«شب روایت» در دهمین نشست خود با موضوع بررسی جایزه جلال آلاحمد، شب گذشته برگزار شد. شاکری در این برنامه گفت: جایزه جلال آل احمد یک جایزه محفلی است؛ چون سلایق ملی در آن در نظر گرفته نمیشود.
عزتالله فولادوند دوردی درباره مجموعه قصیدهوارههای امیری اسفندقه مینویسد شهری است خوشطرح که از بیشتر کوچهپسکوچههای کوتاه و بلند قصیدههای رنگارنگش بوی دوستی و مهربانی بهمشام میرسد.
بهادر باقری میگوید: این بیم میرود که تا چند سال دیگر کسی نتواند متون قدیمی را بخواند و با آنها ارتباط برقرار کند، چون تیراژ آنچه در فضای مجازی گسترش پیدا میکند به میلیونها بازدید میرسد و وجود غلط در یک متن با تیراژ میلیونی مثل این است که یک ویروس خطرناک در یک محیط جمعی گسترش پیدا کند که جبران آن کار سادهای نیست.
عباسعلی وفایی میگوید: یکی از ضعفهای حوزه نشر این است که هیچ متولیای در جهت صیانت از رسمالخط و نوع نوشتار فارسی وجود ندارد؛ یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ممکن است از نظر محتوایی به آثار گیر بدهد اما از نظر رسمالخط و نوع نوشتار هیچ توجهی ندارند.
در کشور فرانسه که خاستگاه جوایز ادبی است، سالیانه حدود ۲ هزار جایزه ادبی اعطا میشود که به طیفها و قلمهای مختلفی از ضعیف تا قوی و شناختهشده، تعلق میگیرند.
علیرضا بهنام معتقد است شعر اجتماعی چیزی نیست که ناگهان در قرن بیستم از دل سنت چپ بیرون آمده باشد، بلکه در خاستگاههای شعر، در سرودها، در ترانههای عامیانه و لالاییها هم ریشه دارد. رویکرد اجتماعی همواره سویه مهم و تأثیرگذار شعر فارسی بوده است، اما تأکید بر آن به معنای نفی رویکردهای دیگر نیست.
معناها پیش از آن که روایت شوند از کجا میآیند؟ ممکن است پاسخ این باشد که از نزاع راوی با رویداد بر میخیزند اما معنای «نزاع» پیش از آنکه بین راوی و رویداد قرار گیرد، وجود داشت!
به نظر میرسد منصور خورشیدی به آنچه در بیانیه شعر حجم آمده است وفادار مانده است. «پروانههای پراکنده» مجموعهای از فضاهای ذهنی است که شعر حجم در یک کتاب گردآورده است.
شهریار وقفیپور با اشاره به بیدانشی شاعران کتابهای شعر جدید میگوید بسیاری از کتابهای شعر منتشرشده در یکی دو سال اخیر نشانگر آن است که شعر امروز بیشتر به سمت دو جریان سادهنویسی و شعر زبان گرایش پیدا کرده و تخیل عنصر غایب شعر است.
این روزها اعجاز شعر برای تـأثیر و تـأثّر در افکـارِ عموم، به منظور بهبود روابط اجتماعی و پیشگیری از زوال ارزشها و انحـراف از خطـوط اصلی انقلاب میتواند به کار گرفته شود.
محمد دهقانی با ناچیز دانستن تاثیر فرهنگستان در جلوگیری از غلطنویسیها، میگوید: فرهنگستان واژههایی را که میسازد به زور از طریق رادیو و تلویزیون به خورد مردم میدهد. زبان را نمیشود به زور به خورد مردم داد. مردم زبان خودشان را دارند و بهتر است آن زبان را به خوبی یاد بگیرند و متناسب با آن شیوههای درستی را در پیش بگیرند.
رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر گفت: حمایت مستمر و محترمانه است که به کار هنرمند میآید. او را رها کنید تا در کنج عزلت به رحمت خدا برود و بعد برای او بزرگداشت بگیریم یا پیام تسلیت بدهیم. چه فایدهای دارد؟
یک ناشر با بیان اینکه مردم با خریدن کتاب قاچاق از دستفروشها آسیب وحشتناکی به سیستم نشر میزنند میگوید: مزیتی که مبارزه با قاچاقچیان کتاب برای ما داشت این بود که فهمیدیم بازار کتاب رونق زیادی دارد و قاچاقچیان رونق ما را گرفتهاند.
علی مسعودینیا در نشست نقد و بررسی مجموعهداستان «آذر بود باران میبارید» گفت: داستانهای این مجموعه رویکردی دموکراتیک در قبال سالهای جنگ ایران و عراق دارند.
مدیر دفتر طنز حوزه هنری گفت: گاهی برای همه فهم کردن یک کار اصل کار لطمه خورده و یا اثر سطحی میشود، اما زرویی با هنرمندی عجیبی این کار را انجام میداد و هرگز آثار سطحی تولید نکرد. به عبارتی زرویی هرگز در دامان ابتذال نیفتاد.
غلامحسین سالمی غلطنویسیها را مصیبت میداند و میگوید: دلنگرانی من همواره این بوده که برخی ناشران احترامی برای زبان قایل نیستند و هرچه را که به دستشان برسد چاپ میکنند؛ بدون اینکه به محتوای آن توجه کنند.
نویسنده رمان «رژیسور» میگوید: زمانی شرکت در اردوگاه چپ، آخرین تیر و بهترین هدف روشنفکری بود و اکنون پروپاگاندای خودباختگی و هویّتسوزی، برای گادفادرهای ما، مظهر ادبیات وطنی است!