احوال پرسی گرم
یكی از دوستان امام باقر علیهالسلام به نام ابی عبیده میگوید:
در سفر، رفیق و همراه، امام باقر علیهالسلام بودم.در طول سفر همیشه نخست من سوار بر مركب میشدم و سپس آن حضرت بر مركب خویش سوار میشد. (و این نهایت احترام و رعایت حرمت بود).
زمانی كه بر مركب مینشستیم و در كنار یكدیگر قرار میگرفتیم، آن چنان با من گرم میگرفت و از حالم جویا میشد كه گویی لحظاتی قبل در كنار هم نبودهایم و دوستی را پس از روزگار دوری جسته است.
به آن حضرت عرض كردم:
ای فرزند رسول خدا! شما در معاشرت و لطف و محبت به همراهان و رفیقان به گونهای رفتار میكنید كه از دیگران سراغ ندارم و براستی اگر دیگران دست كم در اولین برخورد و مواجهه، چنین برخورد خوشی با دوستانشان داشته باشند، ارزنده و قابل تقدیر خواهد بود.
امام باقر علیهالسلام فرمود:
«اما علمت ما فی المصافحة، ان المؤمنین یلتقیان فیصافح احدهما صاحبه فما تزال الذنوب تتحات عنهما كما یتحات الورق عن الشجر و الله ینظر الیهما حتی یفترقان ؛ آیا نمیدانی كه مصافحه ( نهادن دست محبت در دست دوستان و مؤمنان) چه ارزشی دارد؟ مؤمنان هر گاه با یكدیگر مصافحه كنند و دست دوستی بفشارند، گناهانشان همانند برگهای درخت فرو میریزد و در منظر لطف خدایند تا از یكدیگر جدا شوند.» (اصول کافی، ج 2، ص 179)
علاوه بر این، محبت به دوستان و برادران دینی مظاهر مختلفی در سخنان حضرت داشته است، زمانی که فرمود:
« أَوْشَكُ دَعْوَةٍ وَ أَسْرَعُ إِجَابَةٍ دُعَأ الْمَرْءِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ ؛ دعایی كه بیشتر امید اجابت آن میرود و زودتر به اجابت میرسد، دعا برای برادر دینی است در پشت سرِ او» (اصول كافی، ج 2 ص 507)
و چنین بیان داشت که:
«إن المؤمن أخ المؤمن لا یشتمه و لا یحرمه و لا یسیء به الظن ؛ مؤمن برادر مؤمن است، او را دشنام نمیدهد، از او دریغ نمیکند، و به او گمان بد نمیبرد.» ( تحفالعقول، ص 296)
و به دوستانش توصیه فرمود که:
«صانع المنافق بلسانك و أخلص ودك للمؤمن و إن جالسك یهودی فأحسن مجالسته ؛ با منافق با زبانت مدارا کن و مؤمن را از دل دوست بدار و اگر با یهودی نیز همنشین شدی، خوشرفتاری کن» (امالی مفید، ص 185)
و در نهایت یکی از مهمترین کارهای مومن را همیاری مالی با برادر (دینی) بر شمرد.
«اَشَدُّ الْاَعْمالِ ثَلاثَةٌ: ذِكْرُ اللَّهِ عَلی كُلِّ حالٍ وَاِنْصافُكَ مِنْ نَفْسِكَ وَمُواساةُ الْاَخِ فی الْمالِ » (کشف الغمة، ج 2، ص 133)