بدون قضاوت...
گفتههای مخاطبان دربارهی آغاز سریالهای رمضان و زمان پخش آن
گذشت كمتر از یك هفته از آغاز مجموعههای نمایشی و داستانی ماه رمضان سیما، زمان خوبی برای قضاوت دربارهی این سریالها نیست؛ اما بحث متعدد محافل خانوادگی و خارج از آن دربارهی سریالهای رمضان، ما را برآن داشت تا بخشی از گفتههای آنان و این كه چقدر طی این روزها بینندگان جذب سریالها شده و چقدر به دنبال ادامه آن هستند را در گزارشی گرد آورد.
همچنین در گفتوگوهایی كوتاه به ارزیابی مخاطبان دربارهی زمان و نحوه پخش این برنامهها در ایام ماه مبارك رمضان پرداخته ایم .
در این گفتوگوها مخاطبان بیشتر پیگیر سریالهای جدی سیما شدهاند و برقراری ارتباط نوستالوژیك با مجموعهی خانوادگی شبكه دو سیما و كنجكاوی برای این كه امسال شبكه اول در سریالی ماورایی چه خواهد كرد را از دلایل دنبال كردن سریالهای سیما عنوان میكنند و نسبت به سریال طنز شبكه سه سیما عصبیاند و ساعت سریال شبكه تهران را دیرتر آن میدانند كه حتی بتواند برای دیدنش تلاش كنند.
***
دختری 23 ساكن شیراز، ترتیب پخش سریالها را خوب میداند و میگوید: فقط زمان پخش سریال شبكهی تهران خیلی دیر است، چون این سریال در شیراز حدودا با یك ربع تاخیر با تهران در شیراز پخش میشود.
وی همچنین ادامه میدهد: بهتر بود این سریال از یكی از شبكههای ملی پخش میشد و به جای یكی از سریالهای شبكهی یك یا دو بود، چون شاید در بعضی از شهرستانها این سریال پخش نشود و این واقعا حیف است.
یك زن از ساكنان شهرستان قزوین هم معتقد است: شروع سریالها با سریال طنز خیلی خوب است و باعث یك تجدید روحیه برای روزهداران میشود و فاصلهی بین زمان پخش سریال اول و دوم نیز زمان بسیار مناسبی است برای پرداختن به نماز و عبادت.
وی همچنین با بیان اینكه ساعت پخش سریال شبكهی تهران در قزوین با تهران همزمان است میگوید: ساعت پخش این سریال خیلی دیر است و شاید همه نتوانند آن را ببینند.
****
اما دربارهی سریالها، زنی 27 ساله كه در منطقهی 16 تهران زندگی میكند معتقد است كه «بزنگاه» جذاب نیست، چرا كه با مرگ، داستان آن آغاز شد. از سوی دیگر تیتراژ بیمعنی دارد. از دیدگاه این بیننده، «مثل هیچكس» سریال خوبی است چون خانوادگی است و شخصیتهای خوبی دارد و بازی حسین یاری (درنقش داداشی) بیننده را یاد نقشآفرینی او در سریال «شب دهم» میاندازد.وی «مامور بدرقه» را زیاد جالب نمیداند، چرا كه بازیگران آن در نقشهایی تكراری ظاهر شدهاند. به عنوان نمونه بهاره رهنما همانند سریال «زیرزمین» مدام به فكر شوهركردن است. این بیننده دربارهی «روز حسرت» معتقد است: این سریال چون به جنبهی غیرانسانی برخی مردان میپردازد خوب است، چرا كه مسعود با وجود علاقه به زن اول خود (معصومه)خواهان مرگ اوست تا بتواند ازدواج دوم خود را علنی كند.
مردی 31 ساله در منطقهی 2 تهران زندگی میكند هم معتقد است: سریال «مثل هیچكس» موضوع خوب و جدیدی دارد. وی دربارهی «روز حسرت» میگوید: بازیگران این سریال بهخوبی از عهدهی ایفای نقشهای خود برآمدهاند، البته برخی از آنان مانند فرامرز قریبیان لوس است. این بیننده معتقد است كه طنز سریال «مامور بدرقه» زیبا و بهتر از «بزنگاه» است، چون «بزنگاه» تكراریست.
زنی 41 ساله ساكن همین منطقهی تهران دربارهی «بزنگاه» معتقد است: اعتیاد نه تنها بهگونهای طنز پرداخت نشده است بلكه مخاطب را متاسف میكند. چون او با دیدن سیخ و مواد بهخنده نمیافتد و در كل این سریال بیمزه است. به اعتقاد او «مثل هیچكس» جالب است چون گذشت یك برادر بزرگتر و صمیمت یك خانواده را به تصویر میكشد. از دیدگاه این بیننده داستان «روز حسرت» اگرچه كلیشهای است اما تاكنون توانسته است، بیننده را به خود جذب كند، «مامور بدرقه» هم فعلا طنز جالبی دارد.
دختری 22 ساله كه در شهرك ژاندارمری زندگی میكنند، معتقد است: «بزنگاه» اگرچه خندهدار است ولی درآن ناسزا زیاد گفته میشود. «مثل هیچكس» هم بسیار زیباست چون برادری را به تصویر میكشد كه برای خانوادهاش دلسوزی میكند. به اعتقاد او «روز حسرت» سریال خوبی است و بازیگران آن بهخوبی از عهدهی ایفای نقشهای خود برآمدهاند.
زنی دیگری كه ساكن منطقهی جیحون است دربارهی «روزحسرت» نظر مشابهی دارد و معقتد است: این سریال مناسبی تاكنون از سایر رقبای خود زیباتر است، چون بعضی از جنبههای روحی انسان را بیشتر به نمایش میگذارد. از سوی دیگر با دیدن «روز حسرت» به این نتیجه میرسیم كه خصومت بین مادرشوهر و عروس منسوخ شده است. چرا كه معصومه و حاج خانم (با بازی افسانه بایگان) رابطهی بسیار خوبی باهم دارند.به اعتقاد وی رابطهی حاجی (با بازی فرامرز قریبیان) و حاج خانم بسیار لوس و غیرواقعی است. از دیدگاه وی «مامور بدرقه» سریال بیمزهای است و موضوع تازهتری ندارد و نقش بهاره رهنما همانند برخی كارهای گذشتهاش در شرف خواستگاری و ازدواج است. وی بازی سیروس گرجستانی را خوب توصیف میكند. از دیدگاه این بیننده «مثل هیچكس» سریال زیبایی است، چون موضوعی خانوادگی دارد، البته داستان آن تكراری است. چرا كه در یك خانواده فرد «نخاله» ای پیدا میشود و همهچیز را بههم میریزد. به اعتقاد وی همهی بازیگران این سریال خوب بازی كردهاند. این بیننده «بزنگاه» را سریال زیبایی توصیف میكند كه برخلاف سایر كارهای رضا عطاران (كارگردان) به اتفاقات یك قشر از جامعه میپردازد.
زنی 54 ساله كه در منطقهی 7 تهران سكونت دارد «روز حسرت» را سریال خوبی میداند چون موضوع جذابی دارد. به اعتقاد وی «بزنگاه» اعصاب خردكن است و از زاویهای بد به اعتیاد پرداخته است. او موضوع «مامور بدرقه» را تكراری میداند و از بازی بازیگران آن ابراز نارضایتی میكند.
این بیننده دربارهی «مثل هیچكس» میگوید: این سریال فضای خوبی دارد، اما همانند برخی همتایان خود با تنش سعی دارد داستان خود را پیش ببرد.
زنی 45 ساله ـ ساكن منطقهی فرحزاد تهران ـ هم معتقد است «روز حسرت» از سریالهای دیگر ماه رمضان جذابتر است، چون ذات بد برخی مردان را خوب نشان میدهد. وی كه سریال «مثل هیچكس» را تماشا نكرده است، «بزنگاه» را سریال جذابی توصیف میكند. به اعتقاد وی «بزنگاه» بهتر از «مامور بدرقه» است چون در «مامور بدرقه» دو خط داستانی دنبال میشود كه بیننده باید آنها را بههم ربط دهد.
از دیدگاه زن دیگری در همین سن و سال و ساكن منطقهی چهار تهران، در كل سریالهای ماه رمضان بهویژه «روز حسرت» خوب شروع شدهاند. موضوع این سریال تكراری نیست علاوه برآن هرقسمت در نقطهی اوج تمام میشود. به اعتقاد این بیننده موضوع «مثل هیچكس» خیلی قابل توجه و جذاب نیست. وی دربارهی سریالهای ماه رمضان میافزاید: طنز «مامور بدرقه» تكراری است با این حال با ادبتر از «بزنگاه» است، چون «بزنگاه» بسیار بدآموزی دارد. اگرچه واقعیتها نشان میدهد ولی شیوهی پرداخت به آنها اشتباه است.
دختری 20 ساله هم معتقد است: «مثل هیچكس» بهتر از سایر سریالهای ماه رمضان است، چون موضوع بهتری دارد. «بزنگاه» هم اگرچه داستانی كلیشهای دارد اما طنز آن جذاب است. او میافزاید: «روز حسرت» نسبت به سریالهای قبلی سیروس مقدم بهتر شروع شده است. از «اغما» كه كاری ماورایی بوده بهتر است.به اعتقاد این بیننده، تا بهحال «مامور بدرقه» ضعیفترین سریال ماه رمضان بوده است چون نه موضوع خاصی دارد نه طنز آن جذاب است. او از فاصلهی پخش سریالها انتقاد میكند و میگوید: فاصلهی بین پخش «روزحسرت» و «مثل هیچكس»اصلا خوب نیست. چون با همپوشانی بخشهایی از آنها، بیننده رشتهی داستان را گم میكند.
****
اما باز دربارهی چیدمان برنامههای رمضان، دختری 21 ساله دانشجوی رشتهی مدیریت از تبریز میگوید: باتوجه به اینكه اذان در تبریز حدودا یك ربع بعد از تهران است این خیلی خودخواهانه است كه صداوسیما بالافاصله بعد از اذان در تهران شروع به پخش سریالها میكند. چون ما مجبوریم اذان را از شبكهی تبریز گوش كنیم و این درحالی است كه بخشهایی از سریال پخششده و مسلما بعد از اذان ترجیح میدهیم كه مدتی درهمان شرایط معنوی به دعا و رازونیاز بپردازیم و در واقع از دیدن سریال اول محرومیم.
وی همچنین گفت: خیلی بهتر بود اگر بهجای اینكه هرشبكه یك سریال پخش كند و آن قدر زمان مردم را بگیرند، دو یا سه شبكه سریال پخش میكردند تا مردم هم زمان بیشتری برای پرداختن به كارهای دیگرشان داشتند.
یك جوان 23 سالهی دانشجوی رشتهی ریاضی فاصلهی زمانی بین پخش سریال اول و دوم را خیلی میداند و درمورد زمان پخش سریال شبكهی تهران هم میگوید: چون خیلی دیر است، نمیتوانم ببینم و فكر میكنم همهی افرادی كه مثل من صبح زود از خواب بیدار میشوند نمیتوانند آن را ببینند.
مردی 45 ساله و كارمند دركل درمورد پخش سریالها معتقد است: این سریالها زمان زیادی را تلف میكنند و تقریبا هیچ فرصتی برای انجام كارهای دیگر به افراد نمیدهد و از موقع افطار تا خواب همهی وقت مردم را پر میكند و این اصلا خوب نیست.
دختری 21 ساله دانشجوی رشتهی معماری هم فاصله بین سریال اول و دوم را خیلی خوب عنوان میكند و میگوید: این زمان فرصت بسیار خوبی برای خواندن نماز و یا جمعكردن سفرهی افطار است.
خانمی خانهدار و 42 ساله نیز دربارهی زمان پخش سریالها درماه مبارك رمضان می گوید: امسال زمانبندی پخش سریالها خیلی خوب است و این آنتراكت بین سریال اول كه درست بعد اذان است تا سریال دوم فرصت بسیار خوبی برای خواندن نماز و سایر كارهاست. وی همچنین گفت: سالهای پیش همهی سریالها پشت سرهم پخش میشد و این فرصت را از مردم میگرفت كه خوشبختانه امسال این رعایت شده است.
یك پسر 27 ساله و دانشجوی رشتهی كارگردانی سینما هم میگوید: پخش سریالهای ماه رمضان پشت سرهم برنامهریزی است كه صداوسیما برای پركردن وقت مردم انجام داده و امكان پرداختن به هركار دیگری را از آنها گرفته است. درواقع این سریالها آن قدر وقت افراد را پرمیكند كه حتی فرصت دیدوبازدید و عبادت را از مردم گرفته و این واقعا بد است. وی آنتراكت بین پخش سریال اول و دوم را خیلی خوب دانسته و میگوید: حداقل خیلی خوب است كه زمانی برای یك استراحت كوتاه برای مردم گذاشتهاند.
مردی كارمند هم معتقد است: زمان پخش سریال شبكهی تهران سیما خیلی دیر است و من شخصا از ساعت دهونیم به بعد سریالها را نمیتوانم ببینم. همچنین وی فاصله بین سریال اول و دوم را خیلی زیاد میداند و میگوید: بهتر بود اگر این زمان بین همهی سریالها پخش میشد و زمان پخش هرسریال با بعدی پانزده دقیقه فاصله داشت. وی همچنین درمورد نوع چیدمان سریالها گفت: زیاد برایم فرقی ندارد كه اولی طنز باشد یا جدی چون زمانی كه باید بخندم میخندم و زمانی كه باید جدی باشم و تفكر كنم حتما اینكار را میكنم.
دانشجوی رشتهی ریاضی هم می گوید: زمان پخش سریال «بزنگاه» خیلی زود است چون بلافاصله بعد اذان است و شاید كسانی بخواهند اول نماز بخوانند كه در این فرصت امكان دیدن سریال راندارند و زمان پخش آخرین سریال هم دیر است چون افراد كارمند و یا كسانی كه صبح زودتر بیدار میشوند معمولا زود میخوابند همین امر باعث میشود كه افراد محدودتری سریال این شبكه را ببیند و در واقع این سریال بخشی از مخاطبان خود را به خاطر زمان پخشش از دست میدهد.وی همچنین ادامه می دهد: اگرفاصلهی بین سریال اول و دوم بین همهی سریالها تقسیم میشد خیلی بهتر بود و مثلا بین زمان پخش هرسریال 15 دقیقه فاصله بود.
زنی كارمند نیز برنامهی زمانبندی پخش سریالها را خیلی بد عنوان كرده و میگوید:افرادی كه مثل من یك روزسخت را پشتسر میگذارند و صبح دوباره باید سرحال سركار حاضر شوند كمتر میتوانند تا ساعت 23 برای دیدن سریال وقت بگذارند.
دانشجوی رشتهی عكاسی 21 ساله نیز می گوید: شروع سریالها كه با مجموعهای طنز است خیلی خوب است چون بعد از یك روز روزهداری و حالا شاید روحیهی كسلی كه در افراد ایجاد شده بسیار میتواند در شادكردن روحیهی مردم موثر باشد. وی همچنین فاصلهی بین پخش سریال اول و دوم را زمان مناسبی برای پرداختن به عبادت و خواندن نماز دانست، او ساعت پخش سریال شبكهی تهران راهم خوب دانسته و میگوید: من هیچ مشكلی با ساعت پخش سریالها ندارم.