تبیان، دستیار زندگی
حرفهای نوازی برای قلعه نوعی سلام آقای قلعه نوعی. شما به عنوان یك مربی شجاع و موفق در سومین دوره مسابقات لیگ برتر هدایت استقلال را بر عهده گرفتید و با نتایج درخشان نشان دادید یك ناخدای پیروز هستید. شما این فرصت را به من دادید ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوازی: نمی توانم خداحافظی كنم

حرفهای نوازی برای قلعه نوعی

سلام آقای قلعه نوعی.

شما به عنوان یك مربی شجاع و موفق در سومین دوره مسابقات لیگ برتر هدایت استقلال را بر عهده گرفتید و با نتایج درخشان نشان دادید یك ناخدای پیروز هستید.

شما این فرصت را به من دادید تا خاطره یك فصل ناموفق را كه به دلیل مصدومیت پشت سر گذاشته بودم را فراموش كنم!

امیدوارم همیشه موفق و سربلند باشید و بتوانید روزهای بزرگ و روشنی را با استقلال تجربه كنید...

نوازی همیشه به عنوان یك معلم از شما یاد خواهد كرد و شاگردی من پیش شما افتخار بزرگی برایم محسوب می شود.

نامه خداحافظی نوازی برای هواداران...

من با تشویق شما هواداران انس گرفتم، من بهترین روزهای زندگیم را در كنار شما سپری كردم...

صدای تشویقهای شما هنوز در گوشم است. نمی دانم الان باید به شما چه بگویم فاصله تقدیر چیزی است كه ما با آن زاده شده ایم و نمی توانیم با سرنوشت بجنگیم. دلم گرفت و بغض گلویم را فشرده است آسمان چشمهایم ابری است و دل تنگم...

تصمیم  سختی بود اما باور كنید من رفیق نیمه راه نبودم روزگار بین من و شما جدایی انداخت باور كنید عادت به خداحافظی ندارم و از این كار متنفرم، پس می گویم، سلام دوستان خوب من...

كلام قادر نیست صدای بغض آلود و گرفته محمد نوازی را توصیف كند؛ اشك ها! لبخندها! شادی ها! خاطرات با استقلال بودن در گنجینه دلش بایگانی شد...

برای خودش هم دشوار بود كه باید از تیم محبوبش خداحافظی كند؛ محمد می گفت به هواداران بگویید شما را دوست دارم و امیدوارم در قلب بزرگ و مهربانتان جای كوچكی هم برای من و برای همیشه وجود داشته باشد! به آنها بگویید نوازی رفیق نیمه راه نبود روزگار بین او و استقلال جدایی انداخت!

بغض محمد نوازی دیروز پیامی داشت... پیام دوری از عشق... زندگی و ... استقلال

او حرفهایش رازد و در آخر گفت: ای كاش می توانستم زمان را به هفت سال عقب برگردانم و دوباره به استقلال بیایم...

او از همه تشكر كرد. از مسؤولان استقلال، مربیان و هواداران استقلال. می گفت: فقط قسمت این بود همین ! همه به من لطف كردند آنها را فراموش نمی كنم.

مصاحبه با مردی را كه دیگر بازیكن استقلال نیست را در ذیل بخوانید...

- خداحافظی از مسؤولان و هواداران استقلال لحظه سختی برای تو نیست!؟

بله؛ هیچ وقت فكر نمی كردم چنین روزی فرا برسد و من از تیم محبوبم جدا شوم حالا نمی دانم باید چه كار كنم.

- چرا چنین تصمیمی را گرفتی؟

خب قراردادم با تیم استقلال به پایان رسید و بازیكن آزاد بودم، از چند تیم لیگ برتر نیز پیشنهاد در اختیار داشتم و با بررسی تمام آنها تصمیم گرفتم تا با تیم صباباتری یك قرارداد دو ساله را امضا كنم.

- پاس هم تو را می خواست!

بله؛ حتی در این باره با سردار آجورلو صحبت كردم پیشنهاد آنها هم خوب بود اما شرایط صباباتری از این تیم بهتر بود.

- پرسپولیس چطور؟ علی پروین هم علاقه خاصی به تو دارد.

ایشان به من لطف دارد علی آقا یكی از بزرگان فوتبال ماست كه به شخصه من نیز او را دوست دارم اما در مورد پیوستن به این تیم بگویم كه چون پرسپولیس رقیب دیرینه استقلال است به احترام هواداران آبی قید حضور در این تیم را زدم. اگر به پرسپولیس می رفتم نمی دانستم چطور باید جواب هواداران استقلال را كه هفت سال مرا تشویق می كردند بدهم!

- خب این هواداران در این فصل دوبار تو را هو كردند؟

اگر چه این هواداران در بازی مقابل پیكان دلم را شكستند اما از دست آنها هیچ وقت دلگیر نیستم ببین این هواداران وقتی د رروزنامه می خواندند كه نوازی با پرسپولیس مذاكره كرده است، او به خاطر پول از استقلال می خواهد برود و با كادر فنی مشكل دارد از دست من ناراحت شدند و این در حالی بود كه هیچ كدام از این حرفها واقعیت نداشت.

- یعنی تو با كادر فنی اختلاف نداشتی!

خیر؛ چرا باید با كادر فنی اختلاف داشته باشم! امیرخان سرمربی من بود كه همیشه برای او احترام خاصی قائل هستم استقلال با هدایت این مرد شجاع توانست امسال دگرگون شود و بهترین بازیها را در لیگ به نمایش بگذارد قلعه نوعی را دوست داشتم و خواهم داشت و قطعاً به زودی با ایشان تماس خواهم گرفت تا تمام حرفهایم را به او بزنم.

- چه حرفهایی!

می خواهم به امیرخان بگویم هیچ كدورتی بین من و شما وجود ندارد و تمام حرفهایی كه روزنامه ها از قول من در مورد شما نوشته بودند شایعه ای بیش نیست.

- با هواداران خداحافظی نمی كنی!

نه!!!

- چرا؟

چون طاقت خداحافظی با آنها را ندارم؛ همیشه از این كار متنفر بودم و نمی دانم لحظه وداع چه حرفی باید به این دوستان خوبم بزنم فقط از قول من بنویسید همه شما هواداران خوب را دوست دارم و امیدوارم در قلب بزرگ و مهربانتان نیز جای كوچكی هم برای من وجود داشته باشد.

- خاطرات با استقلال بودن را چكار می كنی!

هفت سال با این تیم بودن بهترین روزهای عمرم را رقم زد. در استقلال تبدیل به یك بازیكن حرفه ای و چهره ای شناخته شده تبدیل شدم در استقلال آموختم برای بزرگ شدن باید جنگید و تلاش كرد این تیم به من كمك كرد تا به آرزوهایم برسم و بدون اغراق می گویم زندگی ورزش ام را مدیون رنگ آبی هستم به همین دلیل پیراهنی را كه در آخرین بازی مقابل پیكان بر تن كردم را به عنوان یادگاری در اتاقم آویزان می كنم تا فراموش كنم روزی روزگاری در این تیم توپ می زدم و خاطرات با استقال بودن را هر روز در ذهنم مرور كنم.

- فكر می كنی بعد از تو چه كسی پیراهن شما هشت را در استقلال بر تن كند!

هر بازیكنی كه مربیان صلاح بدانند شماره هشت را كه هفت سال به عنوان امانت دست من بود را بر تن خواهد كرد.

- جای خالی تو را كسی می تواند در سمت راست پر كند!

چرا كه نه؛ باشگاه بزرگ استقلال هیچ وقت به یك بازیكن متكی نبوده و نخواهد بود. شما هم مطمئن  باشید كسی بهتر از من در این جناح قرار خواهد گرفت.

- استقلال قهرمانی جام حذفی را به دست می آورد؟

به راحتی آب خوردن. من معتقدم استقلال برای موفقیت تنها به وجود من نیاز ندارد این تیم بازكنان خوبی دارد و از همه مهمتر مربی ای به نام امیر قلعه نوعی هدایت آن را به عهده دارد كه جام حذفی را برای هواداران به ارمغان خواهد آورد.

- ممكن است روزی دوباره به استقلال باز گردی؟

امیدوارم؛ دنیا را چه دیدی شاید دو سال دیگر به استقلال آمدم و دوباره برای این تیم فوتبال بازی كردم.

- از چه موقع در تمرینات صباباتری شركت می كنی!

چهارشنبه به تمرینات این تیم خواهم رفت.

- سؤال آخر؛ تو همیشه جزو بهترین پنالتی زن های ایران بوده ای در لیگ آتی به استقلال پنالتی می زنی؟

هرگز چنین كاری را نخواهم كرد. اصلاً شاید از آقای مظلومی خواهش كنم كه مرا در بازی مقابل استقلال در تركیب تیم قرار ندهد.

- حرف آخر!

مرا فراموش نكیند فقط همین...