خاک بازی جاودان!
صحبت دنیا که تمنا کند؟ |
با که وفا کرد که با ما کند? |
ملک سلیمان مطلب کان کجاست |
ملک همان است، سلیمان کجاست؟ |
زین گهر و گنج که نتوان شمرد |
سام چه برداشت، سلیمان کجاست؟ |
خاک شد آن کس که بر این خاک زیست |
خاک چه داند که در این خاک چیست؟ |
هر ورقی چهره آزاده ای است |
هر قدمی فرق ملکزاده ای است |
عمر، به خشنودی دلها گذار |
تا ز تو خشنود بود کردکار |
هر که به نیکی عمل آغاز کرد |
نیکی او روی بدو باز کرد |
«مخزن الاسرار، نظامی»
تبیادیات (تبیان + ادبیات ) : میگوییم آدمیزادگان هر کدام به گونه ای به زندگی نگریستند تا زندگی را به گونه ای ببینند که زیباتر و راحتر شود . در این "جور دیگر باید دید " ها هزار روش و منش جدید ایجاد شد تا سیب زندگی هزار جور دیگر بچرخد و وقتی به ملاج آدمی می خورد نیوتن وار جاذبه های جدیدی را کشف کند نه اینکه آه و فریادش به عیوق بر شود.
حالا جناب نظامی درین قطعه نگاهی سهل گیر و ساده را برای گذران عمر پیشنهاد می دهد : این دنیا با که وفا کرد که با ما کند؟ حالا شما بنشیند مدام از ملک سلیمان حرف بزنید ، ملک سلیمان همین دنیا بود که حالا هم هست اما سلیمان کجاست؟ این همه هم از مال و منال دنیا بهره مند بود _گوارایش به هر حال نعمت خدا بود _ اما کدامیک را با خود برد؟ - هیچیک!
هر بشر خاکی که باشد باز خاک میشود و از خاکش گل و گلبرگ می روید ( گل و گلبرگ نروید شاخ و شاخه یا لا اقل چمن و علف که میروید ) چه زیبا رویانی که میان برگ شقایق ها باز از خاک روییده اند و چه شاهزادگانی که فرقشان خاکی است که امروز ما بر آن قدم می گذاریم...حالا که عمر دنیا خاک بازی است عمر خودمان را با خدا به افلاک پیوند بزنیم . حال که تن ما قلمه گیاهان می شود بگذار روحمان قلمکاری شود با طرح محبت به مردمان و لطف به دیگران. هیچ نباشد از هر دست بدهیم از همان دست پس میگیریم.