تبیان، دستیار زندگی
هرگاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، بگو که من نزدیکم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک راز مهم

یک راز مهم

هرگاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، بگو که من نزدیکم.

بقره/186

خدایا دلم می خواست یک جایی باشی، حتی اگر شده یک جای دور. آن وقت حتما می آمدم پیشت. حتی اگر پیش تو آمدن خیلی سخت بود. همه اش دنبالت می گردم.

می گویند تو همه جا هستی؛ اما من پیدایت نمی کنم. مگر تو نگفتی من از رگ گردن به شما نزدیک ترم.

همه اش به این آیه فکر می کنم. این آیه مثل یک راز است. یک راز مهم که من نمی توانم آن را بفهمم. آخر رگ گردن نزدیک ما نیست، درون ماست. قسمتی از ماست. به این آیه که فکر می کنم، دلم هری می ریزد.

یک راز مهم

انگار یک چیزی توی رگهایم راه می افتد. یک چیز دوست داشتنی و قشنگ.

خدایا این چیزی که توی رگهای من می گردد، تویی؟

عرفان نظرآهاری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.