تبیان، دستیار زندگی
در واقع همه نفوس مادام که در دنیا هستند به حسب نشأه دوم و ملکوت صوری‌شان بواسطه اعمال نیک یا بد در حال بالا رفتن و صعود در قوس تکامل و یا پایین آمدن از آن می‌باشند که ظهور این حالات و بر طرف شدن پرده از آنها برای تمامی خلائق تا وقتی انسان در نشأه دنیوی اس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مراتب قیامت در تفکر صدرالمتألهین

مراتب

در مقاله پیشین قیامت از نظر ملاصدرا را بررسی نموده و بیان کردیم که قیامت از دیدگاه صدرالحکما دارای مراتبی است که بر مراتب وجودی انسان منطبق است به طوری که آیات قیامت بر همین مبنا تفسیر می‌شود. به بیان دیگر در تفسیر فلسفی صدرایی دیگر از نگاه زمانمند و مبتنی بر وقت و زمان به مسأله قیامت خبری نیست بلکه قیامت هر نفسی با توجه به اشتداد وجودی او برپا می‌شود و با گذر از هر مرتبه وجودی قیامت دیگری را از سر می‌گذراند. بر همین اساس مراتب قیامت که برای هر نفسی به طور جداگانه در قوس صعود متحقق خواهد شد عبارتست از:

- قیامت صغری

- قیامت وسطی

- قیامت کبری

که ما در ادامه ضمن تبیین و شرح هر یک از این مراتب تفسیر ملاصدرا از آیات قیامت را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.

با از دست دادن بدن مادی قیامت صغری برای انسان متحقق می‌گردد آنچنان که در حدیث نبوی می‌فرماید:«من مات فقد قامت قیامته» ؛ هرکس که بمیرد قیامتش برپا می شود.

1- قیامت صغری

اولین مرتبه قیامت با موت طبیعی و مرگ بدن جسمانی متحقق می‌گردد که این مرتبه قیامت صغری خوانده می‌شود یعنی صعود از ماده و جسم و رسیدن به مرتبه ملکوت صوری و عالم مثالی.(1) به عبارت دیگر با از دست دادن بدن مادی قیامت صغری برای انسان متحقق می‌گردد آنچنان که در حدیث نبوی می‌فرماید:«من مات فقد قامت قیامته» ؛ هرکس که بمیرد قیامتش برپا می شود. (2)

در واقع دنیا نقص است و آخرت تمام و کامل و از این رو حکمت موت در همین است که به واسطه ورود به آخرت و گذر از دنیای مادی کمال شایسته برای هر نفسی حاصل شود. ملاصدرا در مطلع سابع تفسیر سوره جمعه این مطلب را چنین بیان می‌دارد که «یجب بمقتضی جوده تعالی و رحمته اکمال کل ناقص بکماله اللائق بحاله»؛ کامل کردن هر ناقص برای رسیدن به کمال شایسته اش برخداوند متعال واجب است زیرا او دارای جود و رحمت بی کران است.(3) بدین معنی که هر نفسی بواسطه موت و قیامت صغری در مسیر تحقق کمال وجودی شایسته خود حرکت می‌کند. یعنی روح انسان با از دست دادن بدن جسمانی‌اش از کالبد مادی‌اش خارج می‌شود و در قالب مثالی قرار می‌گیرد که مرتبه میان ماده و تجرد عقلانی است و از این رو از مرتبه مادی بالاتر است. به همین دلیل کسی که موت را دوست دارد علامت تکامل و معرفت اوست چرا که در قوس صعود رو به سوی بالا و مرتبه برتر کمالی دارد.(4) در مقابل، همراهی با اهل دنیا و دل سپردن به مادیات و امور دنیوی سبب فرار از موت است. به همین دلیل معرفت احوال مرگ و یاد آنها از بزرگترین عبادات شمرده شده است. چون به واسطه غفلت از آن نفس دچار حجابی است که اعظم حجب محسوب می‌شود.(5)

در تفسیر فلسفی صدرایی دیگر از نگاه زمانمند و مبتنی بر وقت و زمان به مسأله قیامت خبری نیست بلکه قیامت هر نفسی با توجه به اشتداد وجودی او برپا می‌شود و با گذر از هر مرتبه وجودی قیامت دیگری را از سر می‌گذراند.

آنچنان که در حدیثی نبوی داریم: «ان هذه القلوب تصدء کما تصدء الحدید و جلائها ذکر الموت و تلاوه القرآن»؛ همانا قلب‌ها همانند آهن زنگ می‌زنند و جلای آن یاد مرگ و تلاوت قرآن است.(6)

بر همین اساس با خروج روح از بدن انسان و بر پا شدن قیامت صغرای او (7) آسمانش که قوای مغزی اوست شکافته می‌شود (8) و ستارگان آن یعنی قوای مدرکه‌اش فرو می‌ریزند  و از کار می‌افتند (9) و خورشید قلبش که منبع قوای غریزی اوست تاریک می‌شود (10)و در بدنش که زمین وجودش است زلزله‌ای رخ می‌دهد (11) و استخوانهایش که کوه‌های آنند متلاشی می‌شود (12)و حیوانات وحشی که قوای محرکه بخصوص قوه غضبیه اویند، گردآورده می‌شوند .(13)

در واقع همه نفوس مادام که در دنیا هستند به حسب نشأه دوم و ملکوت صوری‌شان بواسطه اعمال نیک یا بد در حال بالا رفتن و صعود در قوس تکامل و یا پایین آمدن از آن می‌باشند که ظهور این حالات و بر طرف شدن پرده از آنها برای تمامی خلائق تا وقتی انسان در نشأه دنیوی است حاصل نمی‌شود بلکه با بر پایی قیامت صغری و مرگ آن شخص تحقق می‌یابد.(14)

َاز این روست که تا وقتی انسان در دنیاست متوجه طی مراتب قیامت نیست و با مرگ و مفارقت از بدن جسمانی بدان آگاه می‌شود: «الناس نیام فإذا ماتوا انتبهوا»؛ مردم در خوابند هنگامی که می میرند آگاه می شوند. بنابراین نفس با برپایی قیامت صغری از وضعیت وجودی خود آگاه و مطلع می‌شود و برای تحقق مرتبه بعدی قیامت که قیامت وسطی نام دارد آماده می گردد .

   ادامه دارد...

پی نوشت ها:

1. صدرالدین شیرازی، محمد، مفاتیح الغیب، ص 353

2. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ص7

3. صدرالدین شیرازی، محمد، تفسیر سوره مبارکه جمعه،ص 252

4. صدرالدین شیرازی، محمد،  مفاتیح الغیب، ص 210

5. همان، ص 188

6. پاینده، نهج الفصاحه، ص 539

7. صدرالدین شیرازی، محمد، ،اسرار الآیات، ص 95

8. إذا السماء انفطرت (انفطار/1)

9. و ذا الکواکب انتثرت(انفطار/2)

10. إذا الشمس کورت (تکویر/1)

11. إذا زلزلت الارض زلزالها (زلزال/1)

12. کلا إذا دکت الارض دکاً دکاً (فجر/21)

13. و إذا الوحوش حشرت(تکویر/5)

14. صدرالدین شیرازی، محمد، تفسیر سوره مبارکه واقعه، ص 138

                                                                                                                                         سایت تبیان

                                                                                                                                   نجمه السادات رادفر

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.