تبیان، دستیار زندگی
پری کوچولو شنیده پدر گفته که عیده فکر می‌کنه دوباره
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مبعث کنار هفت‌سین

مبعث کنار هفت‌سین

پری کوچولو شنیده

پدر گفته که عیده

فکر می‌کنه دوباره

سال جدید رسیده!

شروع کرده بچینه

هفت‌سین برای مامان،

بگیره ماهی گلی

از حوض برای بابا؛

بابا اومد به خونه

با یه جعبه شیرینی،

پری بوسید بابا رو

گفت که چقدر، شیرینی!

دست بابا رو گرفت

برد تو اتاق کوچیکه،

گفت که بابا‌جون ببین

اینم هفت‌سین عیده!

بابا کلی خندیدش،

بوسیدشو بوییدش،

گفت: عزیزم، دخترم،

عیدی که گفته بودم،

عیده بزرگ اسلام،

عیده همه مسلمین،

عیده پیامبر ما،

عیده مبعث حالا!

روزی که حق تعالا،

پروردگار دانا،

پیامبرو برگزید،

وحی عظیمی رسید؛

پری سرخ و سفید شد

یه کمی هم خجل شد؛

بابا بوسید پری رو

گفت که عیبی نداره

عیده مبعث می‌تونه

کناره هفت‌سین تو

به یادمون بمونه!!!

شعر: هانیه حاجی‌آبادی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.