مرقد گم گشته
سراغ مرقد گم گشته زهرا ز مولا پرس نشان پهلوى بشكسته را از شیر یكتا پرس
عدو زد بیت زهرا آتش از كین غدیر، افسوس سؤال جایگاه سیلى از آن مرد رسوا پرس
میان درب و دیوار و فشار ظالم غدّار ز ناموس خدا اى دوست سرّ این معما پرس
نظر كن، كرده محسن را به راه دوست قربانى ز زهرا رمز این قربانى و از راز اهدا پرس
ز شمع سوخته سرّ فداكارى چه مىپرسى؟ شفق چون گشت طالع، رازهاى شام احیا پرس
چه بر زهرا گذشت اى دوست، مىدانم نمىدانى سؤال حال زهرا را تو شبها از ثریّا پرس
شبى پرسیدم از نیلوفر محزون، چنین مىگفت: سؤال بازوى نیلى زهرا را ز شبها پرس
ز بعد رحلت ختم رسولان، گل شده پرپر بیا احوال گلزار و گلستان را ز گلها پرس
نشان غاصبان بىحیا از حضرت زهرا كه كرده خطبه سوزندهاى چون آتش انشا پرس
نموده «باقرا» اسلام ناب از خطبهاش زنده ز زهرا سرّ این احیا و راز و رمز ابقا پرس
"احمد باقریان"