تبیان، دستیار زندگی
یكی از تكالیف عمده نوجوانان در جامعه ، یافتن پاسخی عملی به این سؤال است كه : " من كیستم ؟" هرچند كه این سؤال قرنهاست ذهن بشر را به خود مشغول داشته و موضوع اشعار، داستان ها و مطالب بیشماری بوده است، اما در این چند ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نمی دانم كه هستم؟

یكی از تكالیف عمده نوجوانان در جامعه ، یافتن پاسخی عملی به این سؤال است كه : " من كیستم ؟" هرچند كه این سؤال قرنهاست ذهن بشر را به خود مشغول داشته و موضوع اشعار، داستان ها و مطالب بیشماری بوده است، اما در این چند دهه اخیر، به طور منظم مركز توجه روان شناسی قرار گرفته است.

نوجوانان و بزرگسالانی كه احساس هویت خود در آنان قوی است خود را افرادی مجزا و متمایزاز دیگران می دانند.

درك هویت، خود مستلزم تقابلی روانی اجتماعی است. به عبارت دیگر نوجوان باید در بین آن تصویری كه از خودش دارد و آن تصوری كه از استنباط و انتظار دیگران از خودش دارد هماهنگی ایجاد كند.

طرد شدن از طرف افراد یا اجتماع ممكن است باعث شود كه كودك از هیچ راهی نتواند در خود احساس هویتی قوی و مطمئن پیدا كند.

رشد احساس هویت

هر عامل رشدی كه به نوجوان كمك كند تا با اطمینان خود درك كند كه از دیگران متمایز و مجزاست ؛ در حد معقولی ثبات رأی و یكپارچگی دارد ؛ در طول زمان تداوم دارد و اینكه خود را شبیه به آن تصویری بداند كه دیگران از او دارند ، سبب می شود كه احساس هویت كاملی از خود در او ایجاد شود و هر عاملی كه در این استنباط های نوجوان از خودش خلل ایجاد كند باعث سردرگمی هویت ( و یا آشفتگی هویت ) و عدم توانایی در رسیدن به یكپارچگی و تداوم تصورات فرد از خودش می شود.

هویت یابی در سایر فرهنگ ها

فرنگی ها تأكید بسیاری بر رشد فرد به عنوان یك فرد دارند، شاید تا حدودی به این دلیل كه سنت آنها بر استقلال  و اتكای به خود تأكید دارد. در سایر فرهنگ ها ، مثلاً در چین و ژاپن هویت یابی و احساس ارزش داشتن از طریق روابط نزدیك با دیگران و عضو بودن در یك نظم اجتماعی متشكل تشویق می شود. جامعه بار سنگینی بر دوش ژاپنی ها می گذارد و آموختن چگونگی پذیرفتن این محدودیت ها و فشارها اولین قدم عمده در راه بالغ شدن است.

با وجود این ، حتی در فرهنگ هایی كه تأكید نسبتاً زیادی  بر" هویت گروهی " در برابر " هویت فردی " می شود، باز هم لازم است فرد از خود تصور فردی متمایز و با ثبات رأی داشته باشد، فردی كه تا اندازه ای از دیگران جداست.

مشكلات هویت یابی

بسیاری از نوجوانان احساس می كنند كه در هر زمان یا موقعیتی نقشی بازی  می كنند و نمی دانند كه " كدام یك از نقش ها اگر نقشی هست، من واقعی اوست ؟ " در ضمن آگاهانه تلاش می كنند تا نقش های مختلفی را بیازمایند به این امید كه نقشی را بیابند كه با آنها " تناسب داشته باشد". از نوجوانی كه سه نوع دستخط متمایز داشت سؤال شد كه چرا به یك شیوه ثابت نمی نویسد. پاسخ داد : " تا زمانی كه نمی دانم كه هستم چطور می توانم به یك شیوه بنویسم ؟"

در دوران نوجوانی هویت یابی مسئله ای حاد می شود، تا حدودی به این دلیل كه نوجوان روز به روز تغییر می كند. در دوران نوجوانی فرد با مجموعه ای از تغییرات روانی یا فیزیولوژیكی ، جنسی ، شناختی و نیز تقاضاهای شغلی و اجتماعی جدیدی رو به رو می شود. در نتیجه، نوجوانان به این مسئله كه در چشم دیگران چگونه جلوه می كنند اهمیت بسیاری می دهند و آن را با تصوری كه از خود دارند مقایسه می كنند و نیز با این مسئله روبه رو هستند كه چگونه نقش ها و مهارت هایی را كه قبلاً آموخته اند با مقتضیات آینده ارتباط دهند.

اریكسون می گوید كه هویت ممكن است از دو راه منحرف شود. ممكن است بیش از آنكه رشد كند تثبیت شود ( یعنی پیش از موعد شكل بگیرد) و یا این كه بدون هیچ محدودیتی گسترش پیدا كند.

هویت یابی زودرس

وقفه ای است در فرآیند شكل گیری هویت ، هویت یابی زودرس تثبیت زودرس تصور فرد از خودش است كه این تثبیت در سایر امكانات و توانایی هایی كه شخص برای توصیف خود دارد تأثیر می گذارد. نوجوانانی كه هویت آنها پیش از موعد تثبیت می شود تأیید دیگران برایشان اهمیتی اساسی دارد. عزت نفس آنان تا حدود زیادی بستگی به تأیید دیگران دارد. معمولاً برای مَراجع قدرت اهمیت زیادی قائلند و بیشتر با نوجوانان دیگر همنوایی می كنند و كمتر استقلال رأی دارند. در ضمن ، این دسته به ارزش های سنتی بیشتر علاقه مندند. مضطربند و افكارشان قالبی و سطحی است و با دیگران كمتر روابط نزدیك برقرار می كنند. هرچند از لحاظ هوش تفاوتی با همسالان خود ندارند، ولی به دشواری می توانند انعطاف از خودشان دهند و به هنگام مواجهه با تكالیف شناختی و تنش زا نمی توانند واكنش مساعد از خود نشان دهند، با والدینشان روابط نزدیكی دارند و ارزش های والدین را می پذیرند. در عین حال والدین این گروه به طور كلی پذیرا و مشوق هستند و نوجوان را تحت فشار می گذارند كه با ارزش های خانواده همنوایی كند.

سردرگمی در هویت یابی

برخلاف این دسته، گروهی دیگر از نوجوانان ، یك دوره طولانی از سردرگمی هویت را می گذرانند. شاید هیچگاه احساس هویتی قوی و روشن در آنان ایجاد نشود . اینها نوجوانانی هستند كه " نمی توانند خود را بیابند، نوجوانانی اند كه خود را رها و فارغ از پیوند نگه می دارند و در حالت تجرد و در دوران پیش از شكل گیری هویت باقی می مانند".

نوجوانانی كه دچار سردرگمی هویت هستند عزت نفس كمی دارند و استقلال اخلاقی شان رشد نیافته است . به دشواری، مسئولیت زندگی خود را به عهده می گیرند. آنان تفكری نامنظم دارند و آمادگی اعتیاد به مواد مخدر دارند. روابط فردیشان غالباً سطحی و گاه و بیگاه است. هرچند كه به طور كلی با نحوه زندگی والدینشان مخالفند نمی توانند از خود شیوه ای ابداع كنند.

هویت كسب شده

جست و جو و سردرگمی شاید گاهی مفید باشد. افرادی كه پس از یك دوره جست و جوی فعالانه به احساس هویتی قوی دست یافته اند. در مقایسه با آنهایی كه هویتشان شكل گرفته ، بی آنكه این دوره را گذرانیده باشند، استقلال رأی بیشتری دارند. خلاّق ترند و تفكر پیچیده تری دارند.این گروه در ضمن توانایی بیشتری برای برقراری ارتباط نزدیك دارند، هویت جنسی با ثبات تری دارند ، به خود با دیدی مثبت نگاه می كنند و استدلال اخلاقی رشد یافته تری دارند. در عین حال كه به طور كلی روابط مطلوبی با والدین دارند از خانواده های خود به نحو چشمگیری مستقل شده اند.

هویت جنسیتی و هویت نقش جنسی

غالب مردم از همان اوایل زندگی " هویت جنسیتی " می یابند، یعنی شخص از طبیعت زیست شناختی خود به عنوان زن یا مرد قدری آگاهی پیدا می كند. به استثنای ناراضیان جنسیتی ( كه معمولاً می گویند حتی در دوران كودكی هم احساس كرده اند كه در بدن اشتباهی گرفتار شده اند)، غالب مردم از زن یا مرد بودن  خود راضی هستند وعلاقه ای به تغییر كردن ندارند. بلوغ جنسی سریع توجه فرد را به این مسئله جلب می كند كه جنسیت او یك پدیده زیست شناختی است . كنار آمدن با هویت جنسیتی دشوار است و ممكن است در رشد اعتماد به نفس و هویتی همه جانبه و با ثبات خلل ایجاد كند. الگویی كه "دو جنسی" نام گرفته ، یعنی یك فرد تركیبی از خصوصیاتی را داشته باشد كه از لحاظ سنتی و اجتماعی " زنانه" و " مردانه " ارزش گذاری می شود، اخیراً از لحاظ اجتماعی به عنوان الگوی انطباقی شناخته شده است. در مطالعه ای چهار گروه  با هم مقایسه شدند: گروه اول ، نوجوانان و جوانانی كه هم از لحاظ دارا بودن خصوصیات اجتماعی مثبت و مردانه ( مثلاً در استقلال و پر جرئت بودن) و هم از لحاظ دارا بودن خصوصیات اجتماعی مثبت زنانه ( عطوفت و سعه صدر) نمره بالایی آوردند، اینها گروهی هستند كه خصوصیات هر دو جنس را دارند، گروه دوم آنهایی بودند كه فقط از لحاظ دارا بودن خصوصیات مردانه نمره بالایی آوردند؛ گروه سوم آنهایی بودند كه فقط از لحاظ دارا بودن خصوصیات زنانه نمره بالایی آوردند؛ گروه چهارم آنهایی بودند كه از لحاظ دارا بودن خصوصیات مردانه و زنانه نمره پایینی آوردند كه به این گروه " فاقد تمایز" می گویند. در آخر تعداد نسبتاً كمی از مردان از لحاظ دارا بودن خصوصیات زنانه بالاترین نمره را آوردند و تعداد نسبتاً كمی از زنان از لحاظ دارا بودن خصوصیات مردانه بالاترین نمره را آوردند.

افراد دوجنسی هر دو جنس در اندازه های مربوط به عزت نفس بالاترین نمره را آوردند. بعد آنهایی بودند كه خصوصیات مردانه داشتند و بعد از این عده آنهایی  كه خصوصیات زنانه داشتند و گروه فاقد تمایز كمترین نمره را آوردند. افراد دوجنسی در زمینه فعالیت های فوق برنامه و تحصیلی امتیازات بیشتری در مقایسه با افراد فاقد تمایز نصیبشان شد. زنان ورزشكار و تحصیل كرده در خصوصیات دوجنسی و یا مردانه نمره بیشتری آوردند تا صرفاً در خصوصیات زنانه . پسران و دختران نوجوانی كه انتظار دارند در ریاضیات و منطق صوری و مهارت های فضایی موفق شوند از خود چنین استنباط می كنند كه دارای خصوصیات مردانه یا دوجنسی هستند.

در این مطالعات دوجنسی بودن برحسب خصوصیاتی مشخص شده كه اجتماع آنها را ارزش گذاری كرده است. خصوصیات منفی مردانه ( مانند تكبر، حرص، خصومت) و خصوصیات زنانه ای كه از لحاظ اجتماعی منفی ارزش گذاری شده است ( مانند ساده لوحی ، چاپلوس بودن، ناله كردن و غر زدن) نیز اندازه گیری شده است. مردان و زنانی كه چنین خصوصیاتی دارند مصاحبان خوبی نیستند. آنهایی كه خصوصیات منفی زنانه دارند عزت نفس پایینی دارند. معمولاً با مشكلات سازگاری روبه رو می شوند، زیرا آسیب پذیرند، احساس ناایمنی می كنند و بیش از حد حساسند. افرادی كه خصوصیات منفی مردانه دارند بیش از اندازه پرخاشگرند و از دیگران انتقاد می كنند. آنچه از لحاظ اجتماعی و نیز از نظر شخصی مطلوب است این است كه افراد " درعین مستقل بودن انعطاف پذیر باشند، پر جرئت و سلیم باشند، خصوصیات مردانه و زنانه داشته باشند و به دیگران كمك كنند تا با شرایط نامساعد كنار بیایند" البته باید متذكر شویم كه خصوصیات مردانه مثبت ، مانند استقلال و اعتماد به نفس از خصوصیاتی است كه داشتن آن برای هر دو جنس به خصوص زنان بسیار مفید است.

نكته ای كه اهمیت زیادی دارد این است كه نباید هیچ قالبی را به افراد تحمیل كرد حتی اگر از خصوصیات ایده آل برای هر دو جنس باشد. هدف مطلوب این است كه به نوجوانان این امكان داده شود كه به عنوان یك انسان توانایی های منحصر به فرد خود را با در نظر گرفتن حقوق دیگران بروز دهند.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.