آدمهای آتشخوار؟!
شناختنامه قرآن 7
سوره نساء
سوره نساء چهارمین سوره قرآن است كه در مدینه فرود آمده و 176 آیه دارد و به بیان احکام ارث، ازدواج، جهاد، احکام متفرقه در طهارت و نماز و حدود، و نیز بیان حال اهل کتاب پرداخته است. خداوند در این سوره بارها انسانها را به خدا ترسی و اطاعت از پروردگار در راستای عمل به احکامی که صلاح امور آدمی در آن است دعوت نموده و خواستار جایگزینی احکام الهی به جای اموری که هواهای نفسانی آن را حاکم بر جامعه قرار داده، شده است.
آغاز سخن در این سوره با احکام ارث و واجبات آن است. و از آنجا كه بسیاری از مردمان آن زمان برخی از صاحبان ارث همچون کودکان و زنان را محروم میکردند و در حق دیگران نیز ستم روا میداشتند، آنها را به تقوی دعوت نموده و بیان داشته که مردم بعضی از بعض دیگرند و همه به یک پدر و مادر که آدم و همسر او هستند بر میگردند و این همان رابطهی ارزشمند و محترم خویشاوندی است كه در گویش دینی از آن به «رَحِم» یاد میشود.
هرچهكنی به خود كنی
وَ لْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَكُواْ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعَافًا خَافُواْ عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللّهَ وَ لْیَقُولُواْ قَوْلاً سَدِیدًا1و آنان كه اگر فرزندان ناتوانى از خود بر جاى بگذارند بر [آینده] آنان بیم دارند، باید [از ستم بر یتیمان مردم نیز] بترسند.
پس باید از خدا پروا دارند و سخنى [بجا و] درست گویند.
کسی که به ناحق و ظالمانه در اموال یتیمی تصرف کند این ستم دامنگیر فرزندان یتیم وی، پس از درگذشتش خواهد شد. و این موضوع از حقایق شگفت قرآن و بیانگر رابطهی میان كارهای نیك و بد انسان و حوادث خارجی است.
مردم کم و بیش در مقابل این حقیقت که انسان ثمره عمل خودش را میچیند و شخص نیکوکار سعادتمند شده و ظالم و شرور به سزای عمل خود میرسد، تسلیمند و قرآن کریم نیز آن را تایید كرده و میفرماید:
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاء فَعَلَیْهَا وَ مَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ»2 هر كه كار شایسته كند، به سود خود اوست و هر كه بدى كند، به زیان خود اوست، و پروردگار تو به بندگان [خود] ستمكار نیست.
«فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ»3 پس هر كه به اندازهی ذرّهاى نیكى كند [نتیجه] آن را خواهد دید و هر كه هموزن ذرّهاى بدى كند آن را خواهد دید.
آیاتی همچون این آیه از سوره نساء است كه پرده از این حقیقت برمیافكند كه كارهای نیك و بد انسان گریبان فرزندان و بازماندگان او را نیز خواهد گرفت.
«لَهُ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ»4 در این دنیا برای او خواری و رسواییست.
«وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ وَ یَعْفُو عَن كَثِیرٍ»5 و هر [گونه] گرفتاری به شما برسد به خاطر دستاورد خود شماست، و [خدا] از بسیارى درمىگذرد.
این چند آیه گوشهای بود از بسیاری که دلالت به بازگشت خیر و شر به صاحب آن در دنیا دارند. و فراتر از آن، آیاتی همچون این آیه از سوره نساء است كه پرده از این حقیقت برمیافكند كه كارهای نیك و بد انسان گریبان فرزندان و بازماندگان او را نیز خواهد گرفت.
از جمله این آیات ماجراهای حضرت موسی و خضر است که حضرت خضر سبب تعمیر دیوار را نیكوكار بودن پدر یتیمانی ذکر میکند كه آن دیوار برای آنان بود و در زیر آن گنجی بودکه باید محفوظ میماند تا به دست آن یتیمان برسد و پروردگار به خاطر نیكوكاری پدرشان اینگونه اراده کرده بود.6
چرا؟
آنچه انسان برای خود میكند و هر عمل خیر و شری که نسبت به دیگری انجام میدهد و راضی به وقوع آن برای دیگران میشود در حقیقت این عمل را برای خودش نیز رضایتبخش میداند. برای مثال کسی که به دیگری قرضالحسنه میدهد در واقع خوب بودن این كار را بیان میكند و کسی که حقی را از دیگری پایمال میکند در پس كار خود اعلام میکند كه ضایع کردن حق دیگران مورد رضایت اوست و آن را برای خود نیز میپسندد. پس اگر به فرزندان کسی ظلم میکند. در نهان كار، رضایت خود را به ستم به فرزندانش اعلام می کند. در نتیجه هر چه با دیگران میکند به سوی خود یا فرزندانش باز میگردد مگر آنچه که خدا بخواهد و آن را بیاثر کند.
البته در این جا اصل قرآنی دیگری نیز هست و آن این که پروردگار از بسیاری خطاها گذشته و آثار آن را محو میکند. «وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ وَیَعْفُو عَن كَثِیرٍ»7 و هر [گونه] مصیبتى به شما برسد به خاطر دستاورد خود شماست، و [خدا] از بسیارى درمىگذرد.
مردمان آتشخوار
إِنَّ الَّذِینَ یَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْكُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا8
در حقیقت، كسانى كه اموال یتیمان را به ستم مىخورند، جز این نیست كه آتشى در شكم خود فرو مىبرند،
و به زودى در آتشى فروزان درآیند.
این آیه نیز بیانگر اصل مهم دیگری است به نام «تجسم اعمال». خداوند خوردن به ناحق مال یتیم را خوردن آتش بیان میكند و این تعبیر استعاره و مجاز نبوده و گویشی شاعرانه نیست بلکه پرده از چهرهی حقیقی و باطن این عمل برداشته است. آتشی که هم اکنون به جان میریزد و آن را آتش میزند گر چه پرده غفلت مانع پدیداری آن است. و اما روزی فرا رسد که پردهها کنار رفته و حقیقت آن آتش آشکار میشود.
حسین رحیمی
1- نساء، 9
2- فصلت، 46
3- زلزال، 8 و 9
4- حج، 9
5- شوری،30
6- ر.ك: آیات 77 تا 82 سورهی كهف.
7- شوری، 30
8- نساء، 10