مطالعات ادعایی چیست؟
سال گذشته توافقنامه ای موسوم به مدالیته میان ایران و آژانس به امضا رسید که بر اساس آن آژانس تمام ابهامات خود را در 7 محور به ایران ارائه داد و مقرر شد اگر ایران به این موارد پاسخ داد و انحرافی مشاهده نشد، پرونده ایران به حالت عادی در بیاید. تصور آمریکایی ها این بود که ایران نمی تواند به این 7 مورد پاسخ دهد اما ایران توانست به این موارد پاسخ داده و آژانس را قانع کند. در پی آن آمریکا که پرونده ایران را بسته شده می دید، ادعا کرد که به اسناد جدیدی در یک لپ تاپ متعلق به یک مقام ایرانی دست یافته که نشان می دهد ایران از فعالیتهای صلح آمیز هسته ای خود منحرف شده است و به مطالعاتی دست زده است که هدف این مطالعات نظامی بوده است و در پی این ادعا اجازه عادی شدن پرونده هسته ای ایران را نداد.
تصور آمریکایی ها این بود که ایران نمی تواند به این 7 مورد پاسخ دهد اما ایران توانست به این موارد پاسخ داده و آژانس را قانع کند. در پی آن آمریکا که پرونده ایران را بسته شده می دید، ادعا کرد که به اسناد جدیدی که نشان می دهد به مطالعاتی با هدف نظامی دست زده است.
علی رغم اصرارهای مکرر ایران مبنی بر رویت اسناد این مطالعات ادعایی تاکنون آژانس اجازه این امر را به ایران نداده است و دلیل آن را نیز مخالفت آمریکا اعلام می کند. از سوی دیگر مقامات ایرانی بارها تاکید کرده اند که اگر این اسناد صحت دارد چرا دولت آمریکا از علنی شدن آنها بیم دارد؟
چند روز پیش نماینده آمریكا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط ـ چاپ لندن ـ گفته است: «آژانس نامهای به ایران خواهد داد مبنی بر این که تا زمانی که ایران به همه سوالات آژانس پاسخ ندهد و به همه قطعنامههای بینالمللی احترام نگذارد، پرونده ایران باز خواهد بود!» [سایت تابناک]
اظهارات گریگوری شولتی نشان میدهد، آمریکا تعیین میکند که آژانس چه چیزی به ایران دیکته کند! اگر آژانس چنین نامهای را خطاب به ایران بنویسد به این معنی است که آژانس توافقنامه خود با ایران (مدالیته) را به دستور آمریکا به صورت یک طرفه ملغی کرده است. چون در توافقنامه فقط اجرای 7 مورد مد نظر بود و نوشته شده بود که پس از انجام این 7 مورد پرونده ایران به حالت عادی در میآید و هیچ ذکری از اجرای قطعنامههای شورای امنیت و پاسخ به سوالات بیپایان آژانس در آن پیشبینی نشده بود. در غیر این صورت چه نیازی به نوشتن توافقنامه بود؟
در گزارش اخیر آژانس (گزارش شهریور 87 ) که از سوی البرادعی منتشر شد تناقضهای آشکاری وجود دارد:
از یک طرف در بند 21 میگوید "آژانس هیچ اطلاعی ـ به جز سند اورانیوم فلزی ـ از طراحی یا ساخت اجزای سلاح هستهیی یا قطعات کلیدی آن مانند آغازشگر و یا حتی درباره مطالعات فیزیک هستهیی برای سلاح هستهیی ندارد" و از طرف دیگر در بند 23 میگوید "مطالعات" ادعایی موجب نگرانی است.
اگر آژانس میگوید هیچ اطلاعاتی حتی درباره "مطالعات" فیزیک هستهیی ندارد, این صراحتاً اصالت و صحت اسناد موسوم به مطالعات ادعایی را نقض میکند؛ چون اگر آژانس معتقد به اصالت و صحت این مطالعات بود, اعلام نمیکرد که هیچ اطلاعاتی ندارد. بنابراین وقتی هیچ سند واقعی در دست نیست, دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
دولت آمریکا علت عدم ارائه اصل یا کپی اسناد مطالعات ادعایی به ایران را حساس بودن این اطلاعات برای استفاده های نظامی می داند، حال سوال اینجاست که اگر این اطلاعات بر اساس گفته مقامات آمریکایی از یک لپ تاپ ایرانی به دست آمده است، چرا دولت آمریکا از ارائه آن به ایران بیم دارد؟
همچنین آژانس به وضوح از توافقنامه معروف به مدالیتی تخطی کرده است چون در توافقنامه ذکر شده است که اول آژانس باید "همه اسناد مطالعات ادعایی را به ایران بدهد، سپس ایران ارزیابی خود را ارائه كند"؛ درحالی که آژانس فقط فهرست همه اسناد مربوط به مطالعات ادعایی را آن هم پس از اصرار فراوان ایران در تاریخ 6 اردیبهشت 87 یعنی 9 ماه بعد از نوشتن مدالیتی به ایران داد. سوال اینجاست که اگر اسنادی به ایران داده نشده است پس چرا آنها انتظار شفافیت کامل دارند؟ [سایت ایستا]
سلطانیه سفیر دائم ایران در مقر آژانس انرژی اتمی در جلسه اخیر این شورا باز هم تاکید کرد که اسناد ساختگی هستند و با وجود آنکه بر اساس توافق نامه مدالیته ایران ملزم به پاسخگویی نیست از احتمال انتشار عمومی بخشی از پاسخ 117 صفحه ای ایران به مطالعات ادعایی که به آژانس و کشورهای عضو ارائه شده است خبر داد.[رجانیوز]
دولت آمریکا علت عدم ارائه اصل یا کپی اسناد مطالعات ادعایی به ایران را حساس بودن این اطلاعات برای استفاده های نظامی می داند، حال سوال اینجاست که اگر این اطلاعات بر اساس گفته مقامات آمریکایی از یک لپ تاپ ایرانی به دست آمده است، چرا دولت آمریکا از ارائه آن به ایران بیم دارد؟
حمید نساج
دبیر بخش جامعه و سیاست