تبیان، دستیار زندگی
«ویلیام چیتیك» اسلام‌شناس و عرفان‌پژوه علت گرایش غربی‌ها به مولانا را در چند سال اخیر بازگو كرده و یكی ار دلایل آن را تشنگی غربی‌ها به معنویت دانسته است ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گرایش غربی‌ها به مولانا

مولانا

«ویلیام چیتیك» اسلام‌شناس و عرفان‌پژوه علت گرایش غربی‌ها به مولانا را در چند سال اخیر بازگو كرده و یكی ار دلایل آن را تشنگی غربی‌ها به معنویت دانسته است.

به گزارش فارس، «ویلیام چیتیك» در مصاحبه تفصیلی‌اش با «محمدعلی نیازی» در یادنامه‌ای كه «انجمن آثار و مفاخر فرهنگی» به مناسبت مراسم تجلیل‌ از وی به چاپ رسانده، گفته است: علاقه و توجه غربیان امروز به مولانا جهات متعدد دارد. یكی تشنگی آنان به معنویت است. این عامل بسیار مهمی است. اگر از لحاظ تاریخی به قضیه توجه كنیم،‌باید بگوییم نیكلسون از این جهت خدمت بزرگی به غربیان كرده است. او حدود پنجاه سال پیش، مثنوی را دقت شگرفی تصحیح انتقادی و به انگلیسی ترجمه كرد و در شش جلد به چاپ رسانید و دو جلد شرح نیز بر آن افزود، كه تمام آن‌ها به فارسی ترجمه و چاپ شده است.

وی افزوده است: پس از او، شاگردش،‌آربری، بخشی از غزلیات شمس را به انگلیسی برگرداند. هم‌چنین خانم آن ماری شیمل كه همه اهل فرهنگ با آ‌ثار ایشان آشنا هستند، كتاب مبسوطی درباره جنبه‌های ادبی، كلامی، فلسفی و عرفانی، و خلاصه،جوانب مختلف كلام مولانا نگاشته است و این آثار در افكار مردم مغرب زمین تاثیر بزرگی به جا نهاد.

این مولانا‌شناس تصریح كرده است: كتابی كه من در شرح عقاید خاص و سیر و سلوك مولانا نوشته‌ام و به چاپ رسیده، با جهان‌بینی مولانا آغاز می‌شود و بیان می‌كند كه او چگونه به آیات خداوند، یعنی پدیده‌های عالم،‌ می‌نگرد. در بخش دوم این كتاب، نحوه معاملات و عبادات و مجاهده در راه حق را توضیح داده‌ام. بخش دیگر كتاب درباره عشق گفت و گو می‌كند كه همان ارتباط درونی بین انسان و خداوند است. در این كتاب سعی كرده‌ام تا حدی كه ممكن است، از خود چیزی نگویم. اشعاری از مولانا را از نو ترجمه كرده‌ام و توضیح داده‌ام كه شرح ابیات مولانا در خود آن‌هاست و برخی برخی دیگر را شرح و تفسیر می كند.

در ادامه مطلب آمده است: با تامل در آثار این عارف و شاعر روشن می‌شود كه او كمتر به عقاید دیگران پرداخته و سخن و عقیده خود را بیان داشته است. این كتاب در سال 1983 منتشر شد، و آن وقت هنوز این موج گرایش به مولانا شروع نشده بود. پس از چند سال كه چندین كتاب راجع به مولانا به چاپ رسید و ترجمه ابیات او به انگلیسی انجام شد، رفته رفته چند تن از شاعران غربی، یا به هر حال كسانی كه ادعای شاعری داشتند، با توجه به ترجمه اشعار مولوی، دیدند اگر آن‌ها را به شعر ترجمه كنند زیباتر و دلپسندتر خواهد شد. می‌گفتند مستشرقان ذوق شاعری نداشتند تا زیبایی اشعار را درك كنند - اتفاقا نیكلسون طبع شاعرانه داشت - البته سخن آنان هم بی‌وجه نبود. آن‌ها از جهتی درست می‌گفتند. ما و مستشرقان مقید بودیم كه عین الفاظ اشعار را ترجمه كنیم. اما آن ادیبان و شاعران آزادانه ترجمه می‌كردند و می‌كنند؛ یعنی هر جا را كه دل‌شان می‌خواست تغییر می‌دهند كه دست‌ آخر هم چیز جالبی به انگلیسی می‌شود.

وی افزوده است: مثلا هر جا كه مولانا سخن از تكلیف می‌گوید و موظف بودن انسان در برابر خداوند،‌آن را حذف می‌كنند چرا؟ برای این كه به ذوق آمریكایی نمی‌خورد. آمریكایی می خواهد خدا را آزادانه عبادت كند، یعنی هر طور كه خودش دوست دارد؛ البته می‌خواهد خدا هم خوشش بیاید و تاییدش كند. اشعار عاشقانه مولانا را خیلی می‌پسندند؛ اما هرگاه كه از وظایف مسلمانی یاد می‌كند، سانسورش می‌كنند. فقط از اشعار مولانا عشق را گرفته‌اند و می‌گویند مردم با این عشق خوش‌اند! از نظر آنان، عمل لازم نیست.

چیتیك اضافه كرده است: به هر حال،‌چنان كه گفتم،‌پس از انتشار آن آثار، كم‌كم كار شور و علاقه به مولانا بالا گرفت. اكنون هم این كتاب‌ها خیلی طرفدار دارد و در مجله خاص نشریات می‌خواندم كه پرفروش‌ترین شاعر انگلیسی زبان آمریكا در سال 1998 مولانا جلال‌الدین رومی بوده است! كه برای من مسئله بسیار عجیبی است.

وی در عین حال تاكید كرده است: باید به این نكته توجه داشت كه ممكن است كسانی از آنها از روی علایق مذهبی دوستدار مولانا شده باشند، چون مذهب اشخاص هر چه باشد مخالفتی با مولانا ندارد، عارف می‌گوید با خدا باید دوستی ورزید. به هر تقدیر هر چه باشد از جهتی خیر است