یاد می گیرند ، و تحت تأثیر رفتار والدین و شیوه های تربیتی اعمال شده از سوی آنان، اولویت های زندگی و خط و مشی آینده شان را انتخاب می کنند.

بنابراین والدین می توانند مهم ترین نقش را در ایجاد احساس نیاز به آشنایی با روش زندگی ائمه (ع) برای رسیدن به خوشبختی و آرامش ایفا کنند. اگر از سوی والدین گاه و بیگاه قصه هایی از زندگی ائمه(ع) برای فرزندان نقل شود و یا وقتی کودک کاری انجام داد در تأیید یا تقبیح آن کار، ماجرایی از ائمه(ع) و یا حدیثی از آن ها روایت شود ، به تدریج فضای ذهنی کودک با حال و هوای زندگی امامان معصوم (ع) آشنا خواهد شد. اما مانع مهمی که در این راه وجود دارد این است که والدین ، خودشان هم متاسفانه اطلاعات زیادی از زندگی معصومین(ع) ندارند تا بتوانند آن را به فرزندشان منتقل کنند. چون والدین هم از سوی والدین شان، این ها را فرا نگرفته اند. نهایت اطلاعات بیشتر ما از زندگی حضرات معصومین(ع) داستان هایی از کربلای امام حسین(ع) و یا ماجراهایی از زندگی حضرت علی(ع) است.

بنابراین اگر این نسل، در این باره کاری انجام ندهد ، این زنجیره ی معیوب همین طور ادامه خواهد یافت. ولی آرزو می کنیم لااقل ما و شما این زنجیره ی ناآگاهی و ناآشنایی و فاصله با ائمه اطهار(ع) را پاره کنیم و این سنت حسنه را برای فرزندان و ذریه خودمان باقی بگذاریم.

اما برای انجام این کار (آشنایی فرزندان با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ) می توانید در ابتدا خودتان با خواندن کتاب هایی که درباره ی سیره و زندگی ائمه اطهار(ع) است ، بر بار علمی خود بیفزائید و با یک تیر دو هدف بزنید. یکی آشنا شدن خودتان با ائمه(ع) و دیگری آموختن این نکات به فرزندانتان. اما باز هم یک مشکل عمده وجود دارد، متاسفانه و متاسفانه پیدا کردن چنین کتاب هایی که با زبان ساده و قابل استفاده برای عموم مردم باشد ، بسیار کم است.

اما ناامید نشوید ، می توانید از کتابهای ساده ای که هنوز هم کم و بیش چاپ می شوند ، مثل داستان راستان نوشته ی استاد مطهری شروع کنید و حتی اگر فرزندانتان به سنی رسیده اند که بتوانند کتاب بخوانند ، اهداء چنین کتاب هایی، می تواند زمینه ی بسیار مناسبی برای آشنایی آنان با امامان هدایت و نجات (ع) را فراهم کند. ضمناً در بسیاری از کتابخانه های عمومی می توانید کتابهایی را که قبلاً در این مورد منتشر شده به امانت بگیرید و ماجراهای آن ها را با زبان ساده برای کودکانتان تعریف کنید. این راه هزینه ی کمتری هم برایتان دارد. فقط کمی همت و انگیزه می خواهد که اگر به نتایج مثبت  وغیرقابل انکار آن فکر کنید حتماً همت و انگیزه ی کافی را پیدا خواهید کرد.

ادامه ی این بحث می ماند برای قسمتهای بعد، منتظر درج نظرات شما هستیم.

موفق و پیروز و پیرو ائمه باشید.

تبیان - خانواده وزندگی

احسان رادمند

مقالات مرتبط :

امامان معصوم(ع) بانک وبیمارستان نیستند ! (1)

امامان معصوم(ع) بانک وبیمارستان نیستند !(2)

امامان معصوم(ع) بانک وبیمارستان نیستند!(3)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.