شناختنامه شیطان
(3)
در هر شماره از سلسله مقالات شیطان شناسی، که آهسته و پیوسته پیش کش حضورتان می گردد، مبحثی از مباحث مرتبط با موضوع شیطان، طرح و کاویده می شود.
گرگ ایمان خوار
اینكه ابلیس چگونه موجودی است، آیا از مَلَك است یا نه، علل رانده شدنِ او از درگاه حق، روشهای او در فریب بندگان خدا چیست؟ و راههای مقابله با دسایس او چگونه است؟ سؤالهایی است كه به ذهن خطور میكند. در این مقاله سعی شده است بهطور فشرده به این سؤالها پاسخ داده شود.
قبل از هرچیز جا دارد این نكته یادآوری شود كه لفظ «ابلیس» یازده بار در قرآن مجید آمده و عجیب این است كه درست به همین تعداد هم لفظ «استعاذه» (پناه بردن به خدا از او) در قرآن ذكر شده است.
در كتاب «مفردات راغب» پیرامون این لفظ چنین آمده:
«بَلَسَ، الإبلاس: الحُزن المعترض مِن شدّةِ البَأْس یُقال اَبْلَسَ، و مِنه اشتُقَّ اِبلیسُ...»1.
«بلس: مأیوس و غمناك شد. الإبلاس: حزن و اندوهی كه از شدت یأس و نومیدی حكایت كند. كه به او «اَبْلَسَ» گفته میشود. و ابلیس از آن مشتق شده است.
ریشه و مفهوم واژه ابلیس
مراد از این كلمه در قرآن مجید، موجودی است زنده، با شعور، مكلّف، نامرئی، فریبكار و... كه از امر خداوند سرپیچید و به آدم سجده نكرد، در نتیجه رانده شد و مستحق عذاب و لعن گردید. او در قرآن غالبا به نام شیطان خوانده شده است، اما این كه آیا این كلمه عَلَم شخص و نام مخصوص اوست و یا صفت است و به واسطه یأس از رحمت خدا به او ابلیس گفته شده؟ محل بحث است.
میتوان احتمال دوم را ترجیح داد؛ زیرا همانطور كه از مفردات راغب نقل شد، ریشه ابلیس از «بَلَسَ» است به معنی «مأیوس شد» چنانكه در قرآن مجید درباره گنهكاران آمده است: «یَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ یُبْلِسُ المُجْرِمُونَ»2. «روزی كه قیامت برپا شود گنهكاران مأیوس شوند».
در تفسیر مجمعالبیان آمده است: ابلیس نام غیر عربی است و گروهی گفتهاند كه عربی است و از ابلاس مشتق است و در كتاب صحاح و قاموس، آن را عربی و از ابلاس گرفته است و در قاموس، عجمی بودن آن نیز محتمل شمرده شده است اگر -چنانكه نقل شده -ثابت شود كه اسم اصلی او «عزازیل» و كلمه ابلیس عربی است، صفت بودن آن بهتر به نظر میرسد، در كتاب «تفسیر صافی» از حضرت رضا علیهالسلام نقل شده كه نام او «حارث» بوده است، ابلیس نامیده شد زیرا كه از رحمت خدا مأیوس گردید3.
آیا ابلیس از فرشتگان بود؟
حال باید پرسید: آیا او مَلَك و از فرشتگان بود یا خیر؟
در قرآن به صراحت ذكر شده كه او از جِنّ بوده آنجا كه میفرماید:
«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا اِلاّ اِبْلِیسَ كانَ مِنَ الجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ...»4.
«چون به فرشتگان گفتیم آدم را سجده كنید، همه سجده كردند مگر ابلیس كه از جنّیان بود و از فرمان پروردگارش بیرون شد...».
رانده شدن ابلیس از درگاه الهی
ابلیس كه به فرموده مولا علی علیهالسلام، خدا را شش هزار سال عبادت كرد و باز بنا به گفته خود امام: «لا یُدری أَمِنْ سِنیِ الدنیاام مِن سنی الآخرة»5.«معلوم نیست آیا از سالهای دنیا بوده یا از سالهای آخرت كه هر روز آن معادل پنجاه هزار سال دنیا است». چرا از درگاه خداوند رانده شد؟
پاسخش را نیز خود امام میفرمایند: «عَنْ كِبرِ ساعةٍ واحدَةٍ» «به جهت كبر و سركشی یك ساعت»6.
قرآن هم این موضوع را چنین بیان میفرماید:
«...قالَ أَناَ خَیْرٌ مِنهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ»7.
«ابلیس» گفت: من از او(آدم) بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گِل».
روش ابلیس در فریب بندگان خدا و راه مقابله با او
پس از آن كه ابلیس از بهشت رانده شد، به خدا عرض كرد:
«...فَبِعِزَّتِكَ لأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ* اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ المُخْلَصِینَ»8.
«به عزتت سوگند كه همه بندگانت را گمراه میكنم مگر آن بندگانِ مخلص تو».
طبق این آیه، خداوند از قول ابلیس میفرماید كه همه بندگان در معرض اِغوای شیطان هستند مگر بندگان با اخلاص.
در سوره حشر، خداوند روش ابلیس در گمراه كردن بندگان را اینگونه بیان میفرماید:
«كَمَثَلِ الشَّیْطانِ إِذْ قالَ لِلإنْسانِ اكْفُرْ فَلَمّا كَفَرَ قالَ اِنِّی بَرِیءٌ مِنْكَ اِنِّی أَخافُ اللّهَ رَبَّ العالَمِینَ»9.
«همانند شیطانكه به انسان گفت كافر شو، چون كافر شد، گفت: من از تو بیزارم، من از خدا، آن پروردگار جهانیان میترسم».10
یعنی شیطان، خوب كه انسان را فریب داد و او را به كفر واداشت، از او بیزاری میجوید.
باز در جای دیگر خداوند میفرماید كه تسلّط شیطان تنها بر آنهاست كه او را دوست دارند و كسانی كه بر خدای عالمیان شرك بورزند:
«إِنَّما سُلْطانُهُ عَلیَ الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ»11.
«اگر آدمی از یاد خدا سربتابد، خداوند شیطانی را بر او میگمارد كه همواره با اوست و قرین و همنشین با او میگردد».
«وَ مَنْ یَعْشُ عِنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطانا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»12.
«و هركس از یاد خدا رویگردان شود، شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست».
چرا كه ابلیس دارای اعوان و عفریتهایی از جنّ و انس است كه هر لحظه آماده اِغوای آدمیان هستند.
در كتاب «المیزان» بنا به نقل امالی صدوق از امام صادق علیهالسلام روایت كرده كه وقتی آیه:«وَ الَّذِینَ إذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ...»13.
«كسانی كه وقتی كار زشتی مرتكب میشوند و یا به خود ستم میكنند به یاد خدا میافتند و از گناهان خود استغفار میكنند» نازل شد، ابلیس به بالای كوهی در مكه رفت كه آن را كوه «ثویر» مینامند و به بلندترین آوازش عفریتهای خود را صدا زد، همه نزدش جمع شدند، پرسیدند: ای بزرگ ما مگر چه شده كه ما را نزد خود خواندی؟ گفت: این آیه نازل شده، كدام یك از شما است كه اثر آن را خنثی سازد؟ عفریتی از شیطانها برخاست و گفت: من از فلان راه آن را خنثی میكنم، شیطان گفت: نه این كار از تو برنمیآید، عفریتی 14 دیگر برخاست و مثل راهی را گفت كه اوّلی گفته بود؛ و مثل آن پاسخ را شنید. وسواس خنّاس گفت: این كار را به من واگذار، پرسید از چه راهی آن را خنثی خواهی كرد؟ گفت: به آنان وعده میدهم، آرزومندشان میكنم تا مرتكب خطا و گناه شوند وقتی در گناه واقع شدند، استغفار را از یادشان میبرم، شیطان گفت: آری تو؛ به درد این كار میخوری و او را تا روز قیامت موكّل بر این مأموریت كرد15.
پس بهترین راه شیطان برای فریب انسان این است كه او را از یاد خدا دور نماید و به او وعده و وعید بدهد و توفیق استغفار كردن را از او بگیرد و بهترین راهِ آدمی هم برای فرار از وساوس او و ذُریّهاش این است كه همواره به یاد خدا باشد و پیوسته بگوید:
«وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ»16.«پروردگارا از وسوسههای شیاطین به تو پناه میبرم».
و به قول مرحوم آیتالله طالقانی قدسسره فقط در روشنی ایمان و معارف عالیه و هدایت قرآن میتوان عوامل و آثار و تحریكات آنها(شیاطین) را شناخت و هشیار بود و در پناه ربّالعالمین و «مَلِك النّاس و اِلهِ الناس» میتوان راه نفوذ وسوسهها را بست و دریچه انوار الهامات را گشود: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذكِّرُوا فَإذا هُمْ مُبْصِرُونَ»17.
«كسانی كه تقوا پیشه كنند، چون از شیطان وسوسهای به آنها برسد، خدا را یاد میكنند و در دم بصیرت مییابند».
و اگر آدمی از خود غافل شود و خدا را از یاد بَرَد قرین شیطان میگردد... و شیطان بر او چیره میشود و جزء حزب او میگردد:«اِسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَاللّهِ اُولئِكَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الخاسِرُونَ»18.
«شیطان بر آنها چیره شده و نام خدا را از یادشان برده است، ایشان حزب شیطانند، آگاه باشید كه حزب شیطان زیان كنندگانند».
پاورقیها:
1. المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، ص 60
2. روم: 12.
3. قاموس قرآن، سید علی اكبر قرشی، ج1، ص 226 و 227.
4. كهف: 50.
5. ترجمه و شرح نهج البلاغه فیض الاسلام، ج4، ص 779.
6. همان.
7. همان.
8. صاد: 82
9. حشر: 16.
10. این كلمه به صورت مفرد 70 بار و به صورت جمع(شیاطین) 18 بار در قرآن مجید آمده است، و به معنی «دور شده» و «متمرّد» میباشد. (قاموس قرآن، سید علی اكبر قرشی، ج4، ص 32).
11. نحل: 100.
12. زخرف: 36.
13. آل عمران: 135.
14. عفریت یعنى گردنكش وخبیث
15. المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبائی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج20، ص 910.
16. مؤمنون: 97.
17. اعراف: 201
18. مجادله: 19. تفسیر پرتوی از قرآن، سید محمود طالقانی، ج1 و 2، قسمت دوم از جزء
سیام، ص 315.
تنظیم برای تبیان: شکوری