نگاهی به دنیای تاریك شیطانپرستی
قسمت دوم
* شیطانپرستی، به عنوان یكی از این مكاتب نوپدید دینی است كه بحث اصلی این گفتوگو نیز میباشد.شیطان كیست و یا چیست؟ از انسان چه میخواهد؟ انسان از پرستش شیطان چه هدفی را دنبال میكند؟
هر ساعت از نو، قبلهای با بتپرستی میرسد توحید بر ما عرضه كن تا بشكنیم اصنام را. در طول تاریخ بشریت، شیطان یك مفهوم و نماد وسوسه انسانیست، كسی و یا چیزی است كه در فضای زندگی بشر، او را به سوی دوزخ، افول، زندگی همراه با نكبت فرا میخواند.
شیطان، در برابر قوانین الهی میایستد، قوانین جامعه را به سخره میگیرد، نوعی زندگی سرشار از نفرت، تهی وارگی و همراه با نوعی خشم و نسبت به اخلاقیات را به همراه دارد.
شیطان در ادبیات عرفانی ما، شخصیتی است كه مظهر وسوسههای عمیق انسانی است. در ادبیات ادیان، جایگاه و پایگاه او ضد مسیح است و در مرتبه بالاتر ضد خداوند است. اما در هستی، به معنویات و اخلاقیات معنا میدهد، البته این معنا دادن به معنی داوری نیست.
اگر شیطان نبود كه انسان را وسوسه كند، اگر فضای زندگی انسان یكسره در بهشت بود و هبوطی رخ نمیداد، معنای زندگی برای بشر دستنیافتنی نبود، اگر امكان وسوسه نبود، سره از ناسره تشخیص داده نمی شد، در اكثر ادیان كلاسیك، شیطان كسی است كه در هستی جایگاهی دارد، این جایگاه هم به واسطه، وسوسه انسان است. بر اساس عرفان اسلامی با كشتی گرفتن با او، موحدین از غیر موحدین تشخیص داده میشوند. شیطان نقش یك وسوسهگر را دارد. جایگاه شیطان، از هستی و زندگی انسان قابل حذف نیست، نقش شیطان در هستی یكسره منفی است، اما برای توحید و برای رستگاری، جایگاه شیطان، قابل توجه است. با وجود شیطان است كه میتوان به معنای فضلیت و رذیلت پی برد. امكان اختیار و زندگی اخلاقی در مقابل زندگی غیر اخلاقی با شأن و جایگاه منفی اما حقیقی شیطان قابل بررسی است.
*راز پرستش شیطان چیست؟
قدرتی كه بشر امروز با شیطانپرستی به دنبال آن است با اقتدار معنوی تفاوت دارد، قدرت شیطانپرستی، قدرت زودگذری است كه در فضاهای مختلف نمیتواند خودش را در بالاترین جایگاه قرار دهد اما اقتدار معنوی به واسطه پشتوانه و جایگاهی كه نسبت به خداوند عالم و نسبت به وحی الهی دارد، همیشه در بالاترین موقعیت میایستد. نور خداوند همیشه - حتی اگر مشركان نخواهند- انتشار مییابد. رسولان الهی آمدهاند تا نور و شفقت الهی را گسترش بدهند. علت اینكه چرا انسانها در دوران مدرن دنبالهرو شیطان میشوند و شیطان پرستی را ملجا خود قرار میدهند،دلایل مختلفی دارد، بخشی از آن تحلیل روانی دارد و بخش دیگری نیز تحلیل دینی و جامعه شناختی است. انسانهایی كه از درون، افسار گسیخته هستند و به آرامش درونی و آسایش بیرونی دست نیافتهاند به دنبال ملجا و جایگاهی برای جبران افسار گسیختگی شان هستند، شیطان پرستی بهترین ملجا و پناه برای این افراد است. در شیطان پرستی همه چیز مجاز است، در این آیین سیاه، هر نوع لباس و پوشاك و هر نوع خوراكی مجاز است و هر نوع رفتار و ادبیاتی بدون محدودیت و بدون هیچ ساختار مشخصی آزاد است.
انسان افسار گسیختهای كه از محدودیت فراری است و مسئولیت اعمال خود را به هیچ عنوان نمیپذیرد، بهترین ملجا و پناهش شیطان پرستی است. شیطانی كه از عالم تاریكی و عمق بدی و پلشتی، ندا میدهد كه آزادی مطلق و هر آنچه كه می خواهید نزد من است. به سوی من بیایید بدون هیچ محدودیتی. شیطان با شیپور انكار خودش بسیاری از انسانهای برون جسته از فضای وحدانی را به سمت خود میكشد و موجب میشود تا شاخهای در دین پژوهی تحت عنوان «شیطانپرستی» بوجود بیاید یا به بیان دقیقتر كلیسای شیطان شكل بگیرد. هر چند در نگاه دینی، شیطان نادیده انگاشته میشود.
در نگاه جامعه شناختی، پیروان شیطان افرادی هستند كه ادعاهای خاصی دارند و تصور میكنند، راه نجات را یافتهاند و میخواهند آن را به بشر ارائه دهند.
* شیطان پرستی، دارای دستهبندیهایی هم هست؟
برای این آیین دروغین ، دستهبندیهایی وجود دارد، كه اغلب به دو دسته شیطان پرستان فلسفی و دینی تقسیم میشوند.
شیطان پرستی فلسفی، مبادی زندگی وحدانی و عدالت الهی را در كائنات زیر سوال میبرد، خداوند را به عنوان قدرت وجود كائنات میپذیرد،اما علم و حیات و قدرت مطلق خداوند و آخرت را نمیپذیرد. به طور استعاری میتوان گفت كه دستان خداوند را فرو میبندد. این نوع از شیطانپرستی سعی میكند كه حضور خداوند را در زندگی انسان كم كند.
در شیطان پرستی دینی، خدا به محاق میرود و شیطان در جایگاه خدا مینشیند. نمادهای تخیلی-وهمی همراه با بت پرستی جدید كه در قالبهای پوشاك، رفتار، ادبیات و نوع خاصی از آرایش است. مطلقا نمیتوان اذعان كرد كه شیطان پرستان به معنای فلسفی شیطان پرستی رسیدهاند، اما نمیتوان انكار كرد كه این افرادممكن است به شیطان پرستی دینی هم برسند. برخی افراد هم بواسطه متفاوت بودن شیطان پرستی را میپذیرند.
به هر حال نقطه آغاز گرایش به شیطان متفاوت است. خطر و پلیدی شیطان پرستی دینی به مراتب شدیدتر و جدیتر از شیطانپرستی فلسفی است. شیطان پرستی دینی، بر زندگی و روان فرد تاثیراتی را میگذارد كه باعث اغتشاشاتی در اجتماع و از بین رفتن نهاد خانواده، نابودی امنیت فردی و در نهایت به مسائلی چون خودكشی و استفاده از مواد مخدر و داروهای روانگردان ختم میشود.
* ادیان مختلف آیینها، مناسك، مراسم خود را دارند، آیین و مناسك شیطان پرستی چیست؟ و پیروان شیطان در مناسك خود چه اعمالی را انجام میدهند؟
برای آشنایی بهتر لازم است نگاهی به كلیسای شیطان بیندازیم. كلیسای شیطان در سال 1966 در شیكاگو توسط «آنتوان لوی» بنیان گذاشته شد. لوی در 30 آوریل همین سال خود را «اسقف اعظم كلیسای شیطان» مینامد و لقب پاپ سیاه را برای خود برمیگزیند. در كلیسا قرار میگیرد اما اعمال غیر متعارفی را انجام میدهد. اعمالی چون استفاده و نوشیدن خون، غسل تعمید با خون و استفاده از اجساد مردار حیوانات جزیی از شعائر آنها به شمار میرود. به بیان دقیقتر؛ زنای با محارم، تجاوز و سوء استفاده جنسی كودكان در انظار عمومی، عریان شدن در میان جمع همراه با رقص آتش، همراهی با موسیقی دهشتناك و مدرن و استفاده از نمادهایی كه گاهی صهیونیستی است، بخش دیگری از شعائر شیطان پرستان است. استفاده از مشروبات الكلی، مواد مخدر و موادی كه در زندگی مورد توجه نیستند و اكثرا ناپاك به شمار میروند در شیطانپرستی مباح است. در واقع در این آیین ناپاكی جایگزین پاكی میشود. در این آیین هیچگونه، حریم و یا خط قرمزی وجود ندارد. مسئولیتپذیری انسان نادیده گرفته میشود، همه چیز در زمان حال وجود دارد. مردان زن پرست، دختران تن پرست، چشمان هرزه بین، گامهای هرزه پو.
* لباس، آرایش و مد ، یكی از ابزارهای شیطان پرستی است، متأسفانه این روزها در خیابانهای شهرمان شاهد جوانانی هستیم كه ظاهر و پوشششان بیانگر شیطان پرستی است، درباره لباس و آرایش شیطان پرستان توضیح بیشتری دهید؟
مدگرایی، سطحیترین زاویه برخورد ما با شیطان پرستی است. اولین فصل متمایز شیطان پرستی نوع لباس، پوشاك و ادبیات است. استفاده از نمادهایی كه در آن عدد شش به كار رفته ، صلیب شكسته معكوس، مثلثی كه در درون آن عكس یك بز وحشی در داخل یك دایره قرار گرفته، ستاره پنج پر كه نماد اصلی صهیونیستیهاست ، استفاده فراوان و شدید از رنگ قرمز و سیاه در آرایشها، آرایش موی سر به شكلی كه هیچ گونه نظمی در آن نباشد به رنگهای سیاه، قرمز و نارنجی، كوتاهكردن موهای سر به شكلهای عجیب و به نحوی خاص، نزدیك شدن به نمادهای فاشیستی و هیتلری در فضای جدید امروزی، پوشیدن لباسهای كاملا غیرمتعارفی كه هم بدن را نشان میدهد و هم نشان نمیدهد. اینها بخشی از اقدامات شیطان پرستان در مدگرایی است.
* با این تفاسیر جوانان باید آگاهانه لباس بپوشند، اما این آگاهی به طور صحیح و اصولی به جوانان ارائه نشده است؟
شیطان پرستی به معنای دینی و حتی فلسفی آن در كشورمان، طرفداران بسیار اندك و ناچیزی دارد. اما به لحاظ نمادها، در سطح شهرها، نمادها و پوششهای شیطانی مشاهده میشود.
در گفت وگوهایی كه با جوانان با پوششها و تیپهای شیطانی داشتهام همگی اقرار كردهاند هدفشان از این نوع پوشش فقط متفاوت و متمایز بودن از دیگران است. اصلا از موضوعی به نام شیطانپرستی اطلاعی ندارند، با این تفاسیر آنان شیطانپرست نیستند. مد همیشه معنای منفی ندارد و در صورتی كه به سنتها، باورها، تاریخ و هویتمان بازگردد، مثبت میشود. مد اگر به صورت غذایی نیم خورده از غرب به ما برسد، موجب میشود تا آن غذای نیم خورده را نشخوار كنیم.
* آیا آماری در زمینه شیطانپرستی و جایگاه و تعداد آنان در كشور وجود دارد؟
آمارهای رسمی و غیررسمی كه در این زمینه در دسترس پژوهشگران وجود دارد، نمایانگر این است كه در كشور، مجالس و مهمانیهایی به نام شیطان و شیطانپرستی برگزار می شود. در این مهمانیها بیشتر، موسیقیهای راك، هوی متال و موسیقی هایی كه خشونت در آن مجاز می باشد به همراه رقصهای آتش، استفاده از مشروبات الكلی، مواد مخدر صنعتی و روانگردان نمایان است.
اگر دستاوردهای عمیق عرفان اسلامی به جوانان معرفی شود و پوچی و تهی وارگی شیطان پرستی را نمایان كنیم، شاهد ریزش پیروان هر چند ناچیز شیطان پرستی خواهیم بود.
هدف اصلی شیطان پرستی، پوچ جلوه دادن زندگی بشری و نادیده انگاشتن معنویت و به محاق بردن پروردگار عالم ، معلق نگه داشتن جوان ایرانی بین زمین و آسمان و معلق میان دین و خانواده، معلق بین اسلام و ایران، معلق بین حقیقت و مجاز است تا به پوچی برسد. اكثر افرادی كه پیرو شیطان پرستی هستند در نهایت به پوچی رسیده و خودكشی میكنند.
* آمار قطعی و یا به صورت درصدی وجود ندارد؟
البته، آمارهای دقیقی در برخی زمینهها وجود دارد. اما شیطانپرستی آنگونه که در انگلستان،آمریكا و كشورهای غربی وجود دارد به هیچوجه و با آن شدت و گستردگی در ایران وجود ندارد. شیطانپرستی در ایران در سطح نمایش و نمادها جلوهگری میكند. تعداد افرادی كه به معنای خاص شیطانپرست باشند بسیار ناچیز و انگشتشمار است.
* علت اصلی گسترش خودكشی میان شیطان پرستان چیست؟
شیطان پرستی به انسان می آموزد كه باید روح خود را با خودكشی به شیطان هبه كرد. با گذشتن از مهمترین هدیه خداوند كه همان جان انسان است باید روح خود را در اختیار شیطان قرار دهی. باید تنها فرصت زندگی ات را به شیطان بفروشی با نادیده گرفتن عدالت الهی و افق امید به آینده زندگی كه پیشروی یك جوان وجود دارد.
* شیطان پرستان در چه حوزهها و عرصههایی به فعالیت میپردازند؟
سینما، یكی از مهمترین حوزههای فعالیت شیطان پرستان است. از موسیقی برای ترویج و تبلیغ نهایت استفاده را می برند. ورزش هم از حوزههایی كه شیطان پرستان در آن فعالیت دارند البته به صورت پنهان اقدام میكنند، برخی از ورزشكاران مطرح در غرب پیرو شیطان پرستی هستند و عدهای دیگر از این ورزشكاران خود را در حیطه ای كه منجر به شیطان پرستی است قرار میدهند.
شاخههایی از شیطان پرستی و حتی برخی مكاتب نوپدید دینی با صهیونیسم در ارتباط هستند به لحاظ مالی از صهیونیستها كمك میگیرند البته نمیتوان همه مكاتب نوپدید دینی را به صهیونیسم ارتباط داد. نگاهی كه همه چیز را در این عرصه توطئهآمیز ببیند پژوهشگرانه و علمی نیست.مداركی وجود دارد گواهی میدهند كه صهیونیستها در كمك و مساعدت به شیطان پرستی و دیگر فرقههای نوظهور، از هیچ كوششی دریغ نمیكنند. عرفان یهودی كه تحت عنوان قباله یا اصطلاح انگلیسی آن «كابالا» است، زمینههای، مكاتب نوپدید دینی و از جمله شیطانپرستی را فراهم میكند. عرفان عدد، عرفان نماد، عرفان قدرت پیدا كردن در هستی، عرفان تصرف در كائنات در معنای منفی خودش، از جمله مواردی است كه بشر گسسته از عالم معنا به دنبال آن است. بشر گسسته از خدا، به دنبال نوعی اقتدار مجازی است كه البته هیچگاه به آن دست نخواهد یافت، به دلیل اینكه تنها وهم و سرابی از این اقتدار را تجربه كرده است.
* هدف صهیونیسم،از كمك به شیطانپرستی و ایجاد ادیان جدید چیست؟اقدامات صهیونیستها و یهود از پرداختن به مباحثی چون فراماسونری، پرستش شیطان و دیگر گروههای این چنینی چه كمكی به آنان میكند؟
البته فراماسونری، شیطانپرستی نیست. فراماسونری دسیسه وسیع سیاسی و اجتماعی است، برای به انحراف كشاندن نخبگان یك جامعه است. هر چند بخشی از اقدامات فراماسونها میتواند شیطانپرستی و یا استفاده از نمادهای شیطانی و یا مجاز شمردن برخی از اعمال شیطانپرستان باشد. صهیونیسم، در پیرخنه در ادیان كلاسیك است، صهیونیسم، خود یك مكتب نوپدید دینی است و موقعیتی مجازی و خود ساخته دارد و از مكاتب وهمی است. هرجا كه ندای تفرعن و ندای تاریكی و رذالت به میان میآید، در پسپرده و نقاب، صهیونیسم مخفی شده است. ثروت، رسانهها و موقعیت خاص رسانهای ابزار های اصلی صهیونیستهاست. دستاوردهای خاصی كه از همكاری و همراهی رسانه و صهیونیسم، در قالب فیلم ، موسیقی، كتاب، مجلات و عكس بدست میآید و بهرهی كه حاصل میشود ، همگی حكایت از پشتیبانی صهونیستها در این عرصه دارد. صهیونیستها غیر حقیقی هستند و هرجا كه غیرحقیقتی وجود دارد، خودشان را با آن همراه كنند. صهیونیسم یك انحراف دینی است.
*در شیطانپرستی، با عناوینی چون كلیسای شیطان، انجیل سیاه و... كه برگرفته از مسیحیت است برمیخوریم، علت چیست؟
اناجیل اربعه، تنها دستاورد جدی و قابل پذیرش در عالم مسیحیت هستند. انجیل هفتاد سال پس از مصلوب شدن عیسی، نوشته شده است. یك فاصله تاریخی بین عیسی (ص) و انجیل وجود دارد. در كنار انجیلهای قانونی، شاهد انجیلهای غیرقانونی و غیر رسمی (اپوكریفا) هم هستیم. این انجیلها كه تعداد فراوانی هم دارند، در میان «مورمونها»، «متدیستها» و حتی در فضاهای غیر رسمی پروتستانها هم وجود دارد، میتوان یك كتاب جدید به نام انجیل شیطان (bible of satan) هم وجود داشته باشد. حوزه اناجیل این فرصت را فراهم میكند تا هركسی بتواند به نام انجیل و عیسی سخنی بگوید و از حقیقت ندایی در بیاورد!
اسلام تنها دینی است، كه پیامبر بر سر متن دین ایستاده و از ابتدا و تا انتها به واسطهای این كه متون كاملاً الهی هستند، نظارت كرده و نوشته شده است. به همین دلیل است كه در اسلام كمترین جنبشها و مكاتب دینی را شاهد هستیم. معدود مكاتبی هم كه وجود دارند ناشی از فعالیت و خواست استعمار است. بهاییها و وهابیون، با حمایت و پشتیبانی آمریكا، انگلیس و صهیونیستها بوجود آمدهاند. بیشترین مكاتب نوپدید دینی در آیین مسیحیت بوجود آمده است.
*علت پیدایش این همه مكاتب نوپدید از آیین مسیحیت چیست؟
حضرت مسیح، غیر از چند مورد معدود، هیچگاه خود را پیامبر معرفی نكرده، ثانیاً انجیلها پس از مصلوب شدنش نگاشته شدهاند، ثالثاً تشتت در كلیساهای مسیحی و تلاش برخی برای اینكه با زبان خود و فهم خود، با مسیح همراهی كنند، مزید بر علت شد تا این آتش افروختهتر شود. امروزه كلیساهای فراوانی وجود دارند كه هیچكدام دیگری را به رسمیت نمیشناسند. در چنین فضایی تشتت و مسمومی، امكان روییدن قارچهای سمی هم وجود دارد.
*وضعیت شیطانپرستی در جوامع اسلامی را چگونه میبینید؟
در كشورهای عربی، به دلیل نگرش سنت و یا همان سنی بودن، در نسلهای گذشته، شیطان پرستی جایگاهی نداشته است، در نسلهای جدید، مگر به واسطه ماهواره، اینترنت و دیگر وسایل ارتباط جمعی،شاید تا حدی ورود پیدا كرده باشد، شیطانپرستی در كشورهای عربی جایگاه مستحكمی ندارد.
*نقش سرویسهای امنیتی غربی مثل سیا، موساد و.... را چگونه ارزیابی میكنید؟
به عنوان یك كارشناس دینپژوهی نمیتوانم پاسخ روشنی بدهم. این سؤال را باید از متخصصان امنیتی پرسید. سازمانهای جاسوسی، حتماً از این ابزار كه خیلی هم فانتزی است بهره میبرند هدفشان هم كسب اطلاعات از جوامع و از بین بردن فرهنگها و رسوخ در جوامع است.
* برای جلوگیری از گسترش شیطانی پرستی و دیگر مكاتب نو پدید و عرفانیهای دروغین چه باید كرد؟
دفاع عارفانه از دین، بهترین و مهمترین عامل است. پرداختن به پرسشهای جدید جوانان بدون هیچ محدودیت و هیچ انگ و برچسب تخریبكنندهای ، پذیرفتن این نكته كه دین در همه زمانها و مكانها و در میان همه اقشار میتواند حرف نو و جدیدی برای گفتن داشته باشد، باید هنر استخراج این یافتههای نو را داشته باشیم. و از همه مهمتر آشنایی عالمان و حاكمان دینی، با مكاتب نوپدید و انحرافات آنهاست. همراهی بیشتر با جوانان و شفقت بیشتر با طیف جوان كه مملو از انرژی، زندگی و در عین حال متفاوت بودن است.البته باید حساسیت بیشتری را نسبت به موضوعات و مسائل اعتقادی و عرفانی جامعه و جوانانمان داشته باشیم.
منبع: فارس