تبیان، دستیار زندگی
برای بسیاری از مخاطبان سینما و تلویزیون این مساله که هر فیلم یا سریال در چه شرایطی ساخته می‌شود شاید نکته چندان جذابی نباشد؛ برای اغلب آن‌ها بیشتر نتیجه اهمیت دارد ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یوسف(ع) هنوز به دنیا نیامده...

نمایی از سریال یوسف پیامبر

خاطرات و نكته‌هایی از سریال یوسف پیامبر(ع) با نگاهی به قسمت نخست

«برای بسیاری از مخاطبان سینما و تلویزیون این مساله که هر فیلم یا سریال در چه شرایطی ساخته می‌شود شاید نکته چندان جذابی نباشد؛ برای اغلب آن‌ها بیشتر نتیجه اهمیت دارد و اگر آن چه که می‌بینند مطابق میل و خواسته آن‌ها نباشد، معمولا به سادگی گزینه انتخابی خود را تغییر می‌دهند.

با این شناخت شاید نوشتن خاطراتی از حواشی ساخت سریال تلویزیونی «یوسف پیامبر(ع)» کار چندان مفیدی نباشد، اما از منظری دیگر این سریال حواشی فراوانی دارد که روایت آن‌ها در قالب یادداشت‌هایی مستقل آموزه‌های زیادی برای دست‌اندرکاران سینما و تلویزیون، مدیران سیما، مخاطبان، منتقدان و غیره، می‌تواند داشته باشد.»

نخستین مطالب از رضا استادی كه مدتی به عنوان مدیر روابط عمومی با پروژه‌ی حضرت یوسف(ع) همكاری داشته را منعكس می‌كند.

او با مقدمه‌ی بالا، آورده است: «تصور اغلب مخاطبان سیما از سریالی تلویزیونی که به زندگی حضرت یوسف(ع) می‌پردازد، شاید داستانی باشد که بخش عمده‌ای از آن به تقابل یوسف و زلیخا باز می‌گردد.

در طول سال‌های گذشته بسیاری از مخاطبان سینما و تلویزیون که نسبت به این سریال تلویزیونی کنجکاوی داشتند همواره این پرسش را مطرح می‌کردند که در این سریال چه کسی نقش جوانی یوسف(ع) را بازی می‌کند؟ زلیخا کیست؟ صحنه رویارویی آن‌ها چگونه به نمایش در می‌آید و غیره؟

شاید علت این مساله هم این باشد که داستان فراز و نشیب‌های زندگی حضرت یوسف(ع) تا حدود زیادی مطابق قالب‌های مخاطب‌پسند است. تعبیر «ملودرام» شاید تاحدودی بتواند این مساله را بیان کند. اما آن چه در هفتم تیرماه مخاطبان از شبکه یک سیما شاهد آن بودند تا حدود زیادی با تصور اولیه تفاوت می‌کرد.

در این سریال یوسف(ع) هنوز به دنیا نیامده است و مخاطبان علاقمند به دیدن بازیگر یوسف ـ البته در بخش کودکی ـ در هفته آینده شاهد تولد این شخصیت خواهند بود. کشمکش میان این شخصیت و بردارانش هم در قسمت‌های بعدی روایت می شود. اما از همین ابتدا مشخص است که سازندگان سریال، دغدغه‌های دیگری هم به جز ساختن یک سریال عامه‌پسند داشته‌اند. یکی از دغدغه‌های آن‌ها ارائه تحلیلی از وضعیت قوم بنی‌اسرائیل است. پرداختن به جنبه‌های دینی و اعتقادی نیز وجه دیگر این داستان است. این مساله‌ای است که در قسمت‌های بعدی شدت بیشتری پیدا خواهد کرد. مثلا در همین قسمت اول، کشمکش میان یعقوب و جادوگر و کاهنان معبد بخش قابل توجهی از داستان را به خود اختصاص داده است. این مساله به خودی خود مشکلی ندارد، اما نکته قابل تامل در این زمینه بحث دیالوگ‌نویسی در این بخش است.»

نویسنده این مطلب در بخش دیگری ضمن اشاره به داستان بخش نخست، به ارائه نكاتی درباره‌ی این مجموعه‌ی تاریخی پرداخته است: «نوع بیان دیالوگ‌ها در بخش نخست بسیار ساده و بعضا ضعیف است و تنها لحن آن تغییر کرده است. معمولا در دیالوگ‌نویسی باید به روح زمان و مکان تاریخی که قصه در آن اتفاق می‌افتد توجه کرد. دیالوگی مانند : «مرد خوبی است. بیچاره مدام زحمت می‌کشد» برای چنین داستانی چندان قابل قبول نیست.

«فضا سازی» نکته با اهمیت دیگری در سریال‌های تاریخی است. داستان یوسف پیامبر(ع) از شهر «فدان آرام» آغاز می‌شود. آن گونه که مخاطب در ابتدای داستان متوجه می‌شود، این شهر از شهرهای بابل است. بابل یکی از تمدن‌های بزرگ دنیای قدیم است که اکنون بقایایی از آن در منطقه عراق کنونی باقی مانده است. باغ‌های معلق بابل چیزی است که بسیاری از ما درباره آن چیزهایی شنیده‌ایم. حالا در سریال دوربین در اولین نمای خود دکورهای این شهر را نشان می‌دهد. از همین نگاه اول شاید برای مخاطب این پرسش پیش بیاید که چرا شهری که یکی از بناهای مهم تمدنی قدیمی و کهن بوده تا این حد کوچک است و بیشتر به یک روستا شبیه است؟ مخاطب سریال قطعا اثر قبلی این گروه سازنده با نام «مردان آنجلس» را به خاطر دارد که در آن دکورهایی بزرگ و شکیل، تصویر مناسبی از شهر مورد نظر را به مخاطب ارائه می‌کردند اما در آن مقیاس، شاید «فدان» به عنوان یک شهر متمدن برای مخاطب قابل باور نباشد. البته تا آن جا که به خاطر دارم در زمان ساخت این سریال قرار بود این بخش از کار بعدها در مرحله پس از تولید با جلوه‌های رایانه‌ای تکثیر شود و شهر شکل وسیع تری به خود بگیرد اما معلوم نیست چرا این اتفاق رخ نداده است؛ حتی دکور معبد ایشتار هم به عنوان یک بنای مهم، در خارج از شهر قرار دارد و فضای اطراف آن به شدت خالی است!

البته در چنین سریالی همه چیز تنها محدود به دکورهای عظیم نمی‌شود. بخش عمده‌ای از فضاسازی یک اثر تاریخی به نمایش واقعیت های زندگی مردم مربوط می شود. در سریال یوسف(ع) همه مردم شهر یا در حال رفت و آمد به معبد هستند، یا برای تماشای شلاق خوردن یک آدم و آتش زدن آدمی دیگر گرد هم جمع می شوند یا برای دیدن نتیجه زایمان زنی در مقابل خانه یعقوب حضور می‌یابند و جز این روال عادی زندگی مردم دیده نمی شود. مثلا در کل شهر هیچ مغازه ای انگار وجود ندارد و هیچ خرید و فروشی دیده نمی‌شود. از سیستم‌های شهری هم آنچه در این سریال مشاهده می شود، حضور فرماندار ـ لابان ـ است که مامور نظم و امنیت شهر است و در همه جا خود حضور دارد و هیچ تشکیلات اداری خاصی برای رسیدگی به امور شهر و یا مجازات افراد خاطی ندارد. حرکت افراد نیز در شهر محدود به کوچه ـ پس کوچه‌های محدودی است که در آن‌ها گذرگاه‌ها، محل‌های عبور و ... دیده نمی شود. هنرورها نیز همه در حال حرکت هستند و باز هم به جز صحنه‌های مقابل معبد و خانه یوسف، شاهد برخورد و گفت و گوی آنها با هم نیستیم. به نظر می رسد چنین مساله‌ای بیشتر ناشی از یک دیدگاه تولیدی در امر کارگردانی باشد. این مساله‌ای است که در قسمت‌های بعدی به آن خواهیم پرداخت.»

استادی با اشاره به این كه نکته قابل تامل دیگر، برنامه‌ای است که در پایان سریال پخش شد، اضافه كرده است: «در آن یک کارشناس امور تربیتی با حضور در لوکیشن‌های سریال به بیان مباحث تربیتی این سریال پرداخت. شکی نیست که داستان‌هایی از جنس یوسف(ع) آموزه‌های فراوانی برای مخاطب دارند اما بهتر است چنین نکاتی در خود کار بیان شود تا این که به شیوه‌ای این گونه به کار سنجاق شود! ضمن آن که حضور یک کارشناس با کت و شلوار در سر صحنه و دکورهای این سریال چندان مناسب نیست. مخاطب همیشه تصور می‌کند آن چه که می بیند در یک فضای واقعی رخ می دهد. همیشه هم دست اندرکاران یک سریال تلاش می‌کنند تا دکورها را به گونه ای بسازند که «دکور بودن» آن لو نرود. اگر پخش این برنامه به انتهای سریال منتقل شود بهتر است و می تواند در مقطعی دیگر مفیدتر و تاثیرگذارتر باشد.»

نگارنده این مطلب در پایان آورده كه در قسمت بعدی این مطلب درباره چگونگی تصویب سریال یوسف(ع)، برآورد بودجه آن و مراحل پیش تولید سریال سخن خواهد گفت.

ضمنا متن کامل این مطالب در سایت www.rezaostadi.com قابل دسترسی است.

***

با پخش سریال تلویزیونی حضرت یوسف(ع)، روابط عمومی پیشین این سریال خاطرات پشت صحنه یوسف(ع) را منتشر می‌کند.

استادی در این زمینه گفت: در میان سریال های تاریخی که تاکنون از سیما پخش شده، سریال یوسف(ع) از معدود سریال‌هایی است که از ابتدای پیش تولید در آن مسوولیتی با عنوان «مدیر روابط عمومی» تعریف شده بود. پیش از حضور من در این سریال « بهنام بهادری» مدیر روابط عمومی این سریال بود و من نیز از بهار سال 1383 تا بهار سال 1384 به طور رسمی مدیر روابط عمومی این سریال بودم. پس از پایان این مدت نیز به دلیل این که در روزنامه به عنوان خبرنگاری که اخبار مربوط به این سریال را به طور مدام پیگیری می‌کردم، از مراحل مختلف ساخت سریال مطلع بودم. در طول این مدت اتفاق‌های جالبی در این سریال رخ داد. وقایعی همچون: مقدمات مربوط به ساخت و ساز دکورها، حضور رییس جمهور در سر صحنه این سریال در زمان حضور وی در شهرداری، سفر به مالزی جهت بازاریابی خارجی، حضور در بازار فیلم تهران، نحوه انتخاب بازیگران، چگونگی انتخاب بازیگر نقش حضرت یوسف(ع)، تعطیلی سریال و... برخی از رویدادهایی است که در این مدت شاهد آن بوده‌ام و فکر می‌کنم در هر یک از آن‌ها نکات فراوانی نهفته است که برای بینندگان این سریال می‌تواند جذاب باشد.

منبع : ایسنا