الهى …
الهى! اهل ادب گویند به صدرم تصرفى بفرما ، این بى ادب گوید بر بطنم دست تصرفى نه.
الهى ! در راهم، اگر در بارهام گویى " لَمْ نَجِد لَهُ عَزْماً " چه كنم.
الهى ! آزمودم، تا شكم دائر است دل بائر است ، " یا مَنْ یُحْیى الْاَرْضَ الْمَیْتَةَ " دل دائرم ده.
الهى ! همه گویند خدا كو " حسن " گوید جز خدا كو.
الهى ! همه از تو دوا خواهند و " حسن " از تو درد.
الهى ! آن خواهم كه هیچ نخواهم.
الهى ! اگر تقسیم شود ، به من بیش از اینكه دادى نمیرسد فَلَكَ الْحَمْد.
الهى ! ما را یاراى دیدن خورشید نیست ، دم از دیدار خورشید آفرین چون زنیم.
الهى ! همه گویند بده " حسن" گوید بگیر.
الهى ! همه سرآسوده خواهند و " حسن " دل آسوده.
الهى ! همه آرامش خواهند و " حسن" بىتابى، همه سامان خواهند و " حسن " بى سامانى.
الهى ! چون در تو مىنگرم از آنچه خواندهام شرم دارم.
الهى ! از من برهان توحید خواهند و من دلیل تكثیر.
الهى ! از من پرسند توحید یعنى چه ، " حسن " گوید تكثیر یعنى چه. ...
" برگرفته از الهی نامه استاد حسن زاده آملی "