تبیان، دستیار زندگی
علیرضا قربانى متولد سال ۱۵۳۱ تهران، از ۱۲ سالگى آموزش موسیقى را شروع كرد و معلمین مختلفى از جمله خسرو سلطانى، بهروز عابدینى، مهدى فلاح، دكتر حسین عمومى و استاد احمد ابراهیمى داشته است. از سال ۶۷ با مرحوم استاد على تجویدى آشنایى پیدا كرد كه نتیجه این آشنای
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفت وگو با علیرضا قربانى، خواننده

گفت وگو با علیرضا قربانى، خواننده

موسیقى به وحدت و همدلى نیاز دارد

علیرضا قربانى متولد سال 1531 تهران، از 12 سالگى آموزش موسیقى را شروع كرد و معلمین مختلفى از جمله خسرو سلطانى، بهروز عابدینى، مهدى فلاح، دكتر حسین عمومى و استاد احمد ابراهیمى داشته است. از سال 67با مرحوم استاد على تجویدى آشنایى پیدا كرد كه نتیجه این آشنایى معرفى وى به « فرهاد فخرالدینى » براى همكارى با اركستر موسیقى ملى بود و از سال 77 اولین برنامه را با اركستر موسیقى ملى اجرا كرد ‎/ او تا سال 38خواننده ثابت اركستر موسیقى ملى بود، اما پس از آن برنامه هاى متعددى را به صورت پراكنده با این اركستر در داخل و خارج از كشور داشت كه اولین اثر اركستر موسیقى ملى آلبوم اشتیاق بود. از كارهاى دیگرى كه از قربانى مى توان نام برد فصل باران با مجید درخشانى، از خشت و خاك با صادق چراغى روى اشعار فردوسى، سوگواران خموش با پژمان طاهرى و روى در آفتاب با صادق چراغى روى اشعار مولانا است.از بخش هاى مهمى كه مردم بیشتر با آن آشنایى دارند و به آن علاقه مندند مى توان سریال هاى تلویزیونى از جمله « كیف انگلیسى » كه موسیقى آن از فرهاد فخرالدینى، « شب دهم » از فردین خلعتبرى، « روشن تر از خاموشى» از فرهاد فخرالدینى و همچنین « مدار صفر درجه» از فردین خلعتبرى را نام برد. او همچنین در بسیارى از فستیوال هاى بین المللى و مهم اروپایى و امریكایى به اتفاق گروه اشتیاق شركت كرده كه ماحصل آن كنسرت ها قرار است هفت و هشت شهریور امسال در كاخ نیاوران اجرا شود.

آقاى قربانى در مورد سفر اخیرتان به سلیمانیه عراق، بفرمایید چه هدفى از این سفر داشتید، چه اقداماتى انجام دادید و همچنین استقبال مردم چگونه بود

این سفر در خردادماه امسال به جهت آشنایى و دیدار با مردم سلیمانیه عراق و همچنین صحبت راجع به برگزارى كنسرت و به دعوت رسمى رادیو خاك انجام گرفت. در این سفر با دوستان مختلفى آشنا شدیم كه در رادیو و تلویزیون كردستان عراق كارهاى موسیقى و هنرى انجام مى دادند. چند مصاحبه با رادیو خاك و شبكه تلویزیونى kurdsat داشتیم. قطعه اى را با یك گروه كردى حدود پنج ساعت تمرین و كارى را براى تلویزیون ضبط كردیم و به دوستان از جمله مسئول رادیو خاك قول دادم كه در آینده نزدیك كنسرتى داشته باشیم. در مورد استقبال مردم آنجا كه مردمى بى نهایت زجر كشیده، گشاده رو، با فرهنگ و فوق العاده علاقه مند به موسیقى هستند، بسیار عالى بود و همین استقبال به من انرژى مثبتى براى كار بیشتر در آنجا داد.

علیرضا قربانى متولد سال1531 تهران، از 12 سالگى آموزش موسیقى را شروع كرد و معلمین مختلفى از جمله خسرو سلطانى، بهروز عابدینى، مهدى فلاح، دكتر حسین عمومى و استاد احمد ابراهیمى داشته است.

جذابیت موسیقى ما در كنسرت هاى برون مرزى براى غیرایرانى ها به چه صورت است و در كل وضعیت اجراى آنجا چگونه است

به نظر من بخش اول را مى توان به دو دسته تقسیم كرد یكى ایرانى هایى كه به كنسرت مى آیند و دیگرى خارجى ها. معمولاً وقتى كنسرتى برگزار مى شود بخش اعظم ایرانى ها هستند اما زمان اجراى كنسرت هاى ما در فستیوال هاى خارجى بیشتر شركت كنندگان افراد خارجى هستند. ایرانى هایى كه آنجا هستند جدا از علاقه مندان، چند تفاوت با بینندگان و شنوندگانى كه در ایران هستند دارند. كسانى كه آنجا هستند به خاطر دور بودن از وطن و غربت، در رابطه با این موسیقى احساساتى تر هستند و آنها را به یاد خاطراتشان مى اندازد و همین موسیقى در خیلى از مواقع حتى اگر خوب هم نباشد مورد استقبال قرار مى گیرد بنابراین بعضى مواقع و نه همیشه این مسئله نمى تواند ملاك باشد ولى افراد شركت كننده خارجى در كنسرت ها معمولاً متن ترجمه شده در اختیارشان قرار داده نمى شود، بنابراین فقط نفس موسیقى را مى شنوند و بارها پس از كنسرت به این اشاره كردند كه اگرچه مفاهیم را متوجه نمى شوند ولى مى توانستند كه حس كنند راجع به چه موضوعى است. خدا را شاكرم كه تا امروز تقریباً تمامى كنسرت هایى كه داشتیم مورد استقبال طیف گسترده اى از مخاطبین خارجى قرار گرفته حتى در مهمترین و بزرگترین فستیوال هاى بین المللى كه از گروه هاى مختلف و شناخته شده دنیا دعوت مى شوند. انعكاس كار در مطبوعات و ‎/‎/‎/ بعد از كنسرت شاهد این قضیه بوده و مى توانم بگویم كه نه تنها آنها، اگر ما هم موسیقى جدى و توأم با تفكر و تعمق را از هر جاى دنیا بشنویم لذت مى بریم.

در مورد جواب سؤال دوم شما، اولاً فستیوال هایى كه در آنجا برگزار مى شوند درجه یك، دو و سه دارند. من مى توانم به شما بگویم اغلب كنسرت هاى خارج از كشور كه در مطبوعات اعلام مى شود، به غیر از چند گروه معروف و سرشناس كه در خیلى از فستیوال ها شركت مى كنند و اجراهاى خوبى هم دارند، از طریق ارتباط با رایزنى فرهنگى مى باشد و یا سازمان ارتباطات اسلامى یعنى رایزنى هاى فرهنگى ایران در آن كشورها از این گروه ها براى مراسم خاص خودشان به عنوان مثال هفته فرهنگى ایران دعوت به عمل مى آورد. از نظر تماشاچیان هم معمولاً ایرانیانى هستند كه در آنجا به نوعى ارتباط كارى، فرهنگى، اجتماعى با رایزن فرهنگى ایران دارند و همان طور كه مى دانید رایزن فرهنگى وظیفه برقرارى ارتباط جمعى با ایرانیان در كشورهاى خارجى را دارد. اغلب این گروه ها از این طریق هستند یعنى نه در فستیوالى شركت مى كنند و نه دعوت مى شوند و یا اگر هم باشند به دعوت فستیوال هایى است كه بعضى مواقع حتى متأسفانه هزینه بلیت رفت و برگشت شان را هم تقبل نمى كنند و در مطبوعات هم منعكس نمى شوند ولى گروه هایى كه معروف تر هستند بخصوص در اروپا تفاوت دارند، آنها اجراهاى خوبى دارند و شناخته شده هم هستند كما این كه اگر شناخته شده باشند ولى اجراى خوبى نداشته باشند به تدریج از طرف فستیوال هاى دیگر دعوت نخواهند شد. بنابراین، این گروه ها براى این كه بتوانند پایدار بمانند باید كار خوبى ارائه دهند. در مجموع كیفیت اجراها خوب نیست و بیشتر گروه ها شرایطى به این شكل دارند.

لطفاً در مورد جایگاه آواز در موسیقى ایرانى و همچنین جوان هایى كه به سمت آواز مى روند و افراد با استعدادى هم در میان آنها دیده مى شود توضیح دهید.

شاید اصلى ترین و مهم ترین ركن در موسیقى ایرانى آواز است و همان طور كه مى دانید حتى ردیف هاى مختلف سازى براساس ردیف آوازى است. در بسیارى از مواقع انتقال پایدار ماندن موسیقى و از بین نرفتن آن به وسیله آواز مثل تعزیه و بیان سینه به سینه آواز یعنى نقل كردن گوشه ها صورت گرفته بخصوص این كه بسیارى از قدما، كسانى كه نوازندگان چیره دستى بودند دستى هم در آواز داشتند، علاوه بر خوانندگانى كه به صورت حرفه اى خوانندگى را دنبال مى كردند.

وظیفه بزرگان موسیقى و پیشكسوتان نسبت به موسیقى چیست و ما در حال حاضر در چه وضعیتى قرار داریم

در این مورد ما دو بخش داریم یكى بخش تكنیكى و موسیقایى و دیگرى بخش اخلاقى و اجتماعى كار. در بخش اخلاقى كار به نظر من بیشترین وظیفه اى كه به عهده دارند و باید بیشتر به آن اهمیت دهند، رسیدن به نفس موسیقى است و این كه هدف اصلى موسیقى چیست، متأسفانه آنچه كه امروز كمتر در جامعه بزرگان و پیشكسوتان حس مى شود همدلى و وحدت است. اعتقاد من این است كه اولین كارى كه پیشكسوتان در بخش خارج از موسیقى و اخلاقى و فى نفسه به جهت رسالت موسیقى به عهده دارند رسیدن به یك همدلى و وحدت و یكدلى است كه همین سرمنشأیى مى شود براى این كه یك جامعه موسیقایى یكدل و متحد به وجود آید و احترام و شأن همه پیشكسوتان حفظ شود و در واقع نوعى راستاى متحد براى حركت موسیقى ایجاد شود. در مورد وظیفه موسیقایى به نظر من بزرگان باید در دو جهت یكى تربیت شاگرد و یكى تولید موسیقى خوب بیشتر قدم بردارند. متأسفانه ما این سال ها بشدت شاهد نزول كمیت آثار فاخر، آثارى كه واقعاًً ماندگار باشند بودیم مثل آثار دهه 60 مهمترین وظیفه تولید موسیقى ماندگار و سارى و جارى در جریان مملكت است. یكى هم در جهت تربیت شاگرد خوب كه باید فضایى را در این زمینه ایجاد كنند مثل مركز حفظ و اشاعه كه بزرگترین اساتید ما از آنجا هستند.

وظیفه مسئولین در مورد اهالى موسیقى چیست و چه انتظارى از مسئولین دارید

مسئولیت آنها ایجاد همان فضاست یعنى تأسیس یك مركز حفظ و اشاعه كه ممكن است مدیر آن یك استاد موسیقى باشد اما ایجاد آن فضا و در اختیار گذاشتن امكانات به جهت مادى، معنوى و امتیازى با مسئولین دولتى، مسئولین وزارتخانه و یا مسئولین سازمانى است. به نظر من آنچه كه جامعه موسیقى توقع دارد ایجاد یك فضاى مناسب اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و فرهنگى است، درست است كه این در راستاى یك مسئول مثل وزارت ارشاد و مسئله فرهنگى نیست ولى مسئولین، هر كدام در حوزه كارى خود باید یك فضاى مناسب را براى زیستن فكرى و تفكر هنرمندى كه مى خواهد هنر موسیقى را ارتقا ببخشد، ایجاد كند و این فرد بتواند در مركز موسیقى یا رادیو و تلویزیون خلاقیت نشان دهد به شرط برقرارى ارتباط با فضا. در كل یكى از مهمترین مسائل براى هنرمند نه تنها در موسیقى حفظ احترام و شأنیت است.

با توجه به این كه بزرگترین رسانه هر مملكتى براى اشاعه مسائل فرهنگى حتى موسیقى كه جزئى از فرهنگ و هنر است صدا و سیما است موقعیت ما نسبت به جاهاى دیگر چگونه بوده و چه انتظارى وجود دارد

در بخش رادیو و تلویزیون یك سرى مشكلات وجود دارد كه از مهمترین آنها مشكل مدیریتى است. باید وضعیت موسیقى بهتر از این باشد یعنى الآن كارهاى بسیارى با هزینه هاى بالا در صدا و سیما تولید مى شود كه بخش اعظمى از آنها در آرشیو مى مانند و پخش هم نمى شوند. بیش از 60 درصد كارهایى كه از صدا و سیما پخش مى شود، تولید خارج از سازمان است و تولیدكننده خصوصى دارند. بنابراین صدا و سیما باید براى تهیه برنامه خاص در خود برنامه ریزى داشته باشد.

از جمله کارهای وی ، تیتراژ سریال هاى تلویزیونى از جمله « كیف انگلیسى » كه موسیقى آن از فرهاد فخرالدینى، « شب دهم » از فردین خلعتبرى، « روشن تر از خاموشى» از فرهاد فخرالدینى و همچنین « مدار صفر درجه» از فردین خلعتبرى را می توان نام برد.

چرا آهنگسازان خود صدا و سیما، آهنگسازى فیلم ها و یا سریال هاى تلویزیونى را بر عهده نمى گیرند و مطلب دیگر راجع به انتخاب موسیقى سریال هاى مختلف ، مى توان گفت كه نابسامانى در همه زمینه ها دامنگیر شده، چه موسیقى ایرانى، چه پاپ و چه موسیقى هاى دیگر، غالباً سریال هاى تلویزیونى موسیقى خوبى ندارند و براى جذب مخاطب بیشتر یك تیتراژ آغاز و پایان دارند و در خیلى از سكانس ها موسیقى هیچ ارتباطى با تصویر ندارد. در سازمان صدا و سیما به موسیقى بهاى زیادى داده نمى شود ولى این موضوع به مراتب در فیلم هاى سینمایى خارج از سازمان بهتر است.

در پایان در رابطه با برنامه هاى آینده و همچنین كنسرت و كارهاى دیگرى كه در دست دارید توضیح بدهید.

تقریباً نزدیكترین كارى كه در دست است كنسرت تهران است كه بعد از سال ها به همراه گروه اشتیاق در فستیوال هاى مختلف شركت كردم و ماه گذشته آخرین فستیوالى بود كه در نروژ برگزار شد و قرار شد نتیجه آنچه در این فستیوال ها انجام دادیم در كنسرت تهران اجرا شود. این كنسرت در دو بخش است.

بخش اول یك كوارتت زهى ایرانى مى باشد كه این كوارتت تقریباً براى اولین بار است كه اجرا مى شود و شامل چهار ساز زهى ایرانى، دو كمانچه به نوازندگى سهراب پورناظرى و شروین مهاجر، یك كمانچه آلتو به نوازندگى نگار خاركن، كمانچه باس مصباح قمصرى، تار على قمصرى، دو عدد پركاشن به همراه آواز مى باشد، آهنگسازى و تنظیم بر عهده على قمصرى است كه بخش اول این كنسرت به جهت تكنیكى بسیار سخت و پیچیده و بخش دوم از كارهاى اجراشده گروه اشتیاق در خارج از كشور مى باشد و تمام اشعار آن از مولانا است و همچنین قرار است در شهرستان هایى مثل اصفهان، شیراز، احتمالاً یزد و كرمان اجرا شود به غیر از این، كارهاى دیگرى براى ضبط داریم ولى هنوز آماده نشده اند، اما آلبومى كه در دست است امیدواریم شهریور ماه وارد بازار شود، كارى است به اتفاق استاد همایون خرم كه الآن در مرحله نهایى پخش مى باشد و همچنین كنسرت هایى در بلژیك، فرانسه، سوئیس و آلمان در دست اجراست كه امیدوارم یكى از اولین كنسرت ها سلیمانیه باشد و ان شاءالله اجرایى كه در آینده پیش رو خواهیم داشت اجراى خوبى باشد.

منبع : ایران