شادی پایدار
شاد باشیم و دیگران را شاد کنیم (3)
برای خواندن مقاله قبل اینجا را کلیک کنید
در ادامه صحبت پیرامون شادی، در این مقاله پرسش و پاسخ را با نظرات آقای دکتر گلزاری در مورد شادی های کاذب پی گیری می کنیم.
* شاید بتوان ناپایداری این قبیل شادیها را پذیرفت . اما دلیل شما برای این كه این شادیها كاذب هستند چیست؟ آیا این مقولات را نمیتوان پاسخی به یك نیاز انسانی قلمداد كرد و لذت ناشی از ارضای آن را حقیقی دانست؟
- ببینید من در طول دوران زندگی علمی و كاری خود جوانهای بسیاری را دیدهام كه پس از لحظههای غافل كننده شادیهای نوع كاذب، زانوی غم بغل گرفتهاند، گریه كردهاند و در موارد حاد، دست به خودكشی زدهاند. دلیل آن هم به نظر من این است كه چنین افرادی وقتی به خود آمدهاند و آن غوغا را تمام شده یافتند، باز خودشان را با همه ضعفها و واقعیّتهای تلخ زندگی كه به نحوی قصد فرار از آن را داشتهاند، رو به رو دیدهاند.
* خوب این جا این سؤال پیش خواهد آمد كه چگونه میتوان نیازهای حقیقی را تشخیص داد تا در پرتو آن به تمیز میان شادیهای واقعی و شادیهای كاذب دست پیدا كرد؟
- تعبیر زیبایی در قرآن راجع دنیا و آخرت وجود دارد كه میتواند سؤال شما را جواب دهد. قرآن تفاوت آخرت را با دنیا این گونه بیان میدارد كه
بر همین اساس، شما میتوانید امور دنیایی را از امور آخرتی تشخیص بدهید. شادی ناشی از مواد مخدر، و... كه نه خیری در آن است و نه تداومی دارد، بر اساس فلسفه الهی از مقولات دنیوی هستند. همان طور كه از این تعبیر زیبای قرآنی پیدا است، دنیا در این جا به معنای هر چیزی است كه ما را از خدا غافل بدارد و به امور غیر مفید و زود گذر بكشاند. در این میان، كار دین آن است كه ما را از ظواهر دنیا و لذتهای آنیاش جدا كند و به امور متعالی و پایدار فراخواند. بر این اساس، هر عملی كه این اختیار و آگاهی را كه وجه ممیزه انسان از حیوان است افزایش دهد، برای یك انسان سالم و در جستوجوی تكامل مفید و مطلوب خواهد بود و متقابلاً هر عاملی كه جلوی این اختیار و آگاهی را بگیرد، عامل منفی قلمداد خواهد شد. روی این حساب، راه برخورد با واقعیتهای زندگی پناه آوردن به چنین عوامل ظاهراً نشاط آور نیست. دانشجویی كه به خاطر بیبرنامهگیاش دچار شكست تحصیلی شده، اگر انسان سالم و واقع بینی باشد، نباید دچار ناامیدی شود و تواناییهایش را فراموش كند و به چیزهایی پناه ببرد كه حقیقتاً از حل مسائل او ناتوانند. او باید بفهمد علت شكستش چه بوده و در صدد برخورد منطقی با آن باشد.
*به نظر میرسد، بحث به جای خوبی رسیده است. یكی از عوامل مهمی كه نشاط و شادی جوانان دانشجو را با تهدید روبهرو میكند، مشكلاتی است كه دانشجویان متناسب با سنین جوانی و صفت دانشجویی خود با آن روبهرو میشوند. خوب است راهكاری برای برخورد با این مشكلات پیشنهاد دهید تا دانشجویان با عمل به آن از تأثیرگذاری مشكلات بر شادی و نشاط خود جلوگیری كنند.
- به نظر من،
بهترین راه برای برخورد با مشكلات و حل آن این است كه جوان دانشجوی ما مسائل و مشكلات زندگی دوران جوانی یا دانشجویی خودش را به چیزهای غیر قابل كنترل مستند نكند.
خیلی از دانشجویان را دیدهام كه برای مثال استعداد كم، شانس و حتی قسمت و خواست خدا را در تحلیل مشكلات زندگی خود وارد میكنند. به نظر من، این افراد با چنین استدلالهایی نمیخواهند بپذیرند كه شكست خوردهاند و علت اصلی شكستشان هم خودشان بودهاند. به عقیده من، ندیدن و انكار ضعفها آدم را بیش از پیش دچار ضعف میكند.
روشی را من غالباً برای برخورد با مشكلات جوانان پیش میگیرم این است كه اول از شخص میخواهم مشكلاتش را یادداشت كند. بعد به او میگویم كدام یك از این مشكلات غیر قابل تغییرند؛ برای مثال، این كه پدر یا مادر كسی فوت كرده، عاملی غیر قابل تغییر است و من باید آن را بپذیرم و راضی باشم و با استدلالهایی آن را برای خودم حل كنم؛ برای مثال اگر پدرم فوت كرده، باید قبول كنم این ضربه مهمی در زندگی به من زده است؛ اما باید از خدا بخواهم او را رحمت كند؛ كلّ شیء هالك الّا وجهه.مثال دیگری برایتان بزنم. شاید باورتان نشود كه عده قابل توجهی از دانشجویان دختر ما از جنسیت خودشان راضی نیستند. آدم اگر از جنسیت خودش راضی نباشد، نمیتواند شادی و نشاط داشته باشد. چنین مسائلی در اختیار خود انسان نیست.
اما یك سری مشكلات قابل حل است، البته برخی در دراز مدت و برخی در كوتاه مدت. من سعی میكنم به جوانان بیاموزم كه باید با عزم قاطع به مصاف این مشكلات و عوامل قابل حل رفت. همین اندازه كه شخص دریابد بسیاری از مسائل قابل حل است و كنترل آنها در اختیار خود او است، موجب شادیاش میشود. وقتی شما مسائل پیش رویتان را مرتب كردید، خواهید دید كه حل آنها بسیار سادهتر از آن چیزی است كه در اول تصور میكردید. بخشی از این مسائل به دست دیگران قابل حل است كه میتوان آن ها را با یك تماس و رابطه صمیمانه مرتفع كرد. پس آن بخش از مشكلات كه حل آنها در كوتاه مدت ممكن است و خود انسان میتواند از پس آن برآید، میگوییم بلند شو برو آنها را انجام بده. این كه بنشینی و غصه بخوری كار حل نمیشود. بیشتر وقتها دانشجویان 70 درصد انرژی خود را صرف چیزی میكنند كه غیر قابل حل است. در این صورت، دیگر انرژیای نمیماند كه صرف مسائل قابل حل كنیم.
منبع: طوبی، پژوهشکده تحقیقات اسلامی
مقالات مرتبط
