تبیان، دستیار زندگی
مقدمه درگیری با نیروهای سوریه نقش عراق در تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان نمایش فیلم پی نوشتها مقدمه قبل از پرداختن به حمله ی گسترده اسراییل به لبنان در سال 1361 شمسی، لازم است، به طور مختصر اشاره ای به تجاوزات گذشته، این رژیم...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تهاجم رژیم اشغالگر قدس شریف به لبنان

مقدمهدرگیری با نیروهای سوریه

نقش عراق در تجاوز رژیم صهیونیستی به لبناننمایش فیلم

پی نوشتها

مقدمهقبل از پرداختن به حمله ی گسترده اسراییل به لبنان در سال 1361 شمسی، لازم است، به طور مختصر اشاره ای به تجاوزات گذشته، این رژیم به کشور لبنان، بشود.

در جریان نخستین جنگ اعراب و اسراییل در سال 1948 میلادی، نیروهای این رژیم به یک موضع لبنان به نام «المالکیة» تجاوز کردند.

مالکیه، دهکده ای است که در دو راهی فلسطین – لبنان در بخش میان جبهه ی لبنان واقع است. نیروهای صهیونیستی این روستا را در مه 1948 اشغال کردند، اما نیروهای لبنانی با همکاری نیروهای ارتش نجات بخش اعراب، آن را طی یک نبرد بازپس گرفتند. در 23 مارس 1949، لبنان با رژیم صهیونیستی، قرارداد ترک مخاصمه امضا کرد.

در 29 اکتبر 1965، نیروهای اسراییلی، دگرباره به خاک لبنان تجاوز کردند و ضمن پیشروی، دست به یک سلسله عملیات انفجاری و تخریبی زدند.

در جنگ 1967، اعراب و اسراییل، لبنان به قرارداد ترک مخاصم 1949 متوسل شد. اما وزیر خارجه رژیم صهیونیستی، این قرارداد را، کان لم یکن اعلام کرد.

سال 1968، لبنان شاهد یک سلسله تجاوزات از سوی اسراییل بود که آخرین آن تجاوز به فرودگاه بین المللی بیروت بود که در اثر آن 13 فروند هواپیمای غیر نظامی لبنان منهدم شدند.

در طی سالهای 1969 و 1970، رژیم صهیونیستی چندین بار خاک لبنان را بمباران کرد و همچنین در 12 مه 1970، به منطقه عرقوب تجاوز کرد.

در طی سالهای 1970 میلادی، لبنان شاهد گسترش دامنه ی عملیات تجاوزکارانه اسراییل که شامل، عملیات کماندویی هوابرد، بمباران مناطقی در عمق کشور و انهدام تأسیسات اقتصادی و تجاوز به مناطق پر جمعیت، بود. شدیدترین حملات اسراییل به لبنان در ماه مارس 1978، صورت پذیرفت، که طی آن جنوب لبنان تا حومه های لیطانی به اشغال نیروهای تجاوزگر در آمد.

در 17 و 18 ژوئیه 1981 اسراییل به یک منطقه در بیروت حمله هوایی کرد و چندین ساختمان مسکونی را ویران کرد.

سرانجام در پی پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه های جنگ با عراق و آزادسازی خرمشهر در خرداد ماه 1361 (1982) رژیم صهیونیستی برای این که استراتژی نظامی جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار دهد، بشیر جمیل عامل خود را در لبنان به عنوان رییس جمهور روی کار آورد و متعاقب آن در پی بهانه ای برای تجاوز به لبنان بود.

پس از حمله به یک اتوبوس در بیت المقدس، مناخیم بگین نخست وزیر وقت اسراییل اعلام کرد، موافقت نامه ی آتش بس با سازمان آزادی بخش فلسطین را لغو شده می داند. به دنبال این ادعا، هواپیماهای اسراییلی به خاک لبنان حمله بردند و 11 نفر را شهید و 56 نفر را زخمی ساختند .

روز 4 ژوئن 1982، طی یک عملیات بمب گذاری در لندن، سفیر اسراییل مجروح شد، این مسأله بهترین و مناسبترین بهانه را به دست اسراییل داد.

دو روز بعد، یعنی در 6 ژوئن 1982 برابر 16 خرداد 1361، نیروهای پیاده و زرهی ارتش صهیونیست پس از تجاوزات مکرر هوایی بر فراز شهر صیدا و مناطق جنوبی لبنان حملات همه جانبه خود را از زمین، دریا و هوا با حدود 20 هزار سرباز که پس از مدتی به 65 هزار نفر افزایش یافت – و صدها تانک و نفر بر زرهی به خاک لبنان آغاز کردند و با عبور از منطقه ی تحت کنترل نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، از مرز لبنان گذشتند و به طرف شمال این کشور و به سوی شهرهای صور و صیدا، نبطیه، هرمون، مرجعیون، ظهرانی و سایر پایگاه های فلسطینی ها به پیشروی خود ادامه دادند و 2500 کیلومتر مربع از خاک لبنان، را که بیش از یک چهارم از مساحت آن کشور است به اشغال خود درآورد و بیروت را هم محاصره کرد.

درگیری با نیروهای سوریه

واحدهایی از ارتش سوریه از سال 1967، به دعوت دولت لبنان در دره بقاع استقرار یافته بود. روز 8 ژوئن 1982، ارتش اسراییل دست به اقداماتی زد که اصولاً برخورد با سوریه را اجتناب ناپذیر می کرد؛ اما دولت اسراییل اعلام کرد که «اسراییل به نیروهای سوریه حمله نمی کند، مگر آنها آغازگر حمله باشند.» و بلافاصله یک ستون از ارتش اسراییل به محور مرکزی لبنان گسیل شد، تا قوای سوریه را دور بزنند.

آنچه در ماجرای برخورد اسراییل و سوریه در خاک لبنان حائز اهمیت می باشد این است که با وجود حضور نیروی هوایی سوریه طی ساعات اولیه ی درگیری، باز هم اسراییلی ها نتوانستند به هدف اصلی خود که تسلط بر بزرگراه بیروت – دمشق بود – دست یابند، زیرا وقتی که در 11 ژوئن هر دو طرف پیشنهاد آتش بس را پذیرفتند و دست از پیشروی کشیدند، تازه معلوم شد که، حتی یک ستون از ارتش اسراییل هم نتوانسته، خود را به قسمتی از این بزرگراه که، در کنترل سوریه قرار داشت، برساند.

نقش عراق در تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان

یکی از افسران سازمان اطلاعات عراق که پس از جنگ دوم خلیج فارس از کشورش فرار کرده، در خاطرات خود در این باره چنین گفته است:

هنگامی که محاصره ی آبادان درهم شکسته شد و بعداً در سال 1982، نیروهای ما در مقابل نیروهای ایران در خرمشهرشکست خوردند و عقب نشینی کردند، کشورهای عرب، به ویژه عربستان سعودی و کویت، کمکهای شایان توجهی به عراق کردند، اما جمهوری عربی سوریه در مقابل جنگ ایستاد و هیچ گونه مساعدتی به ما نکرد. وقتی برای رهبری ما مشخص شد که سوریه ما را تهدید می کند و در این جنگ با جمهوری اسلامی متحد شده است، رهبری تلاش کرد، ابونضال را تجهیز نماید. ابونضال یک فلسطینی مزدور سازمان اطلاعات اسراییل «موساد» است. در صدد بر آمدیم با او ارتباط برقرار کنیم، تا وی سفیر اسراییل را در لندن ترور کند.

هیأتی بلندپایه برای دیدار با او اعزام کردیم و طرح را برایش توضیح دادیم. اطلاعات تکمیلی و همچنین فهرستی از کارهایی را که سفیر اسراییل در لندن انجام می دهد، در اختیار او گذاشتیم. سفارت ما در لندن در این زمینه بسیار فعال بود و ابونضال همه ی دستورات خود را از آنجا دریافت می کرد و قبل از وقوع حادثه شبانه روز در داخل ساختمان سفارت زندگی می کرد.

عملیات ترور سفیر اسراییل، در ساعت 10 روز 4 ژوئن 1982، انجام شد. این عملیات بهانه های لازم را برای دخالت اسراییل در لبنان و اشغال آن فراهم کرد. هدف ما هم همین بود و قبلاً در یک جلسه ی محرمانه که صدام حسین با شورای فرماندهی انقلاب تشکیل داد، گفته بود «ترور (سفیر اسراییل) هدف نیست، بلکه وسیله ای است برای دخالت اسراییل در لبنان، در نتیجه سوریه مجبور خواهد شد، از مرزهای ما عقب نشینی کند.»(1)

تحلیل رژیم بعث عراق در آن شرایط، که می رفت سرنوشت نهایی جنگ به نفع ایران رقم زده شود، از فراهم ساختن زمینه ی تجاوز رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان این بود که، با این اقدامِ اسراییل، سوریه تحت فشار قرار می گیرد و از سوی دیگر توجه ایران نیز از جبهه های جنگ با عراق به تهاجم رژیم اشغالگر به جنوب لبنان جلب می شود.

هر چند که فاجعه تجاوز به جنوب لبنان و اعزام نیرو از سوی ایران به آن کشور، در تعقیب نیروهای عراقی که در عملیات بیت المقدس شکست سنگینی خورده بودند، تأثیر گذاشت و موجب تأخیر در اجرای عملیات رمضان شد، اما درک توطنه ی دشمن از جانب امام خمینی قدس سره و هشدار ایشان به مسؤولان کشور، در این زمینه موجب شد، تا ایران، بار دیگر توجه خود را به جبهه های جنگ با عراق معطوف سازد.

در پی یورش صهیونیست ها، به جنوب لبنان و به خاک و خون کشیده شدن مسلمانان این سرزمین، امام طیّ پیامی فرمودند:

من کلمه ی مبارکه استرجاع را،نه برای جنایات اسراییل و شهادت و آسیب بسیاری از مسلمانان  مظلوم جنوب لبنان عزیز می گویم، گرچه آن هم استرجاع دارد و نه برای شهر و روستاهای آن کشور اسلامی که، به دست جنایتکار رژیم صهیونیستی کافر اسراییل اشغال و خراب شده، گرچه آن هم استرجاع دارد و ... بلکه برای بی تفاوتی کشورهای اسلامی، یعنی حکومت های آنها، استرجاع می کنم و ای کاش فقط بی تفاوتی بود. (2)

حضرت آیت الله خامنه ای، رییس جمهور وقت ایران، نیز در رابطه با تجاوز رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان طی پیامی به حافظ اسد، رییس جمهور سوریه، ضمن اظهار تأسف از این تهاجم نوشتند:

«امروز وقت آن است که امکانات انسانی، تسلیحاتی، تبلیغاتی، سیاسی و اقتصادی جهان اسلام، علیه تجاوزات مکرری که نسبت به حریم مستضعفان صورت می گیرد، بسیج شود. جمهوری اسلامی ایران با وجود این که در جنگ است اعلام می کند که در حد توان، قوای خویش را وقف دفع حملات رژیم اشغالگر قدس به جنوب لبنان خواهد کرد. ما از هم اکنون، به عنوان اولین گام، بخشی از نیروهای پیاده و زرهی خود را برای این منظور مهیا کرده ایم، تا در اولین فرصت  عازم جبهه های نبرد با خصم صهیونیستی شوند.» (3)

وزارت امور خارجه ایران نیز طی، پیامی ضمن محکوم کردن این تجاوز، اعلام کرد:

«... بی شک در کنار سیاستهای توسعه طلبانه و اشغالگرانه ی رژیم صیهونیستی، یکی از اهداف مهم این اقدامات جنایتکارانه، انحراف افکار جهان از جنایات ارتش مزدور عراق، علیه امت مظلوم در ایلام و خوزستان و همچنین فراهم آوردن زمینه های نجات صدام است.»(4)

در راستای مواضع اتخاذ شده از سوی حضرت امام خمینی قدس سره و دیگر مسؤولان کشور، ارتش و سپاه پاسداران، طی اطلاعیه ی مشترکی، آمادگی خود را برای اعزام به لبنان اعلام کردند و متعاقب آن تعدادی از نیروهای سپاه و ارتش برای مقابله با ارتش متجاوز صهیونیستی به لبنان اعزام شدند و واحدهای اولیه ی آن، مورد استقبال مقامات رسمی سوریه و مردم آن کشور قرار گرفتند.

امام خمینی قدس سره در ورای ظواهر، رویدادها و حوادث، حقایقی را می دیدند که انسان های معمولی قادر به درک آن نیستند. امام قدس سره عمق توطئه دشمن را درباره ی انصراف جمهوری اسلامی از جبهه های جنگ با عراق و سرگرم ساختن آن به جای دیگری را درک و در این زمینه هشدار لازم را دادند.

حضرت امام قدس سره در آستانه ی فرار رسیدن، ماه مبارک رمضان سال 1361، در دیدار گروهی از علما و روحانیان فرمودند:

«اگر امروز تمام نظرها متوجه لبنان بشود  تمام گویندگان از لبنان بگویند، تمام نویسندگان از لبنان بگویند، این توفیقی است، برای امریکا که ایران جنگ خودش را فراموش کرده، و هم عراق را از دست می دهد و هم لبنان را، نه می تواند در عراق کاری بکند و نه می تواند در لبنان. ما راهمان این است که، باید از راه شکست عراق، دنبال لبنان برویم، نه مستقلاً، ان شاءالله تعالی.»(5)

هشدار حضرت امام قدس سره استراتژیِ «راه قدس از کربلا می گذرد» را پیش روی رزمندگان اسلام قرار داد.

پی نوشتها:

1- کتاب سازش، خاطرات یک افسر عراقی، انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی.

2- کیهان، 19 خرداد 1361.

3- کیهان، 17 خرداد 1361.

4- کیهان، 17 خرداد 1361.

5- اطلاعات 1/4/1361.