تبیان، دستیار زندگی
این خاطره تلخه ولی شاید پیام آن باریدن باران حلاوت را برای برخی بیماران در برداشته باشد، دو سال پیش چند ماه قبل از ماه رمضون مادرم مریض شد و پس از مراجعه به دکتر و انجام آزمایشات متعدد، دکترا گفتن که مادرم به حادترین توع سرطان خون مبتلا شده است. همه گریان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاطره در یک ماه رمضان

سازمان انتقال خون

این خاطره تلخه ولی شاید پیام آن باریدن باران حلاوت را برای برخی بیماران در برداشته باشد، دو سال پیش، چند ماه قبل از ماه رمضون مادرم مریض شد و پس از مراجعه به دکتر و انجام آزمایشات متعدد، دکترا گفتن که مادرم به حادترین نوع سرطان خون مبتلا شده است. همه گریان و اشک ریزان فقط از خدا، شفای مادر رو طلب می کردیم، نذر می کردیم، دعا می کردیم و گریه و گریه و گریه ...

هرچند وقت یک بار باید خون و پلاکت همگروه خونی مادر را از سازمان انتقال خون می گرفتیم و برای بیشتر شدن بقای حیاتش بهش تزریق می شد. ماههای عادی مشکلی نداشتیم و موفق می شدیم ولی ماه رمضون که شد بانک سازمان انتقال خون با کمبود خون مواجه بود. لحظه های سختی بود و ما گریان و پریشان به دنبال قطره خونی برای حتی یک لحظه زنده نگه داشتن مادر بودیم...

حالا اون عمرش رو داده به شما

ولی بیایید در این ماه مبارک همه بسیج بشیم تا با کمک به بیمارانی که نیاز به خون دارند اجر اخروی خود را تضمین کنیم.

التماس دعای شما را هم برای این مادر طلب دارم .

سازمان انتقال خون ایران  www.ibto.ir