تبیان، دستیار زندگی
تیمور بكمامبتوف فیلمساز اهل قزاقستان نام سینمای روسیه را 4 سال قبل با فیلم «نگهبان شب» در سطح بین‌المللی مطرح كرد ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خلاقیت همراه با كمی دیوانگی

سینمای جهان

تیمور بكمامبتوف فیلمساز اهل قزاقستان نام سینمای روسیه را 4 سال قبل با فیلم «نگهبان شب» در سطح بین‌المللی مطرح كرد.

این فیلم كه اثری علمی – تخیلی و دلهره‌آور بود با بهره‌گیری از افسانه‌های قدیمی روسی، قصه‌ای نو  را در دل مسكوی امروزی تعریف می‌كرد. فیلم در سال 2004 لقب پرفروش‌ترین اثر سال سینمای روسیه را گرفت و قسمت دوم آن سال 2006 تولید شد.

موفقیت بكمامبتوف باعث شد تا تهیه‌كنندگان آمریكایی و اروپایی به او پیشنهاد كار بدهند. «تحت تعقیب» كه این هفته روی پرده سینماهای جهان رفت، حاصل همین نكته است. آنجلینا جولی، مورگان فریمن و جیمز مك آوی نقش‌های فیلم را بازی كرده‌اند.  بكمامبتوف كه این روزها در تدارك تولید قسمت سوم «نگهبان شب» است، درباره جنبه‌های مختلف «تحت تعقیب»‌ صحبت می‌كند.

• جالب است كه جیمز مك آوی زمانی برای ایفای نقش مهم فیلم انتخاب شد كه هنوز شهرت امروزی‌اش ‌ ‌و تجربه بازی در چنین فیلم‌هایی را  نداشت. چه عاملی باعث شد فكر كنید او  می‌تواند در صحنه‌های با شكوه این فیلم اكشن بازی كند؟

برایم خیلی مهم بود كه بازیگری داشته باشم كه در ارتباط با این نقش كمی عجیب و غریب و حتی بیگانه به نظر برسد. آن وقت شما 2 ساعت كامل وقت داشتید تا كاراكترش را تجزیه و تحلیل كرده و مورد مكاشفه قرار دهید. پس می‌بینید این نكته مهمی است كه بازیگری را برای نقش داشته باشید كه غیرقابل پیش‌بینی است و نمی‌توان كارها و اقداماتش را پیش‌بینی كرد.

نكته دیگر این بود كه جیمز در ارتباط با این نقش خیلی جدی بود و برای بازی در آن تغییرات زیادی در خودش به وجود آورد. از نظر بدنی و جسمی خیلی خودش را آماده كرد و تبدیل به یك سوپرمن ‌شد، یعنی همان چیزی كه من می‌خواستم. می‌توان درباره او كلی صحبت كرد. می‌دانید، اگر برای این فیلم از چند تا بازیگر خوب اكشن دعوت به كار می‌كردم، شانس و فرصت شگفت‌زده كردن تماشاچی را از دست می‌دادم. نمی‌خواستم قصه و آدم‌ها قابل پیش‌بینی باشند. انتخاب جیمز یك ریسك بود كه مجبور به انجامش بودم.

این فیلم كه اثری علمی – تخیلی و دلهره‌آور بود با بهره‌گیری از افسانه‌های قدیمی روسی، قصه‌ای نو  را در دل مسكوی امروزی تعریف می‌كرد. فیلم در سال 2004 لقب پرفروش‌ترین اثر سال سینمای روسیه را گرفت و قسمت دوم آن سال 2006 تولید شد.

• در مورد فیلم‌های قبلی‌تان چیزی نمی‌گویم چون دقیقاً نمی‌دانم سر صحنه چه كار می‌كردید. اما آیا این گرایش عمومی‌تان است كه سر صحنه از بازیگران بخواهید تا حد امكان صحنه‌های اكشن را بازی و اجرا كنند و چیزی كم نگذارند؟

بله. كنستانتین خانیكی در «نگهبان شب» و «نگهبان روز» هم همان كارهایی را كرد كه مك آوی در «تحت تعقیب» انجام می‌دهد. از شروع كار با بازیگران به همین گونه كار می‌كنم. خود بازیگرانی هم كه با من همكاری دارند نیز همین احساس را دارند و خودشان را آماده می‌كنند تا همه كارها را در جلوی دوربین خودشان انجام دهند. مك آوی یك بدل‌كار خیلی خوب داشت، ولی ما به سختی می‌توانستیم او را از اجرای بدل‌‌كاری‌هایش منصرف كنیم یا مانع كارش شویم.

• انجام چنین كاری وقتی فیلمی مثل «تحت تعقیب» را می‌سازید خیلی سخت است. اول از همه اینكه شما در آمریكا و در خیابان‌های شیكاگو داشتید فیلمبرداری می‌كردید و از بازیگرانتان می‌خواستید آن كارهای دیوانه‌كننده را انجام دهند. انجام این كارها در داخل استودیو امكان‌پذیر نبود؟ این صحنه‌ها خیلی واقعی هستند و انگار كه هیچ حقه‌ای در آنها به كار نرفته است.

می‌دانید چرا؟ فكر می‌كنم این نوع قصه‌گویی‌‌‌هاست كه می‌تواند تماشاچی را گیج كرده یا فریب دهد. می‌توانید چنین چیزی را تصور كنید؟ قصه فیلم به ما می‌گوید كه كاراكترهای اصلی آن آدم‌های  بسیار شجاعی هستند. این شجاعت با خلاقیت و كمی هم دیوانگی مخلوط شده است. (می‌خندد) خودم هم مثل تماشاگرانی كه به تماشای فیلم می‌نشینند، شگفت‌زده شده‌ام. شما در فیلم می‌بینید كاری كه خارج از محدوده استودیو تهیه شده، چقدر می‌تواند متفاوت باشد.

• موافق این مسئله هستم. هنگام تماشای فیلم سر آدم می‌تركد و از این همه پیشرفت تكنولوژی تعجب می‌كند. ولی فكر می‌كنم صحنه‌هایی كه در فیلم خلق كرده‌اید از آن چیزهایی هستند كه كمتر استودیویی حاضر می‌شود آن كارها را انجام دهد. علتش هم این است كه فكر می‌كنند كسی نمی‌تواند آنها را جلوی دوربین خلق كند. ولی شما این كار را با موفقیت انجام دادید و این نكته‌ای شگفت‌انگیز است.

خب، فكر می‌كنم همه از دیدن فیلم شگفت‌زده شوند و شاید سال دیگر كارهای بانمك‌تری روی پرده سینما انجام دهیم.

• واقعیت این است كه اكثر فیلم‌های خوب اكشن آنهایی هستند كه از فرمول‌‌‌های نرمال سیستم استودیویی پیرویی نمی‌كنند. می‌خواهم درباره بخش‌های خاصی از فیلم مثل آن صحنه قطار صحبت كنم. این‌طور به نظر می‌رسد كه خیلی طرفدار كامپیوتر دیجیتالی و فناوری‌های جدید نیستید؟

خیر، اصلاً این‌طور نیست. من یكی از طرفداران بزرگ و جدی فناوری كامپیوتری و دیجیتالی نوین هستم. خودم استودیوی مخصوص آن را هم دارم.

• خب، كارگردانانی را می‌شناسیم كه دوست دارند همه كارها را تا حد امكان سر صحنه و جلوی دوربین انجام دهند.

نه، الزاماً من در این دسته از فیلمسازان قرار نمی‌گیرم. (می‌خندد)

• فكر كنم بودجه «تحت تعقیب» بیشتر از بودجه فیلم‌هایی بوده است كه در روسیه ساخته‌اید. با این حال آیا هنگام ساخت فیلم با محدودیت‌هایی روبه‌رو بودید و نتوانستید تمام آنچه را كه می‌خواهید انجام دهید؟ داشتن پول و هزینه بیشتر، تفاوتی هم در نوع فیلمی كه می‌خواهید بسازید ایجاد می‌كند؟

خیر. این نكته كه سرمایه خوبی برای ساخت فیلم داشتم، حكم یك حمایت بزرگ را داشت. این كار كمك می‌كرد تا كیفیت كار بالا برود و ما هم تكنیك‌های كامپیوتری بهتری داشته باشیم و هم سر صحنه دستمان برای انجام كارهای مختلف بازتر باشد. مشابه همین كار را در روسیه هم طی سال‌های قبل انجام دادم. كار ما سر صحنه مثل یك حركت قهرمانانه بود. فرق كار در این بود كه در آمریكا من تكنیسین‌های خیلی بهتری داشتم كه كمك خیلی زیادی به من می‌كردند. در عین حال منابع خوبی هم در اختیار داشتم. امكانات كامپیوتری دیجیتالی در روسیه (در مقایسه با آمریكا) محدودتر است.

• فیلمبرداری سكانس اكشن – به ویژه تعقیب و گریز ماشین‌ها – در خیابان‌های شهر شیكاگو سخت بود؟

تنها راه این بود كه این صحنه‌ها را در داخل خیابان فیلمبرداری كنیم. شیكاگو شهری خاص و بی‌همتاست و مشابه آن را در دیگر نقاط آمریكا نمی‌بینیم. برای حفظ لحن، ریتم و ضرباهنگ فیلم خیلی اهمیت داشت كه چه نوع خیابان‌هایی را می‌خواهیم مورد استفاده قرار دهیم. علتش هم این است كه همه چیز باید طبیعی و واقعی به نظر می‌رسید. هنگام فیلمبرداری این صحنه‌ها همه امیدم این بود كه آنها بی‌نظیر و یگانه به نظر برسند، از فیلمبرداری آنها خیلی لذت بردم و از نتیجه كار راضی و خوشحال هستم.

•  منتقدین هم آنها را از بهترین صحنه‌های تعقیب و گریز ماشین‌های دنیای سینما می‌دانند.

خوشحالم كه این را می‌شنوم. همین مسئله در مورد دیگر سكانس‌های اكشن فیلم هم اتفاق افتاد. من یك سكانس شوخی و مزاح هم داشتم كه باید به زبانی سخت و تلخ بیان می‌شد و همزمان كاراكتر درون صحنه را به شكلی واضح به تماشاچی معرفی می‌كرد.

• در نسخه دی‌وی‌دی فیلم قرار است برخی سكانس‌های اكشن كه از نسخه سینمایی حذف شده‌اند به فیلم اضافه شوند. این اتفاق می‌افتد.

بله، حتماً. متأسفانه هنگام تدوین دیدیم كه زمان فیلم خیلی طولانی شده و باید سكانس‌هایی را حذف كنیم. تلاش كردم سكانس‌هایی را حذف كنم كه لطمه زیادی به كلیت فیلم نزند.

منبع : همشهری