تبیان، دستیار زندگی
من سال گذشته طرحی داشتم و قصدم ساخت یك تله‌فیلم بود. به همراه سعید دولتخانی فیلمنامه مشتركی نوشتیم و بعد از آن بعضی از دوستان كه فیلمنامه را خواندند تصورشان بر این بود كه فیلمنامه «قرنطینه» قابلیت تبدیل شدن به یك فیلم سینمایی را دارد و این طور شد كه آن را
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بدون شعار، برای تماشاگر عادی سینما

حمید گودرزی

منوچهر هادی، كه این روزها «قرنطینه» را روی پرده دارد، با پشتكاری كه داشت خیلی زود توانست پله به پله رشد كند و روی صندلی كارگردانی بنشیند.

دستیار اصغر فرهادی در «چهارشنبه سوری» در اولین ساخته بلند سینمایی‌اش، كوشیده تا فیلمی بسازد كه آینده حرفه‌ای او را در سینما تضمین كند. خودش می‌گوید كوشیده تا فیلمی آبرومند و شریف بسازد كه قابلیت دفاع كردن داشته باشد.

«قرنطینه» روی مرز تلخی و شیرینی حركت می‌كند و هادی این را جزو الزامات روایت چنین داستانی می‌داند.

او می‌گوید باز هم در دل سینمای بدنه فیلم خواهد ساخت و هیچ علاقه‌ای به ساخت فیلم‌هایی كه برای تماشاگر ساخته نمی‌شود، ندارد.

•  فیلمنامه «قرنطینه» چطور شكل گرفت؟

من سال گذشته طرحی داشتم و قصدم ساخت یك تله‌فیلم بود. به همراه سعید دولتخانی فیلمنامه مشتركی نوشتیم و بعد از آن بعضی از دوستان كه فیلمنامه را خواندند تصورشان بر این بود كه فیلمنامه «قرنطینه» قابلیت تبدیل شدن به یك فیلم سینمایی را دارد و این طور شد كه آن را سینمایی كردیم. اما جرقه شكل‌گیری فیلمنامه از زمانی زده شد كه من به بخش بیماران سرطانی بیمارستان امام خمینی رفتم، دكتری می‌گفت هیچ كس از این بخش زنده بیرون نیامده و این به‌نظر من بسیار دردناك بود. به‌نظرم دیدن آدم‌هایی كه ظاهر متفاوتی پیدا كرده و هر لحظه در انتظار مرگ هستند لحظه بكری بود.

• خودتان اعلام كرده‌اید كه این فیلم را با دغدغه بازگشت سرمایه ساخته‌اید. آیا می‌خواستید با این حرف منتقدین را خلع سلاح كنید؟

نه اصلا این طور نیست. این طور نبوده كه من این فیلم را صرفا با هدف بازگشت سرمایه بسازم. هر كس «قرنطینه» را ببیند متوجه می‌شود كه این فیلم صد در صد برای گیشه ساخته نشده است. من دغدغه‌هایی داشتم كه آنها را تصویر كردم. به هر حال من تلخی فضای بیمارستان و بیماران سرطانی را هم تصویر كرده‌ام. اما وقتی خودم سرمایه‌گذار فیلم هستم نمی‌توانم این مسئله را كه بازگشت سرمایه برایم مهم است پنهان كنم. من می‌خواستم فیلمی بسازم كه فروش خوبی هم داشته باشد.

نیوشا ضیغمی ، افسانه بایگان

• به‌نظر می‌رسد همین تلفیق دغدغه‌های شخصی و مولفه‌های گیشه پسند باعث شده فیلم لحن دو دستی به‌خود بگیرد؟

نه این را قبول ندارم چون من به هر دو وجه نظر داشتم و آنها را به خوبی تلفیق كردم. من از بازیگران حرفه‌ای استفاده كردم و سوژه اصلی داستان من، قابلیت جذب مخاطب را دارد. به هر حال وقتی یك كارگردان اعتبار خود را در ساخت فیلم به میان می‌آورد باید فیلم آبرومند و شریفی بسازد كه قابلیت دفاع كردن داشته باشد. فیلم من مخاطب پسند است و تكلیفش با تماشاگر روشن است. زمانی كه من یكی از شخصیت‌های اصلی داستان را در قالب یك بیمار سرطانی به مخاطب نشان می‌دهم قطعا تمام توجهم به گیشه نبوده است.

• ولی شما به سراغ یك داستان كلیشه‌ای رفتید؟

بله رفتم چون این داستان در ایران مخاطب دارد و تماشاگر به آن علاقه نشان می‌دهد. من دوست داشتم برای مردم فیلم بسازم و این كار را كردم و حالا جرقه‌ای كه در ذهن داشتم را در این قصه كلیشه‌ای لحاظ كردم.

• و آن جرقه باعث شد «قرنطینه» تبدیل به یك فیلم تلخ شود؟

بله اصلا من معتقدم مردم ما فیلم تلخ را دوست دارند البته به تلخی فضای فیلم آن طور كه شما می‌گویید اعتقادی ندارم. «قرنطینه» فیلم تلخی نیست بلكه مشكلاتی كه بعضی از كاراكترهای داستان ما دارند لحظات تلخی را در آن رقم می‌زند. بعضی وقت‌ها شما یك قصه شهری خیابانی كاملا تلخ می‌سازید ولی تلخی‌ «قرنطینه» از این جنس نیست. فیلمنامه ما اصلا تلخ نیست. حتی می‌توانم بگویم كه فضاهای فیلم ما اغلب رمانتیك، لطیف و احساسی است. بله مضمون قصه ما تلخ است و در پایان داستان یكی از قهرمانها می‌میرد اما در نهایت تلخی تلطیف شده است.

• چرا در شخصیت‌ پردازی‌ها، آنقدر كه به كاراكتر سهیل (حمید گودرزی) توجه نشان دادید، به سمیه( نیوشا ضیغمی) نپرداختید؟

به اعتقاد من وقتی فیلمی در حوزه سینمای تجاری و بدنه ‌ساخته می شود باید علاوه بر جلب نظر مخاطب عام، حرفی هم برای قشر روشنفكر جامعه داشته باشد. قصه ما باید قهرمان داشته باشد و مابقی هم قهرمان را كامل می‌كنند. به‌نظرم در«قرنطینه» من زیاد هم از این قاعده پیروی نكردم. اتفاقا سمیه قهرمان داستان ماست و اتفاقاتی كه برای سهیل رخ می‌دهد نتیجه ارتباط او با سمیه است. هر اتفاقی  كه برای سهیل می‌افتد به خاطر سمیه است. در 20 دقیقه فیلم شما با سهیل درگیرید و این بازتاب ارتباط او با سمیه است. سمیه یك دختر جنوب شهری دانشجوست. او به‌طور منطقی عاشق سهیل می‌شود و در عین حال به او می‌گوید كه ما به درد هم نمی‌خوریم. هر چه سمیه بیشتر مخالفت می‌كند سهیل بیشتر راغب می‌شود. سمیه گول سهیل را نمی‌خورد و از او می‌خواهد كه خودش را به خطر نیندازد.

• یكی از داستان‌های فرعی پررنگ، حضور دو جوان بیمار و عشق آنها به یكدیگر است. به‌نظر می‌رسد این عشق هم آن طور كه باید شكل نمی‌گیرد.

من طی تحقیقاتی كه در بیمارستان داشتم با یك بیمار سرطانی به نام غلامرضا برخورد كردم كه حالا شخصیت او را در كاراكتری كه رضا عطاران بازی می‌كند می‌بینید. او یك جنوبی بود كه همیشه سیگاری به گوشه لب داشت و شوخ طبع بود. این كاراكتر دقیقا در عطاران نمود دارد و حالا با شیرینی كه عطاران دارد این نقش كمی لطیف‌تر شده است.

در واقع  غلامرضا هم عاشق شده بود. به‌نظرم در «قرنطینه» عشق این دو بیمار با بازی رضا عطاران و خاطره حاتمی خوب از كار در آمده چون جنس عشق آنها همین گونه است. به هر حال این دختر اهل شهرستان است و به‌زودی به یك پسر جواب مثبت نمی‌دهد.

رضا عطاران

• به‌نظرتان رضا عطاران توانسته در «قرنطینه» از همان كاراكتر همیشگی مجموعه‌های تلویزیونی فاصله بگیرد؟

ببینید یك نكته‌ای وجود دارد، اینكه مخاطب از عطاران ذهنیت دارد. در اولین پلانی كه تماشاگر عطاران را می‌بیند صدای خنده در سالن سینما می‌پیچد هر چند كه او اصلا كار خنده‌داری نمی‌كند.

• و این خنده تماشاگر باعث آزار شما می‌شود؟

نه. من فكر می‌كنم چون قصه تراژدی و حزن‌انگیز است تماشاگر از هر لحظه‌ای برای خندیدن و شاد بودن استفاده می‌كند. به هر حال فضای بیمارستان بسیار تلخ بود ولی حضور عطاران تلخی این فضا را كاملا گرفته است. از سوی دیگر این كاراكتر یك بیمار سرطانی است كه شوخی و بذله‌گویی در وجودش است. به‌نظر شما بیماری سرطان فقط به قشر روشنفكر تعلق دارد؟ یك جوان شهرستانی و شوخ نمی‌تواند سرطانی باشد؟ این آدم هم حق دارد كه شوخی كند و هم حق دارد عاشق شود. او مرگ خودش را باور ندارد.

• به‌نظر می‌رسد حجم قصه‌های فرعی «قرنطینه» آنقدر زیاد است كه باعث شده از كنار هر یك سرسری عبور كنید.

نه این طور نیست. من اعتقاد دارم آدمهایی كه وارد داستان ما شده‌اند هر كدام باید حرف، كاراكتر و شخصیت‌پردازی داشته باشند. مادر سمیه با فروش كلیه‌اش خود را به مخاطب می‌شناساند چون در آن لحظه مخاطب برای او دلسوزی می‌كند و می‌فهمد او یك مادر فداكار است و خنثی نیست. اتفاقاتی كه برای شخصیت‌های فرعی می‌افتد همه در خدمت داستان اصلی است.

مردم ما فیلم تلخ را دوست دارند البته به تلخی فضای فیلم آن طور كه شما می‌گویید اعتقادی ندارم. «قرنطینه» فیلم تلخی نیست بلكه مشكلاتی كه بعضی از كاراكترهای داستان ما دارند لحظات تلخی را در آن رقم می‌زند. بعضی وقت‌ها شما یك قصه شهری خیابانی كاملا تلخ می‌سازید ولی تلخی‌ «قرنطینه» از این جنس نیست.

• در مورد كاراكتر نامادری سهیل با بازی شهره سلطانی این عدم‌شخصیت‌پردازی و تیپ بودن بیشتر نمود دارد؟

چه چیزی باعث شده شما انتظار دیگری از این كاراكتر داشته باشید. امروزه مد شده فیلمنامه كه نوشته می‌شود در همان حال پیشینه نقش‌ها را توضیح می‌دهند. نامادری در جامعه و فرهنگ ایرانی یك تعریفی دارد و حالا من می‌خواستم نامادری داستان ما از این تعریف دور باشد.

• «قرنطینه» پایان جالبی دارد. به نوعی تلخی و شیرینی با هم تلفیق شده است. ظاهرا هم می‌خواستید پایان كاملا تلخ نباشد و هم از طرفی به‌اصطلاح به مخاطب باج ندهید.

بله دقیقا همین طور است. اگر نشان می‌دادم كه هر دو زوج در نهایت به هم می‌رسند و شفا می‌گیرند این پایان كاملا شعاری بود. مهم پایبندی به عشق بود كه این مسئله كاملا نمود دارد. من به‌دنبال حقیقت بودم، نه می‌خواستم به مخاطب باج بدهم و نه می‌خواستم فیلمم شعاری شود. به‌نظر خودم هم فینال «قرنطینه» از نقاط قوت آن است.

• زوج حمید گودرزی و نیوشا ضیغمی چطور انتخاب شدند؟ اینكه این دو همزمان فیلم دیگری را روی پرده دارند برای شما ناخوشایند نیست؟

به هر حال من خیلی خوشحال نیستم كه فیلم «تلافی»  هم با بازی این دو روی پرده است ولی به هر حال این وظیفه شورای صنفی نمایش است كه به این مسائل توجه كند. اگر  زمانی  را كه به من می‌دهند فیلمم را اكران نكنم این فرصت را از دست می‌دهم. در نهایت معتقدم فیلم از طریق تبلیغ چهره به چهره مخاطب خود را پیدا می‌كند و از این بابت نگرانی ندارم.

• و بعد از «قرنطینه» ؟

من باز هم فیلم تجاری می‌سازم چون معتقدم ما در قبال مردم مسئولیم. من صادق بودم كه گفتم به‌دنبال بازگشت سرمایه هستم. چرا كه یك فیلم هنری كه مخاطب ندارد ده‌ها سینما را اشغال می‌كند و فرصت اكران را از فیلم‌های تجاری می‌گیرد. این منصفانه نیست. اما بعد از «قرنطینه» قصد دارم فیلمنامه«یكی می‌خواد باهات حرف بزنه» را جلوی دوربین ببرم و اگر نشد یك كمدی می‌سازم اما هنوز فیلمنامه آن را ننوشته‌ام.

منبع : همشهری