برایتان دلیل میآورم
روزی تاجری با دوستانش در کنار رودخانهای نشسته بودند. آنها ضمن نوشیدن چای، از هر دری با هم حرف میزدند تا اینکه موضوع صحبتشان رسید به بیارزشترین و با ارزشترین چیزها، در دنیا هر کدام از آنها نظری دادند تا نوبت رسید به
تاجر تاجر هم بدون معطلی گفت: «فکر میکنم با ارزشترین چیز در دنیا، نصیحت است.»
دوستان تاجر کمی در این مورد فکر کردند و یکی از آنها پرسید: «حالا بگو ببینم به نظر تو بیارزشترین چیزها، در دنیا چیست؟»
تاجر اینبار هم به سرعت جواب داد: «فکر میکنم بیارزشترین چیزها در دنیا همان نصیحت است!»
دوستانش با تعجب گفتند: «میخواهی ما را مسخره کنی؟ خودت چند لحظه پیش گفتی با ارزشترین چیزها نصیحت است؛ ولی حالا نصیحت را بیارزشترین چیز در دنیا میدانی؟ آخر بگو بدانیم چهطور چنین چیزی ممکن است؟»
تاجر گفت: «دوستان! من اصلاً خیال دست انداختن شما را ندارم. اگر گوش کنید، برایتان دلیل میآورم. فرض کنید که شما به شخصی نصیحت میکنید و او به حرفتان عمل میکند. در این صورت نصیحت با ارزش است. اما اگر به کسی نصیحت کنید و او عمل نکند، آنوقت نصیحت بیارزش است.»