فایدهاش مال ماست
خدایا، تو همیشه گفتهای که بینیازی، بینیاز بینیاز. اما همه کس و همه چیز به تو احتیاج دارند و اگر یک لحظه، فقط یک لحظه از مهربانیات دست بکشی، دنیا تمام میشود. اصلاً همه چیز نیست و نابود میشود.
تو بارها گفتهای این زندگی بیهوده نیست. بارها گفتهای که ما را بیخودی به دنیا نیاوردهای. هدفی وجود دارد؛ هدفی بزرگ و قیمتی، هدفی که عبادت، وسیلهای برای رسیدن به آن است. من مطمئنم عبادتهای ما نفعی برای تو ندارد. اگر هم فایدهای دارد، فایدهاش مال ماست. اینکه از ما میخواهی عبادتت کنیم، علامت مهربانی توست.
خدایا! کمکم کن تا عبادتهایم از تو پر شوند
عبادت یک وسیله است. وسیلهای برای پیدا کردن راه. یک چراغ راهنما، شاید هم یک نقشه یا شاید توشهای برای سفرمان. بالاخره باید توی این کولهپشتی، چیزهای مهمی بریزیم. چیزهایی به دردبخور و اساسی.
اما ته ته همه عبادتها، فهمیدن توست. میدانم تو از عبادتهای توخالی خوشت نمیآید. عبادتی که ما را به تو نرساند، عبادت نیست.
خدایا! کمکم کن تا عبادتهایم از تو پر شوند.
نماز نردبان خداوند است؛ روزه هم همینطور و شاید همه عبادتها،
تو چه فکر میکنی؟
آیا آدمهایی را میشناسی که آنقدر به پلههای نردبانشان چسبیدهاند، که یادشان رفته که این نردبان فقط یک و سیله است؛ وسیلهای برای بالا رفتن؟
راستی، آیا تو اصلاً از نردبان خداوند، استفاده میکنی؟
عر فان نظر آهار