تبیان، دستیار زندگی
معلم شهید دكتر عبدالحمید دیالمه از زمره این مردان بود كه معارف و حیانی را شناخت و نسبت به شناساندن آن ها احساس تكلیف كرد و رسالت به تنهایی جهاد كردن را در یكی از بحران ترین فرازهای تاریخ انقلاب را بر دوش گرفت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرزبان غريب ارزش ها

مرزبان غریب ارزش ها

قل انما اعظكم بوحده ان تقوموا لله مثني و فردي ...

بگو( اي پيامبر ) من فقط به شما يك اندرز مي دهم كه دوتايي و به تنهايي براي خدا به پا خيزيد. ( سوره سبا /آيه 46 )

مردان بزرگ دو احساس دارند كه يكي آنان را مي سازد و ديگري آنان را مي سوزاند: احساس ( تعهد ) و احساس ( غربت ).

منشا احساس تعهد، ايمان به حق تعالي است و منشا غربت، اخلاص و دوري از هياهوي دنيا طلبي.

اين گونه مردان هنگامي كه ارزش ها ي مقد س را مي شناسند، به آن ها ايمان مي آورند و بار گران مسووليتي را بر دوش خود احساس مي كنند و مي روند تا حق را پاس دارند و مردمان را از آن آگاه سازند. تا بتوانند تيرگي هايي را كه براي فروپوشاندن فروغ حق و تشعشع( صراط مستقيم ) خودي مي نمايانند، نابود گردانند.

و چون مي نگرند كه خواسته ها ي بزرگ چنان است كه بايد در راه پاسداري از آن ها خواسته ها ي حقير را پشت سر افكنند، به آستانه اخلاص روي مي آورند و تنها به ارزش ها مي انديشند.

و در اينجاست كه غريب مي مانند ...

معلم شهيد دكتر عبدالحميد ديالمه از زمره اين مردان بود كه معارف و حياني را شناخت و نسبت به شناساندن آن ها احساس تكليف كرد و رسالت به تنهايي جهاد كردن را در يكي از بحراني ترين فرازهاي تاريخ انقلاب را بر دوش گرفت.

هنوز كساني هستند كه با شنيدن نام او در آفاقي گسترده از رسالت ها و صلابت ها، آگاهي ها و مجاهدت ها، يادهايي پرشور و خاطراتي گران قدر در روحشان جان مي گيرد.

اورا به ياد مي آورند، با ايماني قاطع، رسالت باوري و تعهد شناسي، دردمندي و بيداري، نا آرامي در راه رسانيدن حقايق به ديگران و مرزباني در برابر هجوم همه جانبه به دين.

بياييد تا با نيم نگاهي به آن خاطره ها قلب ها ي دردمندمان را مرهمي نهيم.

اولين جلسه كلاس، تحت عنوان اسلام شناسي، دانشگاه پلي تكنيك:

در اولين برخورد از اين كه يك دانشجوي پزشكي مسلط به معارف اسلامي ساده و عميق، راسخ و پرسوز سخن مي گويد، احساس خوبي داشتم و به دلم نشست.

به مرور زمان احساس كردم گمشده اي را كه به دنبالش بودم، يافته ام و در طول زمان نه تنها اين احساس ذره اي كم رنگ نشد بلكه پس از شهادت او دوباره همان خلا را در وجودم احساس كردم ...

نحوه شروع و خاتمه كلاس ها با همه جلسات فرق داشت . نه مثل سخنران هاي ديگر وقتش تمام مي شد، نه محل ديگري براي سخنراني قول داده بود و نه معلمي بود كه ساعت تدريسش به پايان رسيده باشد. شروع هر كلاس هميشه با وقت شناسي و نظم قابل توجه او راس ساعت موعود بود.

جملات آن روز شهيد در دانشكده داروسازي هرگز از صفحه ذهنم پاك نخواهد شد كه مي گفت:

" مرتب خود را زير ذره بين معيارها ي اسلام قرار دهيد و در كارها و ديدگاه هايتان دقت داشته باشيد. سر سوزني انحراف از مسير واقعي پس از مدتي شما را به جايي مي رساند كه درمي يابيد نسبت به نقطه ابتدايي كه بر آن انطباق داشته ايد زاويه بزرگي پديد آمده و شما را از صراط مستقيم كاملا دور ساخته است. "

خانه محقر مشهد، خيابان پاستور 22

زندگي ما با او، حضور در خانه اي بود كه هر لحظه آن بحث و يادگيري در باب اسلام بود . طنين صداي قرآن هيچ گاه در فضاي خانه قطع نمي شد. خصوصا سوره هايي خاص كه مورد علاقه اش بودند ...

وقت مطالعه اش از آن مواقعي بود كه آن را با هيچ كار ديگري عوض نمي كرد.

آن روز در كلاس، از صراط مستقيم سخن مي گفت، صراطي كه از مو باريك تر و از لبه شمشير برنده تر است. هيچ گاه احساس نكردم كه با بودن در كنار معلمي چون او كار بر من دشوار شود.

اما سختي حركت بر راه را بعد از او فهميدم ...

آخرين جلسه وداع دوستان در مشهد و آغاز نمايندگي مجلس:

هم خوشحال بوديم و هم سرشار از غم و اندوه، خوشحال از پيروزي او در انتخابات و اندوهگين از رفتنش به تهران . با همه ما اتمام حجت كرد و گفت: " همه اين جلسات و كلاس ها براي اصلاح و هدايت بود . اگر روزي احساس كنم اين گونه نيست، ديگر تشكيلات براي من مهم نيست . "

من آن روز سعي كردم، او را مطمئن كنم، در راهي كه انتخاب كرده ايم، استوار خواهيم ماند.

روز حادثه ...

باور نمي كردم كه نام او را جزء شهدا مي خواندند. تا به حال هيچ عزيزي با رفتنش اينگونه مرا در هم نشكسته بود. احساس مي كردم دنيا برايم به پايان رسيده است ...

از مدفن او خبري نداشتم چون گمان مي كردم او را همراه بقيه شهدا خواهند برد . ديوانه وار براي وداع آخر از مقابل مجلس تا بهشت زهرا( س ) را پياده رفتم اما ...

ديگر كسي مثل او نه قبل و نه بعد نتوانست در مسير زندگيم نقش او را ايفا كند ...

فريادي از وراي دو دهه ...

مرزبان غریب ارزش ها

... او فرزند زمان خويش نبود، صاعقه كلامش با انعكاسي از نورانيت تفكر شيعي در ظلمت جهل و نفاق، دوردست ها را روشن مي كرد. آنگونه كه درك سخنان آگاهانه او، اكنون كه نهضت اسلامي فراز و نشيب هاي زيادي را پشت سر گذاشته، برايمان آسان ترشده است.

هرچند بيش از هر زمان ديگر جاي آن مجاهد عرصه نبرد انديشه ها را براي دفاع از ارزش ها و اسلام ناب خالي احساس مي كنيم، اما فرياد بيدادگر او هنوز نيز پس از سال ها مي تواند روشنگر راه دلسوزان اسلام و انقلاب باشد.

بياييد امروز را زير ذره بين نگاه نافذ ديروز او نظاره كنيم:

سال 1358:

در گريستن بر تنهايي ثقلين( قرآن و اهل بيت ) اين دو وزنه سنگيني كه از زمان پيامبر ( ص ) تا به امروز غربت و تنهايي شان بر جاي مانده، بايد بر همه جهانخواران شوريد، كه اشك با شمشير منافات ندارد .

( سخنراني در تنهايي ثقلين )

سال 1358:

مسئوليت ما، داشتن روحيه، قدرت و چنان شناختي از اسلام است كه هر آن حاضر باشيم از همه چيزمان در اين راه بگذريم، اسلام اين را مي خواهد .

( سخنراني مذهب در بوته تاريخ )

سال 1359:

اگر هوشياري را از شما گرفتند و در مقابل چيزهايي كه به اسم اسلام مطرح كردند، دليل و مدرك نخواستيد و نگفتيد كجاي قرآن ؟  كجاي حديث ؟ كجاي روايت، چنين مساله اي هست ؟ مطمئن باشيد، زاويه اي ايجاد مي شود و هر روز اين زاويه شاخه هايش بازتر مي شود و بعد زماني مي رسد كه شما اين انقلاب را از دست خواهيد داد !

( سخنراني  سوره  نصر )

سال 1358:

امروز بعد از انقلاب بزرگترين بار بر زن مسلمان وجود دارد. شما مسئوليت ايجاد يك نسل مهذب را داريد، چه كرده ايد براي ساخت اين نسل؟!

( سخنراني در شب ميلاد حضرت فاطمه ( س ) )

سال 1359:

ما بايد هر چه سريع تر رشد فرهنگي را در سطح عموم ملت بالا ببريم چرا كه يك خطر اساسي ما را تهديد مي كند و آن نسلي است كه بايد در آينده تداوم انقلاب به دست او انجام گيرد و امروز خيلي از گروه هاي منحرف آن را بازيچه خودشان قرار داده اند و افكارشان را مسموم مي كنند و اين نسل را آماده مي كنند كه براي دوره هاي بعد بتوانند انقلاب را در جهت خودشان برگردانند.

( مصاحبه با روزنامه صبح آزادگان )

سال 1358:

مباني امروز اروپا و غرب اين است كه بتوانند مبناي خانواده را متلاشي كنند و يكي از زمينه هاي متلاشي كننده خانواده در درجه اول اين است كه فرزند حقوق پدر و مادر را نشناسد و عملكرد آن ها را وظيفه تلقي كند و هيچ نوع سپاس و قدرداني در برابر آن نداشته باشد. زماني كه سركشي از متن خانواده شروع گردد، در سطح جامعه وسيع تر خواهد شد .

( سخنراني حق فرزند )

سال 1359:

يكي از خطراتي كه امروز بيش از هر زمان ديگر جامعه ما را از جناح ليبرال تهديد مي كند، مساله مسخ فرهنگي است. آن ها به نوعي افكار دقيق غربي يا به تعبيري دمكراسي غربي را در قالب پوشش هاي اسلامي با آيات قرآن پياده مي كنند و همه آن ها در يك جناح و در جهت مسخ فرهنگي گام بر مي دارند. امروز اين نيروها، تمام سعي و هم و غمشان اين است كه آن موضع ضد كليسايي را به يك موضع ضد اسلامي تبدبل كنند .

( مصاحبه مطبوعاتي روزنامه ابرار )

سال 1360: ( سه رو زقبل ا زشهادت )

اگر شما امروز جزء نيروهايي بوديد كه در تشييع جنازه شهيد شركت كرديد، شعار داديد و براي او گريه كرديد، امروز اين مسئوليت بر دوش شما هست كه حركت فكري او را بشناسيد و بتوانيد در جامعه رواج دهيد .

( سخنراني در شهادت دكتر چمران )

سال 1360:

اميدوارم كه خداوند لياقت و شايستگي نائل شدن به درجه شهادت را به ما و همه آن افرادي كه در طول اين مبارزات عشق رسيدن به آن مرحله را داشتند، عطا فرمايند .آمين ...

( سخنراني شهيد و شهادت )

معلم شهيد دكتر عبدالحميد ديالمه نماينده مردم مشهد در اولين دوره مجلس شوراي اسلامي بود كه در حادثه انفجار دفتر حزب جمهوري اسلامي در هفتم تير ماه سال شصت به همراه 72 تن ديگر از ياران امام( ره ) به درجه رفيع شهادت نائل گرديد.

از آن مجاهد عرصه ي نبرد انديشه ها و فريادگر غربت ارزش ها كه جوان ترين نماينده مجلس شوراي اسلامي بوده است، بيش از 400 ساعت سخنراني در زمينه ها ي گوناگون فكري به يادگار مانده است.

لوح فشرده ي " رايت بيداري( 1 ) " مجموعه سخنراني هاي شهيد با عنوان " ضوابط حركت بر صرا ط مستقيم " مي باشد.

براي تهيه اين محصول از طريق فروشگاه اينترنتي تبيان كليك كنيد.

لوح فشرده" رايت بيداري( 2 ) " نيز مجموعه سخنراني هاي وي با عنوان " رساله حقوقيه امام سجاد( ع ) " مي باشد.

براي تهيه اين محصول از طريق فروشگاه اينترنتي تبيان كليك كنيد.