تبیان، دستیار زندگی
بدان كه مولای ما حضرت صاحب‏الزمان(عج) زیباترین و خوش صورت‏ترین مردم است؛ زیرا كه شبیه‏ترین مردم به پیغمبر اكرم‏(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‏باشد. (1) از بررسی روایات و مطالعه حكایات نیك‏بختانی كه توفیق زیارت آن امام را یافته‏اند نیز برمی‏آید كه قامت و رخسار
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

طاووس بهشتیان

امام زمان علیه السلام

مؤلف ارجمند كتاب مكیال المكارم، در بخش چهارم كتاب خود جمال و زیبایی حضرت مهدی(عج) را به عنوان یكی از ویژگی‏ها و خصایص آن حضرت كه مایه لزوم دعا برای ایشان است، برشمرده و می‏نویسد:

بدان كه مولای ما حضرت صاحب‏الزمان(عج) زیباترین و خوش صورت‏ترین مردم است؛ زیرا كه شبیه‏ترین مردم به پیغمبر اكرم‏(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‏باشد. (1)

از بررسی روایات و مطالعه حكایات نیك‏بختانی كه توفیق زیارت آن امام را یافته‏اند نیز برمی‏آید كه قامت و رخسار نازنین امام ‏عصر(علیه‌السلام) در كمال زیبایی و اعتدال بوده و جزء جزء سیمای مباركش دل‏ربا و خیره‏كننده است .

قیامت قامت و قامت قیامت                                          قیامت كرده‏ای ای سرو قامت

مؤذن‌ گر ببیند قامتت را                                                به قد قامت بماند تا قیامت

آری، همین قامت رعنا و رخسار دل‏ربا بوده است كه موجب شده هزاران عاشق دل‏سوخته هر صبح و شام با زاری و التماس از خدای خود بخواهند كه:

أَللَّهُمّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَ الغُرَّةَ الحَمیدَةَ وَاكحَلْ ناظِری بِنَظَرَةٍ مِنّی إلَیْهِ؛ خداوندا! آن چهره زیبا و جمال دل‏آرا را به من بنمای و دیدگان مرا با یك نگاه به او روشن ساز.

آن حضرت، افزون بر همه زیبایی‏های ظاهری، جامع همه كمالات روحی و سجایای اخلاقی نیز هست و همین امر نیز موجب شده كه ایشان از نظر خلق و خو نیز شبیه‏ترین مردم به پیامبر گرامی(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) باشد.

سیمای ظاهری

روایات فراوانی در توصیف جمال دل‏آرای آخرین حجت خدا، حضرت مهدی(علیه‌السلام) وارد شده است كه در مجموع می‏توان آنها را به دو بخش تقسیم كرد:

با توجه به روایات می‏توان همه خصال و صفاتی را كه در قرآن و روایات به پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی(علیه‌السلام) نیز نسبت داد.

دسته اول، روایاتی كه به توصیف كلی سیرت و صورت آن حضرت بسنده كرده و از ایشان به عنوان شبیه‏ترین مردم به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) یاد نموده‏اند كه از آن جمله می‏توان به روایات زیر اشاره كرد:

- از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است كه پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند:

با توجه به  روایات می‏توان همه خصال و صفاتی را كه در قرآن و روایات به پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی(علیه‌السلام) نیز نسبت داد.

المَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی، إسْمُهُ إسمی، و كُنْیَتُهُ كُنْیَتی، أشْبَهُ النَّاسِ بی‏خَلْقاً و خُلْقاً... (2)؛ مهدی از فرزندان من است. اسم او اسم من و كنیه او كنیه من است. او از نظر خَلق و خُلق، شبیه‏ترین مردم به من است.

- احمد بن اسحاق بن سعد قمی می‏گوید: از امام حسن عسكری(علیه‌السلام) شنیدم كه می‏فرمود:

ألْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی لَمْ یُخْرِجْنی مِنَ الدُّنْیا حَتّی أَرانیَ الخَلَفَ مِنْ بَعْدی، أشْبَهَ النّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) خَلْقاً و خُلقاً... (3) ؛ سپاس از آن خدایی است كه مرا از دنیا نبرد تا آن كه جانشین مرا به من نشان داد، او از نظر آفرینش و اخلاق شبیه‏ترین مردم به رسول خداست.

با توجه به این روایات می‏توان همه خصال و صفاتی را كه در قرآن و روایات به پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی(علیه‌السلام) نیز نسبت داد.

قرآن كریم در آیات متعددی به توصیف پیامبر خاتم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) پرداخته و آن حضرت را به دلیل ویژگی‏های برجسته و منحصر به فردش ستوده است كه از آن جمله می‏توان آیات زیر را برشمرد:

- در نخستین آیه خداوند كریم، ویژگی نرم‏خویی پیامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را یادآور شده و می‏فرماید اگر این ‌چنین نبودی مردم از پیرامون تو پراكنده می‏شدند:

فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلیظَ القَلْبِ لانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ... (4) ؛ پس با بخشایشی از [سوی] خداوند، با آنان نرم‏خویی ورزیدی و اگر درشت‏خویی سنگ‌دل می‏بودی، از دورت می‏پراكندند....

- در آیه‏ای دیگر، خداوند متعال به دلسوزی، احساس مسئولیت، خیرخواهی و مهر و محبت بی‏پایان رسول خاتم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نسبت به امتش اشاره كرده، می‏فرماید:

«لَقَدْ جائَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتمْ حَریصٌ عَلَیْكُم بِالمُؤْمِنینَ رَئوفٌ رَحیمٌ (5)؛ بی‏گمان پیامبری از [میان] خودتان نزد شما آمده است كه هر رنجی ببرید، بر او گران است. بسیار خواستار شماست؛ با مؤمنان، مهربانی بخشاینده است.

امام زمان علیه السلام

- یكی دیگر از آیات قرآن، رحمت بودن پیامبر اكرم نسبت به همه جهانیان را مورد توجه قرار داده، می‏فرماید:

«وَ ما أَرسَلْناكَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ» (6)؛ و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستاده‏ایم.

خاتم اوصیا نیز چون خاتم پیامبران مظهر نرم‏خویی، دلسوزی، خیرخواهی، مهر، محبت، گذشت و خلق و خوی شایسته و سترگ بوده و رحمتی برای همه جهانیان است.

- آیه دیگری از قرآن در مقام ستایش خلق و خوی بی‏نظیر پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‏فرماید:

«وَ إنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ» (7)؛ و به راستی تو را خویی است سترگ.

خاتم اوصیا نیز چون خاتم پیامبران مظهر نرم‏خویی، دلسوزی، خیرخواهی، مهر، محبت، گذشت و خلق و خوی شایسته و سترگ بوده و رحمتی برای همه جهانیان است.

با توجه به آنچه گذشت می‏توان گفت: خاتم اوصیا نیز چون خاتم پیامبران مظهر نرم‏خویی، دلسوزی، خیرخواهی، مهر، محبت، گذشت و خلق و خوی شایسته و سترگ بوده و رحمتی برای همه جهانیان است.

روایاتی كه به توصیف ویژگی‏های سیرت و صورت پیامبر اكرم پرداخته‏اند نیز فراوان‏اند، كه در اینجا به برخی از آنها اشاره می‏كنیم:

در روایتی كه از امام محمد باقر(علیه‌السلام) نقل شده ویژگی‏های ظاهری پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) چنین توصیف شده است:

«رخسار پیامبر خدا سپید آمیخته به سرخی و چشمانش سیاه و درشت و ابروانش به هم پیوسته، و كف دست و پایش پر گوشت و درشت بود؛ بدان سان كه گویی طلا بر انگشتانش ریخته باشد. استخوان دو شانه‏اش بزرگ بود، چون به كسی روی می‏كرد به خاطر مهربانی شدیدی كه داشت با همه بدن به جانب او توجه می‏نمود. یك رشته موی از گودی گلو تا نافش روییده بود، انگار كه میانه صفحه نقره خالص خطی كشیده شده باشد. گردن و شانه‏هایش مانند گلاب‏پاش سیمین بود. بینی كشیده‏ای داشت. هنگام راه رفتن محكم قدم برمی‏داشت كه گویا به سرازیری فرود می‏آید، باری، نه قبل و نه پس از پیغمبر خدا كسی مثل او دیده نشده است. (8)

دسته دوم، روایاتی كه خصال و سیمای امام مهدی(علیه‌السلام) را به تفصیل بیان كرده و ویژگی‏های آن حضرت را یك به یك برشمرده‏اند. برخی از روایاتی كه در این زمینه وارد شده به شرح زیر است:

از پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در توصیف آن حضرت روایت شده است كه:

«ألمَهدیُّ طاوُوسُ أَهْلِ الجَنَّةِ وَجُهُه كَالقَمَرِ الدُّرّی عَلَیهِ جَلابِیبُ النُّورِ؛ مهدی طاووس اهل بهشت است. چهره او مانند ماه درخشنده است. بر [بدن] او جامه‏هایی از نور است.

امام باقر(علیه‌السلام) از پدرش، از جدش روایت می‏كند كه امام علی(علیه‌السلام) روزی، در حالی كه بر بالای منبر بود، فرمود:

«یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدی فی آخِرِالزَّمانِ أبْیَضُ اللَّون، مُشْرَبٌ بِالحُمْرَةِ، مَنْدَحُ [مَبْدحُ] البَطْنِ، عَریضُ الفَخْذَینِ، عَظیمُ مَشاشِ المَنْكَبَینِ، بَظَهِرهِ شامَتانِ؛ شامَةٌ عَلی لَونِ جِلْدِهِ و شامَةٌ عَلی شِبْهِ شامَةِ النَّبِّی(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)...» (9)؛ از فرزندان من در آخرالزمان مردی ظهور می‏كند كه رنگ [صورتش] سفید متمایل به سرخی و سینه‏اش فراخ و شانه‏هایش قوی است و در پشتش دو خال است، یكی به رنگ پوستش و دیگری مشابه خال پیامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله).

امام رضا(علیه‌السلام) نیز در بیان صفات و ویژگی‏های امام عصر(علیه‌السلام) می‏فرماید:

«إنَّ القائِمَ هُوَ الذَّی إذا خَرَجَ كانَ فی سِنِّ الشُّیوُخِ وَ مَنْظَرِ الشباب، قوِیّاً فی بَدَنِه حَتّی لَوْ مَدَّ یَدَهُ إلی أعْظَمِ شَجَرَةٍ عَلی وَجْهِ الأرْضِ لَقَلَعَها و لَوْصاحَ بَیْنَ الجِبالِ لَتَدَكْدَكَتْ صُخُوُرها» (10)؛ قائم كسی است كه در سن پیرمردان و با چهره جوانان قیام كند و نیرومند باشد تا بدانجا كه اگر دستش را به بزرگ‏ترین درخت روی زمین دراز كند آن‏ را از جای بر كند و اگر بین كوه‏ها فریاد برآورد صخره‏های آن فروپاشد.

آن حضرت در روایت دیگری، در پاسخ اباصلت هروی كه از ایشان می‏پرسد: «نشانه‏های قائم شما به هنگام ظهور چیست؟» می‏فرماید:

نشانه مهدی این است كه بر كارگزاران [دولت خویش] سخت‏گیر، بسیار بخشنده و با مستمندان مهربان است.

«عَلامَتُهُ أنْ یَكُونَ شَیْخَ السِّنِّ، شابَّ المَنْظَرِ، حَتّی أنَّ النّاظِرَ إِلَیهِ لَیَحْسَبَهُ ابْنَ أرْبَعینَ سَنَةً أوْ دُونَها و إنَّ مِن عَلاماتِه أَنْ لایَهْرَمَ بِمُرُورِ الأَیّامِ وَ اللیَّالیَ حَتّی یَأتِیَهُ أجَلُهُ» (11)؛ نشانه‏اش این است كه در سن پیری است ولی منظرش جوان است به گونه‏ای كه بیننده می‏پندارد چهل ساله و یا كمتر از آن است و نشانه دیگرش آن است كه به گذشت شب و روز پیر نشود تا آن كه اَجَلش فرا رسد.

امام صادق(علیه‌السلام) نیز آن حضرت را این گونه توصیف می‏كند:

«لَیْسَ بالطَّویل الشّامِخِ وَلا بالقَصیرِ اللّازقِ بَلْ مَرْبُوعُ القامَةِ، مُدَوَّرُ الهامَّةِ، واسِعُ الصَّدْرِ، صَلتُ الجَبینِ، مَقْروُنُ الحاجِبَیْنِ، عَلی خَدِّهِ الأَیَمنِ خال "كأَنَّهُ فُتاتُ المِسْكِ عَلی رَضْراضَةِ العَنَبرِ"» (12)؛ میانه بالا، نه بسیار بلند قد و نه بسیار كوتاه قد، صورتی گرد، سینه‏ای فراخ، پیشانی سفید، ابروانی به هم پیوسته، خالی به گونه راستش، چون دانه مشك كه بر قطعه عنبر سائیده باشد.

ابراهیم بن مهزیار نیز كه به شرف ملاقات امام مهدی(علیه‌السلام) رسیده است، در بیان خصال آن امام می‏گوید:

او جوانی نورس و نورانی و سپید پیشانی بود با ابروانی گشاده و گونه‏ها و بینی كشیده و قامتی بلند و نیكو چون شاخه سرو و گویا پیشانی‏اش ستاره‏ای درخشان بود و بر گونه راستش خالی بود كه مانند مشك و عنبر بر صفحه‏ای نقره‏ای می‏درخشید و بر سرش گیسوانی پر پشت و سیاه و افشان بود كه روی گوشش را پوشانده بود و سیمایی داشت كه هیچ چشمی برازنده‏تر و زیباتر و با طمأنینه‏تر و با حیاتر از آن ندیده است. (13)

نشانه مهدی این است كه بر كارگزاران [دولت خویش] سخت‏گیر، بسیار بخشنده و با مستمندان مهربان است.

خصال روحی

در مورد سجایا و مكارم اخلاقی امام مهدی(علیه‌السلام) نیز روایات متعددی از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده است كه در اینجا به برخی از آنها اشاره می‏كنیم:

- «ابن حماد» در كتاب خود از یكی از راویان اهل سنت در مورد ویژگی‏های امام مهدی(علیه‌السلام) چنین نقل می‏كند:

«عَلامَةُ المَهدِیّ أن یَكُوَن شَدیداً عَلَی العُمّالِ جواداً بِالمالِ رَحیماً بِالمَساكِین» (14)؛ نشانه مهدی این است كه بر كارگزاران [دولت خویش] سخت‏گیر، بسیار بخشنده و با مستمندان مهربان است.

- امام صادق(علیه‌السلام) نیز در پاسخ این پرسش كه امام زمان(علیه‌السلام) چگونه شناخته می‏شود، می‏فرماید:

«بالسَّكینةِ و الوَقارِ [...] وَ تَعرِفُهُ بِالحَلالِ و الحَرامِ وَ بِحاجةِ النّاسِ إلَیهِ و لایَحْتاجُ إلی أَحَدٍ» (15)؛ [امام را] با آرامش و وقار [...] و نیز با حلال و حرام و نیازمندی مردم به او، در صورتی كه او خود به هیچ كس نیاز ندارد [می‏توان شناخت].

- امام رضا(علیه‌السلام) در بیان ویژگی كلی امامان معصوم(علیهم ‌السلام)، سخنان ارزشمندی دارند، كه بر اساس آن می‏توان به توصیف امام مهدی(علیه‌السلام) نیز پرداخت، آن حضرت می‏فرماید:

«یَكونُ أَوْلی بِالنّاسِ من أَنْفُسِهِمْ، و أَشفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ آبائِهِمْ و أمَّهاتِهِمْ و یَكُونُ أشَدَّ النّاسِ تَواضُعاً للّهِ عزّوجلّ، و یَكوُنُ آخَذَ النّاسِ بِما یَأمرُ بِهِ و أَكَفَّ النّاسِ عَمّا یَنهی عَنُه» (16) ؛ او به مردم از خودشان سزاتر و از پدران و مادرانشان برای آنها دلسوزتر است. او از همه مردم در برابر خدا متواضع‏تر، و در عمل به آنچه خود بدان فرمان می‏دهد، سخت‏كوش‏تر، و در دوری گزیدن از آنچه كه خود از آن نهی می‏كند، خوددارتر است.

امام زمان علیه السلام به مردم از خودشان سزاتر و از پدران و مادرانشان برای آنها دلسوزتر است. او از همه مردم در برابر خدا متواضع‏تر، و در عمل به آنچه خود بدان فرمان می‏دهد، سخت‏كوش‏تر، و در دوری گزیدن از آنچه كه خود از آن نهی می‏كند، خوددارتر است.

- آن حضرت در ادامه می‏فرماید:

«دَلالَتُهُ فی خِصلَتَینِ: فِی العِلمِ وَ استِجابَةِ الدَّعْوَةِ و كُلِّ ما أَخْبَر بِهِ من الحَوادِثِ التَّی تَحْدُثُ قبل كَوْنِها، فَذلِكَ بَعهدٍ مَعهُودٍ إِلَیهِ مِنْ رَسُولِ اللهِ صَلّی الله علیه و آله تَوارَثَهُ عَنْ آبائِهِ عَنهُ عَلیهِ‏السَّلامُ» (17)؛ او با دو نشانه شناخته می‏شود: دانش [بی‏كران] و استجابت دعا و این كه او از همه رویدادهایی كه واقع می‏شوند، پیش از وقوعشان خبر می‏دهد. همه اینها به سبب پیمانی است كه از سوی پیامبر خدا با او بسته شده و وی آن‏ را به وسیله پدران خود از آن حضرت به ارث برده است.

توصیف سیمای ظاهری و خصال روحی حضرت بقیة الله الاعظم ـ ارواحنا له الفدا ـ را با بخشی از كتاب منتهی‏الآمال مرحوم شیخ عباس قمی به پایان می‏بریم.

این محدث بزرگ مفاد روایات مختلفی را كه در توصیف آن حضرت وارد شده، گرد آورده و در بیان اوصاف ایشان می‏نویسد:

همانا روایت شده كه آن حضرت شبیه‏ترین مردم است به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، در خَلق و خُلق، و شمایل او شمایل آن حضرت است. و آن چه جمع شده از روایات در شمایل آن حضرت، آن است كه آن جناب ابیض (سفید) است كه سرخی به او آمیخته و گندمگون است كه عارض شود آن را زردی از بیداری شب و پیشانی نازنینش فراخ و سفید و تابان است و ابروانش به هم پیوسته و بینی مباركش باریك و بلند كه در وسطش فی الجمله انحدابی (برآمدگی) دارد و نیكورو است و نور رخسارش چنان درخشان است كه مستولی شده بر سیاهی محاسن شریف و سر مباركش، گوشت روی نازنینش كم است. بر روی راستش خالی است كه پنداری ستاره‏ای است درخشان، «وَ علی رأسه فرق بین و فرتین كأنّه ألف بین واوین»؛ میان سرش فرقی گشوده شده مانند الفی كه میان دو واو نشسته باشد، میان دندان‌هایش فاصله است. چشمانش سیاه و سرمه گون و در سرش علامتی است، میان دو كتفش عریض است، و در شكم و ساق مانند جدش امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)، است.

او به مردم از خودشان سزاتر و از پدران و مادرانشان برای آنها دلسوزتر است. او از همه مردم در برابر خدا متواضع‏تر، و در عمل به آنچه خود بدان فرمان می‏دهد، سخت‏كوش‏تر، و در دوری گزیدن از آنچه كه خود از آن نهی می‏كند، خوددارتر است.

و وارد شده: «اَلمَهدیّ طاوُوسُ أَهلِ الجَنَّةِ وَجهُهُ كَالقَمَرِ الدُّرّی عَلَیهِ جَلابِیبُ النُّورِ»؛ یعنی حضرت مهدی(علیه‌السلام)، طاووس اهل بهشت است. چهره‏اش مانند ماه درخشنده است. بر بدن مباركش جامه‏هایی است از نور. «عَلَیهِ جُیوبُ النُّورِ تَتَوَقَّدُ بِشُعاعِ ضِیأ القُدسِ»؛ بر آن جناب جامه‏های قدسیه و خلعت‌های نورانی است كه متلاشی به شعاع انوار فیض و فضل حضرت احدیت است. و در لطافت و رنگ چون گل بابونه و ارغوانی است كه شبنم بر آن نشسته و شدت سرخی‏اش را هوا شكسته و قدش چون شاخه‏بان درخت بیدمشك یا ساقه ریحان [است].

«لَیسَ بِالطَّویلِ الشّامِخَ وَ لا بِالقَصیرِ اللّازِقِ»؛ نه دراز بی‏اندازه و نه كوتاه بر زمین چسبیده. «بَل مَربُوعُ القامَةِ مُدوِر الهامَة»؛ قامتش معتدل و سر مباركش مدور [است]، «عَلی خَدِّهِ الأَیمَنِ خالٌ كأَنَّهُ فَتاةُ مِسكٍ عَلی رَضراضَهِ عَنبَرٍ»؛ بر روی گونه راستش خالی است كه پنداری ریزه مشكی است كه بر زمین عنبرین ریخته [است]. «لَهُ سِمَتُ مارَأتِ العُیُون أَقصَدَ مِنهُ»؛ هیئت نیك و خوشی دارد كه هیچ چشمی هیئتی به آن اعتدال و تناسب ندیده [است] صلّی اللّه علیه و علی آبائه الطاهرین. (18)

با امید به آن ‌كه خداوند متعال از سر لطف و رحمت بی‏انتهای خود، دیدار شبیه‏ترین مردم به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را نصیب ما بندگان بی‏مقدار خویش نیز فرماید و همه ما را از عطر حضور آن یگانه دوران بهره‏مند سازد.

 پی‏نوشت‌ها:

1. موسوی اصفهانی، سیدمحمدتقی، مكیال المكارم فی فوائد الدعا للقائم(علیه‌السلام)، ترجمه سید مهدی حائری قزوینی، ج 1، ص 132.

2. الصدوق، محمد بن علی بن الحسین، كمال الدین و تمام النعمة، ترجمه منصور پهلوان، ج 1، باب 25، ص 534 - 535، ح 1

3. همان، ج 2، باب 38، ص 118، ح 7.

4. سوره آل عمران (3)، آیه 159.

5. سوره توبه (9)، آیه 128.

6. سوره انبیا (21)، آیه 107.

7. سوره قلم (68)، آیه 4.

8. كلینی، محمد بن یعقوب، كافی، ج1، ص 443.

9. صدوق، محمدبن علی بن الحسین، همان، ج2، باب 57، ص 560، ح 18.

10. همان، ج 2، باب 35، ص 69، ح 8.

11. همان، باب 57، ص 558، ح 12.

12. الیزدی الحائری، علی، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب، ج 1، ص 475.

13. الصدوق، همان، ج 2، باب 43، ص 180 - 181، همچنین ر.ك: همان، ص 212 تا 213، حكایت تشرف علی بن ابراهیم مهزیار.

14. مؤسسة المعارف الاسلامیة، معجم أحادیث الإمام المهدی(علیه‌السلام)، ج1، ص 242، ح 152.

15. النعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب 13، ص 242، ح 40.

16. الیزدی الحائری، علی، همان، ص 24.

17. همان.

18. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج 2، ص 762.

منبع:

ماهنامه موعود، ش 55 ، ابراهیم شفیعی سروستانی .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.