تبیان، دستیار زندگی
حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام در آستانه جنگ صفّین، ارتش خود را به سوی مرزهای شام حرکت داد و به شهر مرزی «انبار» رسید. مردم وقتی از حضور امام علی علیه‌السلام اطلاع یافتند برای استقبال به بیرون شهر آمده، در صف‌های گوناگون اجتماع کردند . و آنگاه که اما
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دفاع از شخصیّت اجتماعی مردم

امام علی علیه السلام

حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام در آستانه جنگ صفّین، ارتش خود را به سوی مرزهای شام حرکت داد و به شهر مرزی «انبار» رسید.

مردم وقتی از حضور امام علی علیه‌السلام اطلاع یافتند برای استقبال به بیرون شهر آمده، در صف‌های گوناگون اجتماع کردند .

و آنگاه که امام و دیگر فرماندهان نظامی را می‌دیدند، جهت احترام (به رسم منطقه خودشان)، پیشاپیش آن حضرت می‌دویدند و هلهله می‌کردند.

حضرت علی علیه‌السلام از آنها پرسید:

«و قال علیه السلام و قد لقیه عند مسیره الی الشام دهاقین الانبار، فترجلوا له و اشتدوا بین یدیه، فقال:

ما هذا الّذی صَنَعتُمُوهُ؟

فَقالوا: خُلُقٌ مِنّا نُعظِمُ بِه اُمَرَاءنا،

فقال: واللهِ ما یَنتَفِعُ بِهذا اُمَراوُکُم! و انّکم لَتشقونَ علی اَنفسِکُم فی دُنیاکم، و تَشقَونَ به فی آخِرَتِکم. و ما اَخسرَ المشقةَ وراءها العِقابُ، و اَربحَ الدَّعةَ مَعَها الامانُ مِنَ النّار!

چرا چنین می‌کنید؟

گفتند: عادتی است که پادشاهان خود را احترام می‌کردیم.

امام علی علیه السلام فرمود:

«به خدا سوگند! که امیران شما از این کار سودی نبردند، و شما در دنیا با آن خود را به زحمت می‌افکنید، و در آخرت دچار رنج و زحمت می‌گردید، و چه زیانبار است رنجی که عذاب در پی آن باشد، و چه سودمند است آسایشی که با آن امان از آتش جهنّم باشد.» (1)

یعنی انسان‌ها در دیدگاه حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام دارای شخصیّت والایی بوده، نباید تحقیر گردند، و در برابر امام خود با پای پیاده بدوند.

اینگونه آداب و رسوم به حکومت‌های سلطه‌گر باز می‌گردد که مردم را برده خود دانسته و آنها را تحقیر می‌کردند.

روزی دیگر آنگاه که حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام در شهر کوفه سوار بر اسب به سوی منزل خویش در حرکت بود و جمعی از بزرگان قبایل با آن حضرت ملاقات کردند.

امام علی علیه‌السلام متوجه شد که در پی او آهسته آهسته می‌آیند.

خطاب به رئیس قبیله شبامیین فرمود:

ارجع، فانّ مشیَ مِثلک مع مِثلی فِتنةٌ لِلوالی، و مَذلّةٌ لِلمومن؛‌ بازگرد، که پیاده رفتن رئیس قبیله‌ای چون تو پشت سر من، موجب انحراف زمامدار و زبونی مومن است.» (2)

پی‌نوشت‌ها:

1- حکمت 37 نهج‌البلاغه معجم المفهرس مولف، که برخی از اسناد آن به این شرح است:

الف- کتاب صفین، ص 144: نصر بن مزاحم (متوفای 212هـ)

ب- منهاج البراعة، ج 3، ص 275: این راوندی (متوفای 573 هـ)

ج- بحارالانوار، ج 32، ص 397: مجلسی (متوفای 1110هـ)

2- حکمت 322 نهج‌البلاغه معجم المفهرس مولف، که برخی از اسناد آن به این شرح است:

الف- کتاب صفین، ص 528/ 351: نصر بن مزاحم (متوفای 212هـ)

ب- تفسیر عیاشی، ج 2 ص 104: عیاشی (متوفای 300 هـ)

ج- کتاب امالی، ج 2، ص 602م 27 ح 1245/2: شیخ طوسی (متوفای 460هـ)

د- مجمع الزواند، ج 9، ص 299: طبرانی .

هـ- تاریخ کامل، ج 3، ص 198، سنه 37: ابن اثیر شافعی (متوفای 606هـ)

و- تاریخ طبری، ج 4، ص 44، سنه 37: طبری شافعی (متوفای 310هـ)

ر- تاریخ الکامل، ج 3، ص 164: مبرد (متوفای 258هـ)

منبع:

امام علی علیه السلام و مسایل حقوقی، محمد دشتی.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.