تبیان، دستیار زندگی
یافت صدام رفت، عراق به المپیك رسید رئیس كمیته ملی المپیك عراق می گوید: موفقیت تیم فوتبال به مدد عدنان حمد و همفكری اشتانگه با شكوه ترین لحظه تاریخ المپیك عراق است ما از این پس باید به ورزشكارانمان اعتماد به نفس و حس آزادی ر...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تیم ملی المپیك عراق به آتن راه یافت

صدام رفت، عراق به المپیك رسید

رئیس كمیته ملی المپیك عراق می گوید: موفقیت تیم فوتبال به مدد عدنان حمد و همفكری اشتانگه با شكوه ترین لحظه تاریخ المپیك عراق است ما از این پس باید به ورزشكارانمان اعتماد به نفس و حس آزادی را بیاموزیم آنها از این پس آزاد هستند آزادند تا كاری كه می خواهند انجام دهند.

وقتی به المپیك راه یافتند، ورزشگاه شاه عبدالله شهر امان در اردن را روی سرشان گذاشتند. آنهایی كه از راه دور به اردن آمده بودند پرچم های قدیمی كه در مركز آن " الله اكبر" نقش بسته بود. هر چند نوشته الله اكبر چون گذشته دست خط صدام حسین نبود. اما باز هم یاد آن رژیم را زنده می كرد. خاطره را باز گشتی پیدا كرده بود. زیر پرچم ها جمله " اللهم انصر العراق وا حفظ شعبه" به معنای " خدایا عراق را پیروز گردان و ملتش را حفظ كن" چشم نوازی می كرد. به موازدات این جشن حقیرانه، شادمانی مفصلی در بغداد به پا بود.

منور اندازهای ساخت آمریكا را از ورزشگاه ملی پایتخت كه یكی از مراكز نگهداری تسلیحات آمریكا است، آورده بودند و مرتب آسمان شهر را به پاس این موفقیت نورانی می كردند. در این میان صدای شلیك های هوایی لحظه ای متوقف نمی شد. راهیابی تیم المپیك عراق با پیروزی سه بریك برعربستان در اردن و تساوی بدون گل كویت وعمان مسجل شد. با این نتایج عراقی ها با نه امتیاز و به مدد تفاضل گل بهتر نسبت به عمان از گروهC صعود كردند و بر پیشانی سعادت بوسه زدند.

این كامیابی در شانزده سال اخیر پس از المپیك 1988، برای نخستین مرتبه روی می دهد و با صعود تیم بیست و چهار نفره المپیك به آتن، جمع ورزشكاران حاضرعراقی در المپیك به سی تن می رسد. بیشتر یك زن به نام آلا حكمت در دوهای یكصد و دویست متر، تاجاح سلمان علی در بوكس، علی عبدل منیم محمد در وزنه برداری و راد عباس راشد در تكواندو جواز حضور در كارزار یونان را كسب كرده بودند. با این تعداد، كاروان ورزش این كشور در تاریخ المیپك ركورد دار می شود كه  با توجه به حضور تنها چهار شركت كننده عراقی در امپیك قبلی در سیدنی، رشد قابل ملاحظه ای است.

حالا عراقی می تواند امیدوار باشد كه گروهی بزرگ و نسبتاً اغوا كننده را به رخ جهان می كشد. شاید به بهانه این فرصت بی تكرار است كه رئیس كمیته ملی المپیك كشور، احمد سامرایی شصت و سه ساله به واشنگتن سفر میكند تا حمایت مالی مسئولان آمریكایی را جلب نماید. اگر مذاكرات با آنها به ویژه سران تجاری واشنگتن به نتیجه رسد، آن گاه شاهد اولین سرمایه گذاری خارجی در ورزش بكر عراق خواهیم بود. اتقاقی كه تا به امروز هرگز رخ نداده است. سامرایی كه نخستین رئیس انتخابی و دموكراتیك این كشور پس از سی و پنج سال است در این سه ماهی كه از تاسیس دوباره كمیته گذشته، زحمت بسیاری متحمل شده. او پس از این توفیق ملی، سرافرازانه در شهر بغداد قدم می زدند. چنانكه وقتی در مقابل محل كارش برابر خبرنگار واشنگتن پست می ایستد، با اعتماد به نفس خاصی لب می گشاید:" حضور در المپیك به خودی خود ارزشمند است.

مردم ما از اینكه قهرمانی از كشورشان را ببینند، به خود خواهند بالید. آنها نیاز دارند یك قهرمان ملی ببینند و فعلاً پرچم آنها همان قهرمان است."

سامرایی پیروزی های بزرگ فوتبال را بهترین حادثه ممكن می داند. می گوید تنها چیزی كه می تواند مشكلات اقتصادی، اختلافات قومی – مذهبی را كمرنگ كند، همین است.

مسائلی كه دست به دست شده ولی فراموش نشده است:" فوتبال مردم را به هم نزدیك می كند.

وقتی می نشینند و فوتبال تماشا می كنند، كینه ها را از یاد می برند. این چیزی است كه امروز به آن محتاجیم."

سامرایی از نسلی است كه به لطف گذر زمان بر مصدر امور تكیه زده اند. روزگاری بهترین بسكتبالیست دانشگاه ها و تیم های داخلی عراق به شمار مرفت.

كوتاه مدتی پس از اتمام تحصیلات به بریتالیا رفت و در سال 1983 به دولت انگلستان پناهنده شد. سال ها گذشت و روزگاران گشت تا آنكه حكومت بعثی سقوط كرد. این سقوط، ظهور افراد تحصیلركرده و فرنگ دیده ای چون سامرایی را رقم زد . از بدو ورودش، منذر فتفات لبنانی تبار را یاری كرد تا به عنوان رئیس سازمان جوانان ورزش در چشم عراقی بنشیند. منذر نیز حكایتی مانند سامرایی از سرگذرانده بود. سال 1975 كشورش را به بهانه ادامه تحصیلات در ایالات متحده ترك كرد و پس از مدتی سرپرست انتصابی امریكایی ها در امور جوانان كوزوو شد. منذر فتفات به كمك رابطه خویش با پل برمر، حاكم آمریكایی عراق و سامرایی وظایف دشواری را بر دوش می كشد. منذر چهل و هفت ساله تنها یك یك هدف را زیر نظر دارد و آن جبران كمبود پول، امكانات و مربیان با تجربه و با دانش است. قضات و سامرایی اردوهای مشتركی با ورزشكاران آمریكا، كره و كانادا در رشته های كشتی، تكواندو و وزنه برداری مهیا كرده اند، اما بنابر ادعای اومهم ترین دغه غه مسئولان، رفع مشكلات روحی – روانی، یادگار رژیم بعثی بر روحیه ورزشكاران است. اینكه به آنها اطمینان دهند دیگر مثل دوره ریاست عدی حسین، پسر بزرگ صدام، در سازمان ورزش، عقاب سیاهی بالای سر آنها نمی چرخد و در صورت ناكامی كسی آنها را بر صندلی اتهام نخواهد نشاند.

فتفات می گوید:" مردم عراق از نظر روحی آسیب دیده اند. مهم ترین وظیفه ما فراهم كردن آسایش است.

آنها باید با خوشبینی به آینده بنگرند."

جدا از منذر فتفات، هم سخن و یار او، سامرایی پرده اقدامات آتی را به كناری می زند و با غرور از آزادی می گوید. آزادی برایش بعضی به همراه دارد، اما گریه را در گلو می كشد. " موفقیت تیم المپیك به مدد عدنان حمد و همفكری اشتانگه، با شكوه ترین لحظه تاریخ المپیك عراق است. ما از این پس باید به ورزشكارانمان اعتماد به نفس و حس آزادی را بیاموزیم. آنها از این پس آزاد هستند. آزادند تا كاری كه می خواهند انجام دهند. همان طور كه علاقه دارند، تمرین كنند و اگر اشكالی دیدند، اعتراض كنند. مدام خواهیم كوشید به آنها بقبولانیم كه برای حمایت و كمك آمده ایم نه چیز دیگری." پروژه سامرایی و دیگر دوستانش سرآغاز سرنوشتی تازه برای مردم عراق است. یقیناً نسل فعلی سرنوشت خویش را چون گذشته نخواهند نوشت. نسل پیشین قصه خود بر این نسل خوانده اند.