تبیان، دستیار زندگی
از ویژگی‏های نهضت اسلامی، حضور مردمی بود که آگاهانه به دنبال بیان خواسته‏های خود بودند. شعارهای ملت که در سراسر کشور از مضمون یکسانی برخوردار بود، نشان دهنده شعور و آگاهی انسان‏هایی است که برای خدا به پا خاسته بودند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از گوشه کنار
17شهریور

شعور و شعار

از ویژگی‏های نهضت اسلامی، حضور مردمی بود که آگاهانه به دنبال بیان خواسته‏های خود بودند. شعارهای ملت که در سراسر کشور از مضمون یکسانی برخوردار بود، نشان دهنده شعور و آگاهی انسان‏هایی است که برای خدا به پا خاسته بودند. خبرنگار روزنامه لوموند در گزارشی که پس از فاجعه هفده شهریور تهیه و منتشر کرد، تأکید می‏کند که تظاهرکنندگان توضیح می‏دادند هیچ چیز بدون امام خمینی رحمه‏الله قابل قبول نیست و در شعارهای خویش نیز بر این نکته تصریح می‏کردند که «یا مرگ یا خمینی» و «ایران کشور ماست، خمینی رهبر ماست.» هدف بعدی شعارها، شاه بود که افزون بر فریاد «مرگ بر شاه»، شعارهایی چون «پنجاه سال حکومت، پنجاه سال خیانت» سر داده می‏شد

قیام اسلامی و حکومت نظامی

انقلاب اسلامی، حرکتی بود که از یک‏سو، پایان بخشیدن به حکومت طاغوتی و حاکمیت طاغوتیان را در پی داشت و از سوی دیگر، به جای‏گزینی حکومت دینی و نظامی مبتنی بر ارزش‏های مذهبی می‏اندیشید. در این میان، رژیم پهلوی که برای خاموش کردن شعله‏های قیام به هر وسیله‏ای دست می‏زد، به عنوان یکی از مهم‏ترین راه‏کارها، به برقراری حکومت نظامی روی آورد. در نخستین اطلاعیه فرماندار نظامی تهران که در سحرگاه هفده شهریور منتشر شد، آمده بود که به منظور ایجاد رفاه مردم و حفظ نظم، از ساعت شش صبح روز جمعه هفده شهریور ماه، مقررات حکومت نظامی برقرار می‏شود و هرگونه اجتماعی از دو نفر به بالا ممنوع است.

شاه و جمعه سیاه

حکومت شاهنشاهی، نظام نامشروعی بود که بیش از آنکه به منافع ملت بیندیشد، به خود می‏اندیشید. طبیعی است چنین حکومتی وقتی با اعتراض‏های فراگیر مردی روبه‏رو شود، متزلزل می‏گردد. چنین وضعیتی با آغاز جنبش انقلاب اسلامی، گریبان‏گیر رژیم پهلوی شده بود و حادثه هفده شهریور، بر سرعت فروپاشی آن افزود. بدیهی است در این میان، شاه قَدَر قدرت نیز چنان در سراشیبی سقوط قرار گیرد که حتی از دید خبرنگاران خارجی پنهان نماند. خبرنگار مجله اکونومیست در گزارش خود، شاه را این‏گونه توصیف می‏کند: «شاه مردی است با نقایص و نقاط ضعف بسیار. دو هفته تمام است که تخت سلطنت او به لرزه درآمده است».

خود شاه یک هفته بعد از هفده شهریور، در مصاحبه با خبرنگار مجله نیوزویک گفته بود: «فکر می‏کنم هفته پیش در موقعیت سختی قرار داشتیم و سقوط، خیلی نزدیک بود. مردم، کوچک‏ترین توجهی به اخطارهای دولت نداشتند و این حقیقت را باید اعتراف کرد که آنها می‏توانستند هر چیزی را که بخواهند، به دست آورند

آغاز انقلاب واقعی

انقلاب اسلامی که با هدایت رهبران دینی آغاز شد، با حمایت مردم و جامعه اسلامی ادامه یافت. در خرداد سال 1341 پایه‏گذاری شد و در دی ماه سال 1356 اوج گرفت، ولی در شهریور سال 1357 به انقلاب اسلامی در ایران رسمیت بخشید. مشاور ارشد شورای امنیت ملی امریکا در این باره می‏نویسد: «واقعه میدان ژاله چنان خونین و مرگ‏بار بود که کشمکش‏های گذشته میان دولت و مخالفان را از یاد برد. این واقعه، پایان شورش‏های پراکنده و مقطعی و آغاز انقلاب واقعی بود.»

دولت امریکا، دشمن ایرانیان

فردای حادثه خونین هفده شهریور، سخن‏گوی وزارت امور خارجه امریکا اعلام کرد: «بی‏تردید نظم باید در ایران مستقر شود. ما اعتقاد داریم که دولت ایران می‏تواند اوضاع را تحت کنترل درآورد.» وی چونان کبکی سر به زیر برف فرو برده و ادامه داد: «وزارت خارجه امریکا، هنوز دلیل روشنی برای بروز آشوب‏های اخیر در ایران در دست ندارد.»

از دید یک سلطنت‏طلب

حوادث گوناگون و اثرگذاری که در فاصله آغاز نهضت اسلامی تا پیروزی انقلاب پدید آمد، چنان فراوان و از نظر کیفی متنوع بود که نه تنها در میان مردم مؤثر بود و آنان را در ادامه راه تشویق می‏کرد، بلکه حامیان رژیم شاهنشاهی را نیز به اعتراف وادار کرده بود. در کتاب فراز و فرود دودمان پهلوی به قلم یکی از درباریان چنین آمده است: نقطه عطف نهایی و رویداد سرنوشت‏ساز در جمعه سیاه به وقوع پیوست و این هنگامی بود که تظاهرکنندگان در میدان ژاله اجتماع کرده بودند. آنها شعار مرگ بر شاه می‏دادند و فریاد می‏زدند که در یک کشور اسلامی، سلطنت، نهادی بیهوده و غیرلازم است. آنها دستور مقام‏های حکومت نظامی را نادیده گرفتند و از پراکنده شدن خودداری کردند. واحدهای ارتش که در میدان حضور داشتند، به روی مردم تیراندازی کردند و شمار بزرگی از آنها به خاک افتادند. »

آغاز یک پایان

خاندان پهلوی بیش از نیم قرن در ایران و بر ایرانی حکومت کردند، ولی از همان روز نخست نیز به علت سیاست‏های ضددینی و ارزش‏زدایی که داشتند، مورد تنفر جامعه دینی ایران قرار گرفتند. با این حال، حکومت آنها با زور سرنیزه و تبعید و تهدید ادامه یافت. آغاز نهضت اسلامی امام خمینی رحمه‏الله ، نوید فروپاشی این نظام بود و حادثه هفده شهریور بر سرعت آن افزود. حتی کاخ‏نشینان نیز این مسئله را پذیرفته بودند. به گفته یکی از آنها، شکی باقی نیست که حادثه میدان ژاله، خشن‏ترین و خونین‏ترین رویداد آن دوره بود و مهم‏ترین خطری نیز به شمار می‏رفت که تا آن زمان بقای رژیم را مورد تهدید قرار داده بود. آیت‏الله خمینی، مردم را در بخش دولتی و خصوصی به اعتصاب و دست کشیدن از کار دعوت کرد. از این هنگام به بعد بود که کارگران، کارمندان و بازاریان به تدریج به صف مخالفان پیوستند. مساجد به کانون‏های گردهمایی تبدیل گردید. تظاهرات، راه‏پیمایی‏ها و فعالیت‏های دیگر از سوی روحانیان برنامه‏ریزی می‏شد و تحت نظارت قرار می‏گرفت. در این هنگام دیگر چپ و راست و نیروهای میانه‏رو همه زیر لوای آیت‏الله خمینی حرکت می‏کردند.

شاهپور بختیار و هفده شهریور

جنبش اسلامی ملت ایران در مسیر طولانی خود، حوادث گوناگون، رویدادهای متنوع و جلوه‏های ویژه‏ای از مواضع بزرگان دینی و غیردینی را مشاهده کرد. در این میان، تنها رهبران روحانی و علمای دین‏مدار بودند که در اعلام دیدگاه‏های اسلامی و مردمی، بی‏قرار و در پافشاری بر مواضع دینی استوار بودند. از نکته‏های شگفت تاریخ انقلاب، تغییر مواضع برخی عناصر سست‏باور در همراهی با مردم و حمایت از رژیم منفور پهلوی است. برای مثال، شاهپور بختیار از کسانی بود که تا اواخر حکومت پهلوی، مدعی رهبری ملی و مبارزه با شاه بود. وی که هماره به عنوان یکی از رهبران جبهه ملی سخن می‏گفت، پس از فاجعه هفده شهریور، در مصاحبه با لوموند اعلام کرد: «به جایی رسیده‏ایم که دیگر بازگشت امکان ندارد. آشتی با این رژیم دیگر امکان‏پذیر نیست. آنهایی که تمایل به آشتی دارند، باید بدانند که با این حمام خون، دیگر آشتی امکان ندارد. رژیم توفیق خود برای از بین بردن شکاف با مخالفان را از دست داده است.» چهار ماه بعد، همین مبارز آشتی‏ناپذیر، نخست وزیری رژیم پهلوی را در آخرین روزهای حیاتش برعهده گرفت.

از نگاه هفته‏نامه گاردین

بی‏تردید، حادثه‏ای که در اواسط شهریورماه سال 1357 رخ داد، چنان غم‏انگیز و نامنتظره بود که بیگانگان نیز از توصیف آن بازماندند. خبرنگار هفته‏نامه گاردین در گزارش خود، به تشریح این حادثه پرداخته است. به نظر وی، فاجعه، درست در ساعت نه و بیست دقیقه روز جمعه در میدان ژاله اتفاق افتاد. سربازان به سوی جمعیتی در حدود پنج هزار نفر زن و مرد که به رژیم شاه معترض بودند، تیراندازی کردند. برای رژیم ایران این بخت بزرگی است که تظاهرکنندگان، مسلح نیستند. در آن روز هم تظاهرکنندگان بر روی آسفالت خیابان با آرامش بسیار نشسته بودند. این مجله در ادامه گزارش خود، این سخن را مطرح می‏کند که شاه دوباره به گلوله متوسل شد؛ چون راه دیگری نمی‏شناسد.

منبع : پایگاه حوزه