تبیان، دستیار زندگی
ناصر تقوایی در آستانه‌ی 67 سالگی همچنان با گذشت هشت سال از ساخت «كاغذ بی‌خط»؛ فیلمی نساخته است و دو فیلم نیمه‌تمام «چای تلخ» و «زنگی و رومی» را در كارنامه‌ی هنری‌اش دارد. او این روزها تدریس می‌كند و همچنان می‌گوید؛ «از كار جدیدم فعلا خبری نیست و خودم خبرت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در انتظار فیلم جدید استاد

ناصر تقوایی

ناصر تقوایی در آستانه‌ی 67 سالگی همچنان با گذشت هشت سال از ساخت «كاغذ بی‌خط»؛ فیلمی نساخته است و دو فیلم نیمه‌تمام «چای تلخ» و «زنگی و رومی» را در كارنامه‌ی هنری‌اش دارد. او این روزها تدریس می‌كند و همچنان می‌گوید؛ «از كار جدیدم فعلا خبری نیست و خودم خبرتان می‌كنم.»

اردیبهشت ماه بود كه كانون كارگردانان سینمای ایران برنامه‌ی بزرگداشتی برای ناصر تقوایی برپا كرد و او وقتی به روی سن آمد، گفت: «آمادگی این برخورد را نداشتم. بچه‌های كانون كارگردانان با من خلف وعده كردند. وظیفه من بود به عنوان همكار و دوست در این مراسم شركت كنم. اما شرط كرده بودم بالا نیایم؛ نه به دلیل اینكه از جایزه گرفتن خوشم نمی‌آید، بلكه دلم می‌خواست این جایزه به اتكای كارهای گذشته‌ام نباشد و برای كار تازه‌ام باشد.»

ناصر تقوایی می‌گوید:

ایران را دوست دارم، برای این‌كه وطن منست،

خوزستان را دوست دارم، برای این كه ولایت منست،

و عاشق آبادان هستم، برای اینكه زادگاه منست.

كارگردان «كاغذ بی‌خط »، «ای ایران»، «ناخدا خورشید» ـ 19 تیر ماه ـ 67 ساله می‌شود، او گفته است:« ... در تابستان سال 1320 خورشیدی، در گرمای جنگ جهانگیر دوم، در قلب جنگلی از نخل‌های ستبر سبز، در یك روستای عرب‌نشین زاده شدم. در كودكی یك سیاح حرفه‌ای بودم و همراه پدر به دوردست‌ترین بندرهای دریای جنوب سفر كردم و هركلاس ابتدایی را در شهری و دهكوره‌یی خواندم و هفت سال بعد كه به زادگاه خودم برگشتم در عالم خیال یك سندباد نوجوان بودم. در مدرسه به ادبیات علاقه داشتم، اما ریاضی خواندم. در جوانی داستان كوتاه می‌نوشتم و فریفته‌ی شیوه‌های نو بودم، اما باز نمی‌دانم چه شد كه از سینما سر درآوردم.

در این مسیر به آدم‌های دانا برخوردم و صحنه‌های جالب، ولی زندگی خودم هیچ صحنه‌ی جالبی ندارد. تنها شانس من در زندگی شاید این بوده كه با یك تولد ناخواسته شصت سال تمام مثل یك آدم زیادی در كنار یك ملت كهنسال زندگی كرده‌ام. دوازده داستان كوتاه، سیزده فیلم گزارشی و مستند، سه فیلم كوتاه داستانی، شش فیلم بلند سینمایی و یك مجموعه‌ی شانزده ساعته‌ی تلویزیونی در كارنامه‌ی من دیده می‌شود. به اضافه‌ی یك مجموعه‌ عكس و اسلاید از طبیعت و زندگی و فرهنگ این مرز پرگهر، در هزار و یك نما. با اینهمه از دور تنبل جلوه می‌كنم. چرا كه در این ده ساله، به دلایلی كه ناگفتنش بهتر، كارهای تازه‌ی مرا نه كسی خوانده، نه كسی دیده ... »

او كه در فیلم‌سازی علاوه بر ساخت فیلم كوتاه، فیلم‌های بلندی چون «آرامش در حضور دیگران»، «صادق كرده»، «ناخدا خورشید»، «ای ایران»، «كاغذ بی‌خط » را ساخته است، این سال‌های اخیر بعد از متوقف شدن دو فیلم «زنگی و رومی» و «چای تلخ» مستند كوتاه «تمرین آخر» را درباره‌ی تعزیه ساخت.

و سال 1383 ؛ شورای ارزشیابی هنرمندان، مدرك درجه یك هنری كشور (معادل دكترا) را به ناصر تقوایی، اعطا كرد.

تقوایی سال گذشته در مراسم بزرگداشت عباس گنجوی اظهار تاسف كرد: «از اینكه نسل جوان، بخش مهمی از كار امثال عباس گنجوی را ندیده است.

‌چون بخشی از مقاطع فرهنگی در جامعه‌ی ما حذف شده است و نسل جوان ما هیچ ارتباطی با آن بخش ندارد در حالیكه پایه‌گذاری بخشی از سینمای فرهنگی ما، از آن مقاطع شكل می‌گیرد درحالیكه با ندیدن این فیلم‌ها نسل جوان ما از دید آن بخش مهم و تاثیرگذار محروم می‌شود.»

ماه 12 سال 84 بود كه ناصر تقوایی در دانشگاه تهران در جمع دانشجویان گفت: «سه فیلم من پی‌در پی ناتمام ماند، هیچ گلایه‌ای از هیچ‌كس ندارم و توقع ندارم كسی در این راه با من همراهی می‌كرد، اما فكر می‌كنم كسانی كه جلوی این كار را گرفتند و مانع ساخت این نوع فیلم‌ها شدند، بعضی وقتها یك كارمند بودند و نه سیاستمدار، بنابراین این اتفاق تاثیر یك سلیقه است.»

او اعتقادش را اینگونه مطرح كرد: «در هر محیط فرهنگی كه مدیرانی دلسوز فرهنگ وجود داشته باشند، انجام كار مستقل متوقف نمی‌شود و زمانی كه این شرایط فراهم نبود، ما در خانه نشستیم و فیلم نساختیم. شاید هم اگر حرمتی هم‌اكنون در جامعه داریم به‌همین علت است كه درحد گذران زندگی هم به‌فیلم‌سازی نگاه نكردیم. »

در ادامه این نشست ناصر تقوایی این موضوع را مطرح كرد: «زمانیكه فشار برادبیات ما بود، سینمای ما رشد كرد و شاید یكی از دلایل كه من ادبیات را ترک کردم و به سمت سینما آمدم همین باشد من در آن سالها یك داستان 85 صفحه‌ای نوشته بودم كه 60 صفحه آن قرار بود سانسور شود.

درباره سینما هم همین‌طور اگر فرصت و سالهای طولانی برای تجربه كردن داشتم شاید كارم را دوباره عوض می‌كردم. زمانیكه یك هنرمند یك فیلمی را شروع به فیلمبرداری می‌كند، بیش از آن نیروی او صرف شده است و همانند زمان پایان فیلمبرداری یك فیلم خسته است و داستان فیلم برای او كهنه شده است.

فیلمسازانی استثنایی بودند كه در جامعه بدون وقفه ادامه دادند، همچون عباس كیارستمی اما مثل من و آقای بیضایی فاصله‌های ده ساله بین كارهایمان است.»

تقوایی خطاب به دانشجویان هم گفته بود: «پس اگر واقعا علاقه‌مند به سینما هستید، با توجه به این چشم‌انداز آگاهانه وارد شوید.»

منبع : ایسنا