تبیان، دستیار زندگی
ماه آیه‌ی خداست كه بر سینه‌ی آسمان سنجاق شده. می‌دانی آیه‌ چیست؟ آیه یعنی نشانه یعنی چراغ ماه چراغ راه خداست او آنجاست تا هم راه و هم رفتن را به تو بیاموزد. این را بفهم ای دل من! ماه آسمان در قوس فناست و دارد به كرانه‌ی عُلوای علی نزدیك می‌شود تو كجای
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

منو ماه آسمون

منو و ماه آسمون

با نام آنكه یادش آرام‌بخش دلهاست

سلام دوست من

امروز ماه خدا به نیمه رسید و وقت آن است كه تو لختی به جان خود بنگری و گذری به نهان خانه‌ی دل خویش بری.

آن روز اول كه ماه آسمان در فصل مهمانی خدا متولد شد، من و تو نیز قرار گذاشتیم تا دلمان را از هرچه سیاهی است به انتحار كشیم و با نو دلی كه شب اولِ دوران ضیافت در سور آسمانی نصیبمان می‌شد، قدم به قدم با ماه آسمان رشد كنیم.

امشب، ماه، بدر كامل است. بسان جوان رشیدی كه چشم نوازِ دل آشنایان است، فرزند آسمان هم امروز و امشب افتخار اوست و كلاه از سر هر بنی بشری می‌اندازد.

* * * * *

اما كودك دل من و تو چه؟

قرار بود دست دلم را بگیرم و او را پا به پای كوك آسمان، به نور بپرورم تا در نیمه‌های مهمانی، حُسن تمام شود.

آخر، مرام این سفره و خوان پر نعمت همین است. چون حَسَن را از دل خود تقدیم جهان كرده است و هركه دستی بر سفره دراز دارد، از این حُسن مدام، به حَسن خواهد رسید.

می‌دانید چرا؟ چون آنكه به حَسن نرسد، به آستان علی اعلی بار نخواهد یافت.

آسمان را ببین كه چه زیبا كودك دلش را در این ماه به حُسن پروراند. اكنون مهتاب، شایسته‌ی قدوم ساحت علی ‌است. و هر كه در این عرصه قدم در نهد، شرط اول قدم آن است كه فانی گردد. از این روست كه از فردا، آن بدر تمام رو به افول می‌نهد.

منو و ماه آسمون

ماه آیه‌ی خداست كه بر سینه‌ی آسمان سنجاق شده.

می‌دانی آیه‌ چیست؟ آیه یعنی نشانه، یعنی چراغ. ماه چراغ راه خداست او آنجاست تا هم راه و هم رفتن را به تو بیاموزد.

این را بفهم ای دل من!

این را بفهم كه حَسن، حُسن تمام الهی است و علی قرب مدام. و این همان راهی است كه ماه بدان می‌رود. به علی كه رسیدی می‌فهمی‌ كه دیگر هیچ نیستی. همچون ماه كه این را فهمید. آسمان راببین!

* * * * *

روز اول فقط تویی و تو و كم كَمك در می‌یابی كه او هم هست. بی درنگ دلت را برایش می‌بازی. عاشقش می‌شوی. اكنون تو هستی و او. و تو هنوز در سایه‌ی نور او رشد می‌كنی تا به بدر، كه همه حُسن شوی و به حَسن رسی. در این هنگامه آن انفجار بزرگ كه سراپرده‌ی تو را كُن فَیَكون می‌كند، تو بعد از این طوفان به ساحل آرام علی می‌رسی. از آن روز به بعد قوس معكوس می‌شود و «تو» رنگ می‌بازد و دیگر فقط او می‌ماند و او. ابتدا فكر می‌كنی تو در او فانی شده‌ای، اما وقتی صلای عید را دمیدند آشكار می‌شود كه هرچه بود او بوده و هست و خواهد بود.

منو و ماه آسمون

ماه آسمان در قوس فناست و دارد به كرانه‌ی عُلوای علی نزدیك می‌شود.

تو كجایی؟

دلت را دریاب كه همسالان او همه رفتند و این فرصت از نیمه گذشت

فریاد كه:

قدر وقت ار نشناسد و دل و كاری نكنـد         بس خجالت كه ازین حاصل اوقات بریم

بشتاب:

بشتاب مها كه این شب قدر        آمد به كرانه چند خُسبی؟

قدرِ قدر روزیتان

نیمه‌ی رمضان 1429

حسین عسگری


1- خودكشی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.