جور دیگر باید دید
هر عملی به هر اندازه هم در نظر انسان کوچک و کم اهمیت جلوه کند، ممکن است نردبانی بلند برای رسیدن به رضای خداوند شود و همان شخصی که توجه ما را به خود جلب نکرده، بندهای از بندگان خاص خداوند باشد.
این افق جدید و رویکردی تازه است که پیشوایان الهی در برابر ما میگشایند. از این رو امام باقر علیهالسلام میفرمایند:
«براستی خداوند سه چیز را در سه چیز پنهان کرده است:
1- رضایش را در طاعت و فرمانبرداریش. پس مبادا هیچ اطاعتی در چشم تو کوچک بیاید، چه بسا رضایت نهایی حق در آن باشد.
2- خشم خود را در معصیت و نافرمانیش پنهان کرده. پس هیچ معصیتی از معصیتهای او را کوچک نپندار. چه بسا همین معصیت با خشم نهایی وی همراه گردد.
3- ولی خود را در میان بندگانش پنهان کرده است. پس هیچ یک از بندگان خدا را کوچک مشمار، چه بسا او ولی خدا باشد»
این چه سرّی است که امام باقر علیهالسلام هیچ طاعتی را کوچک نمیدانند و بدان حد بر آن تاکید دارند؟
حقیقت این است که رضایت حق در اطاعت و فرمانبرداری او پنهان شده و مهمتر، این حقیقت که اهمیت و عظمت عمل به پذیرفته شدن آن به درگاه خداوند است، نه به کثرت و بزرگی آن در نظر ما.
قبولی و پذیرش عمل به درگاه خداوند متعال آنقدر مهم است که انبیای الهی و ائمه معصومین با آن همه ایمان و شوق و اخلاص در عبادت، در دعاهای خویش قبولی اعمال خود را از خدا درخواست میکردند.
ابراهیم خلیل وقتی با فرزندش اسماعیل، پایههای خانه کعبه را بالا برد، رو به درگاه خدا کرده و میفرماید:
« و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسمعیل ربنا تقبّل منا انّک انت السّمیع العلیم ؛
و ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه را بالا بردند گفتند: ای پروردگار ما، از ما بپذیر، که تو شنوا و دانا هستی» (بقره/127)
در کنار همه این موارد ما هرگز نمیتوانیم هیچ گناهی را کوچک بشماریم. زیرا گناه و نافرمانی هر چه باشد، گناه و نافرمانی در برابر دستورات خداوند متعال است و همگی در این جهت یک صدایند که نافرمانی در برابر حق و تجاوز به حریم قوانین او میباشند. چه بسا همان گناهی که در نظر ما بسیار کوچک مینماید، راهی خطرناک در مسیر نارضایتی خداوند باشد و خشم نهایی، یعنی سرانجام بد را در پی خواهد داشت.
اما تمام حقیقت محدود در طاعات و گناهان نمیشود. نحوه تعامل ما با سایر بندگان خدا نیز بسیار مهم است. چگونه میتوان برادر خود را حقیر دانست، در حالیکه بندگان خاص خدا در میان مردم پنهان شدهاند. نکته مهم این حقیقت است که در این سخن شریف صحبت از انسان مومن نمیباشد، بلکه به طور کلی بحث از هر بنده و هر خلقی از خلق خداست. یعنی انسان در برخورد با افراد دیگر، تا آنها را نشناخته، نمیتواند به ظاهرشان حکم کند و اگر ظاهری آراسته ندارد ایشان را به هیچ به حساب نیاورده و بیاعتنایی نماید.
منظور اصلی حدیث شریف این حقیقت است که هیچ عملی، چه اطاعت و چه معصیت و هیچ انسانی چه بزرگ و چه کوچک را نباید حقیر شمرد.
ولی ما در فراز و نشیبهای زندگی و مشکلاتی که با آنها دست و پنجه نرم میکنیم، از چه دریچهای به کارهای مختلف و افراد پیرامونمان مینگریم؟
« چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید »
رسولی محلاتی، سیدهاشم، کتاب چهل حدیث، بااندكی تصرف