تبیان، دستیار زندگی
ما مشكلات اجتماعی فراوان داریم، ولی مساله اجتماعی خیر. مساله اجتماعی حاصل ارتقاء مشكل به سطح پرسش علمی حرفه ای است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مساله اجتماعی نداریم!
پژوهشگر

لطفاً در این گذاره های دقت كنید؛

1. كارش كه ردیف بشه، پشت سرش را هم نگاه نمیكنه

2. پول مارو خورد، یه آبم روش

3. به چشم خودم هم اعتماد ندارم

4. كاسه ی كج پرآب نمیشه

5. دیگ به دیگ میگه روت سیاه

از این قسم ضرب المثل ها و گزاره ها در فرهنك ما ایرانی ها كم نیست و اگر اطرافمان را بیشتر و با دقت بنگریم، و گوشمان تیزتر شود، موارد جدید و امروزی هم خواهیم شنید. از جمله: پول چایی یادت نره. باید كانال جدیدی بزنیم. ما را فرستاد ته صف و.... پس این ماجرای دیروز و امروز ماست. در نگاه اول چنین می نماید كه این گزاره ها حداكثر یا حاصل نتایج تجارب افراد برای بیان پندارهای اخلاقی هستند و یا فقط تجاربی  كه فقط مربوط به رفتارهای فردی ما می شوند. این گزاره ها در نگاه اول و بطور طبیعی حاكی از مشكل و وجود نارسایی در ماست. تا اینجا درست. اما این امر هیچگاه به سطح شناخت نرسیده است.

ما مشكلات اجتماعی فراوان داریم، ولی مساله اجتماعی خیر. مساله اجتماعی حاصل ارتقاء مشكل به سطح پرسش علمی حرفه ای است.

ما وقتی می توانیم از پی مشكلات اجتماعی برآییم كه آنها را از سطح مشكل و گمان به سطح شناخت برسانیم. . غرض این است كه ما مشكلات اجتماعی فراوان داریم، ولی مساله اجتماعی خیر. مساله اجتماعی حاصل ارتقاء مشكل به سطح پرسش علمی حرفه ای است. فرق است میان مشكل (difficult) و مساله(problem). مشكل هر نوع مانع، نقص، نارسایی یا عیب و ایرادی است كه در یك قلمرو خاص ظهور می كند كه همه ی افراد جامعه در سطحی كه با آن برخورد دارند، آن را تجربه می كنند. اما باید دانست كه تجربه مشكل، اصلاً مشكلی را حل نمی كند. مشكل تنها در صورتی مستعد شناخت، پردازش و نهایتاً چاره جویی جهت حل آن میشود كه تبدیل به مساله شود. فرایند امكان پذیری تبدیل مشكل اجتماعی به یك مساله اجتماعی خود یك امر پیچیده اجتماعی است كه شرایط و لوازم زیر را می طلبد:

1. اول از همه اینكه جامعه، مردم و متولیان امور طالب فهم و درك وضع اجتماعی خود باشند؛

2. نظام آموزش عالی و پژوهش كشور، مساله محور باشد، نه نتیجه محور؛

3. عالمان علوم اجتماعی به جای لباس شق و رق روشن فكری، لباس خاك آلود محقق حرفه ای بپوشند؛

4. متولیان امور كه مشكلات اجتماعی در حوزه خود دارند، عمل زده نباشند و راه حلهای دم دستی نخواهند.

ورود ممنوع

این اول كار است، ولی اگر خوب و اساسی آغاز شود، بسیار پر بازده خواهد بود. بسیاری از پدیده های اجتماعی در كشور ما اتفاق می افتد، رسانه ای می شوند و پس از چندی به دست فراموشی سپرده می شوند. یك پژوهشگر علوم اجتماعی ایران كه بصورت حرفه ای  و با همت در پی فهم و ارایه راه حل هایی برای یك مساله اجتماعی است، صدها برابر یك محقق پزشكی و فنی و مهندسی خون دل می خورد، بدبختی می كشد. او باید به انواع نكیر و منكر پاسخ دهد تا بتواند در صد ناچیزی از اطلاعات و داده های اجتماعی مورد نیاز خود را جمع آوری، تحلیل و پردازش كند.

بسیاری از پدیده های اجتماعی در كشور ما اتفاق می اقتد، رسانه ای می شوند و پس از چندی به دست فراموشی سپرده می شوند.

دانشگاه ها و مراكز تحقیقاتی عمدتاً به تولید كتاب، مقاله و انتشارات مشغولند. توزیع اعتبارات و بودجه، بر اساس شاخص های كمی و غیر بومی(مثلا lsi ) و داشتن كادر مجرب می باشد. دانشمندان علوم اجتماعی كشور ما تاملات نظری را جایگزین تبیین واقعیت های اجتماعی كرده اند كه نتیجه ی این كار رشد مجادلات روشن فكرانه است و این مایه فاصله گرفتن سیاستمداران و دانشمندان می شود. از سوی دیگر صاحبان قدرت بایستی به این بلوغ برسند كه دخالت در علم یعنی دستكاری در مساله و دستكاری در مساله یعنی انحراف از مشكل كه نهایتاً نا كارآمدی علم را در پی خواهد داشت. بنا براین ما تنها زمانی می توانیم مشکلات اجتماعی خود را حل کنیم که آنها را به مساله اجتماعی تبدیل کنیم.

سید رضا شاكری، دانشجوی دکترای علوم سیاسی

گروه جامعه و سیاست