تبیان، دستیار زندگی
سلسله مقالات "روش شناسی تربیت دینی" می كوشد تا با حذف روشهای آفت زده ی تربیت دینی و ارائه روشها و رهیافتهای موثرتر، ما را به تماشای چشم اندازهای بدیع و بشكوه از دین فرا خواند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روش شناسی تربیت دینی

(1)

قرآن

روش تدریس خدا!

اشاره:

در حوزه تربیت دینی ما، تعلیم آموزه های وحیانی چگونه صورت می گیرد؟ رهیافت صحیح در انتقال پیام وحیانی به مخاطبان كلام الهی چگونه است؟ چه نسبتی میان مساله دین گریزی جوانان و شیوه های ارائه آموزه های دینی وجود دارد؟ آیا نمی توان با حذف روشهای نامحرم! و اخذ روی آوردهای كارا و اثربخش، تصویر زیباتری از دین در منظر انظار جوانان نشاند؟

سلسله مقالات "روش شناسی تربیت دینی" می كوشد تا با حذف روشهای آفت زده ی تربیت دینی و ارائه روشها و رهیافتهای موثرتر، ما را به تماشای چشم اندازهای بدیع و بشكوه از دین فرا خواند.

درس اول: روش تدریس خدا

در غار حرا در خواب به سر می‌بردم که جبرئیل بر من وارد شد و برایم پاره‌ای از دیبا که کتابی و نبشته‌ای در آن بود آورد و گفت: بخوان. گفتم: خواندن نمی‌دانم. جبرائیل مرا فشرد و رها کرد و گفت: بخوان... تا سه بار این وضع تکرار شد و در آخرین بار به من گفت: بخوان. گفتم چه چیزی بخوانم. گفت: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِی خَلَقَ* خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ * الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ (1)پس از آن جبرائیل از کنارم دور شد و من بیدار شدم چنان که گویی کتابی در قلبم نوشته شد، از غار بیرون آمدم و به نیمه راه کوه رسیدم، در این اثنا ندایی به گوشم رسید که می‌گفت: «ای محمد تو رسول خدایی و من جبرئیل». به راه خود ادامه دادم و هر گامی که بر می‌داشتم با ترس و بیم آمیخته بود تا به خانه رسیدم(2)

این نخستین درس خدا به پیامبر است.

خدا معلم است، پیامبر دانش آموز و درس "وحی"!

کلاس درس: همه جا، گاه کوه، گاه دشت، گاه دره، گاهی خانه و گاه میدان نبرد.

زمان: همه گاه؛ شب، روز، سپیده دم، شامگاه.

موقعیت تدریس: خلوت و تنهایی، گرما گرم نبرد، هنگام پرسش، حتی گاه در لحظه ی خواب!

آیا شیوه ی آموزش و تدریس پروردگار الگویی ممتاز و متعالی برای تدریس ما نیست؟ همین نخستین درس را یک بار دیگر مرور می‌کنیم؛ آموزش با واسطه است؛ با واسطه ی رسول وحی؛ جبرئیل. خود پیامبر می‌گفت: هر گاه جبرئیل نازل می‌شد دیدن او آرامش بخش بود و هرگاه جبرئیل دیده نمی‌شد کار سخت و دشوار بود. این شیوه ی نزول وحی همان است که خداوند آن را "قول ثقیل" نامیده است؛إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْكَ قَوْلًا ثَقِیلًا (3).

آیا در آموزش‌های ما شیوه‌های تدریس به گونه‌ای هست که در آن‌ها ارتباط‌های قلبی در هیئت یک راهبرد مورد نظر باشد؟ حتی در دروس غیرنظری و تجربی محض نیز بی چاشنی ارتباط‌های قلبی نمی‌توان به تأثیر ژرف، پایداری آموخته‌ها و تحول در رفتار علمی دانش آموختگان امید داشت. منظور از ارتباط قلبی صرفاً ارتباط درونی و عاطفی میان فرستنده و گیرنده – معلم و فراگیرنده – نیست، بلکه  خود پیام نیز باید بتواند با درون و جان مخاطب پیوند و ارتباط بیابد.

نکته ی دوم نخستین درس آن است که تکرار، ضرورت تثبیت و استقرار آموخته هاست. آموزش سه بار تکرار می‌شود و در این سه بار، حالات بیانی و ارتباطی قابل تأمل است؛ جبرئیل پیامبر را می‌فشرد و او را به خواندن دعوت می‌کند.

نکته ی سوم آن که پیام کوتاه است؛ پنج آیه، همه ی درس آغازین است و شگفتا که این ویژگی در تمام درس‌های آغازین دیده می‌شود. اگر سوره‌های مکی را که همان سال‌های نخستین بعثت نازل شده‌اند مرور کنیم، در ویژگی کوتاهی جملات (آیات) و کوتاهی مجموعه ی پیام (سوره) را احساس می‌کنیم. آیا این درس لطیف  و ظریفی نیست که بدانیم در آغاز آموزش نه تنها مجموعه ی درس کوتاه باشد که ساختار اجزای درس نیز کوتاه و با ضرباهنگ قوی و تأثیر گذار عرضه شود؟

نکته ی چهارم، آهنگین بودن پیام است. وجود موسیقی در سخن و بهره وری از آهنگ مناسب، نه تنها سبب التذاذ روح که افزون سرعت دریافت و از همه مهم تر، طنین آن در ذهن و ضمیر مخاطب می‌شود. مجموعه ی سوره‌های مکی که درس‌های سال‌های آغاز بعثت‌اند نیز کوتاه و آهنگین‌اند و این گویای این نکته است که کوتاهی، ضرباهنگ قوی، موسیقی متناسب با مضمون، آموزش را عمیق، سریع و تأثیر گذار خواهد کرد به ویژه آن که مخاطب‌ها کودک باشند یا در اندیشه و باور، کودک مانده باشند!

شیوه‌های آموزش

آنچه از آیات قرآن بر می‌آید آن است که سه شیوه در نزول وحی و در تحلیلی گسترده تر، ارتباط میان خدا و پیامبر وجود دارد. هر یک از این شیوه‌ها تناسبی با موضوع و محتوای پیام یا شرایط ویژه ی گیرنده ی پیام (پیامبر) دارد. شیوه‌های سه گانه را از این آیه می‌توان استنباط کرد: «وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن یُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاء إِنَّهُ عَلِیٌّ حَكِیمٌ»(4).

1. القای پیام و موضوع بر قلب پیامبر بی هیچ واسطه و رابط حتی فرشته ی وحی.

در این شیوه که کیفیت و کنه آن بر ما روشن نیست، خداوند پیام هایی ویژه را بر قلب پیامبر القا می‌کرد. همین جا طرح این نکته ی عمیق و دقیق لازم است که "گیرنده  ی" پیام "قلب" پیامبر است و ارتباط و اتصال و خطاب در همه ی اشکال وحی، "قلب" پیامبر است:

قُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللّهِ(5)

نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ علی قلبِک(6)

آیا در آموزش‌های ما شیوه‌های تدریس به گونه‌ای هست که در آن‌ها ارتباط‌های قلبی در هیئت یک راهبرد مورد نظر باشد؟ حتی در دروس غیرنظری و تجربی محض نیز بی چاشنی ارتباط‌های قلبی نمی‌توان به تأثیر ژرف، پایداری آموخته‌ها و تحول در رفتار علمی دانش آموختگان امید داشت. منظور از ارتباط قلبی صرفاً ارتباط درونی و عاطفی میان فرستنده و گیرنده – معلم و فراگیرنده – نیست، بلکه  خود پیام نیز باید بتواند با درون و جان مخاطب پیوند و ارتباط بیابد.

دشواری کار بسیاری از آموزش‌های امروز، فقدان این ویژگی است یا رنگ باختگی این عنصر مهم و تعیین کننده درگیر و دار پررنگ شدن ابزار و تکنیک‌های ویژه آموزشی است.

از لطایف پیام رسانی و آموزش پروردگار به انبیا این است که خداوند از پیامبران میثاق و پیمان می‌گیرد که در دریافت، دقیق و در انتقال پیام با دید "امانت" بنگرند. امام علی(علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرماید: «واصطفی سبحانه من ولده انبیاء اخذ علی الوحی میثاقهم و علی تبلیغ الرّساله امانتهم»(7)

خداوند از میان فرزندان آدم پیامبرانی برگزید و از آنان بر وحی و تبلیغ رسالت عهد و پیمان گرفت.

2. شیوه دوم نزول وحی و گفت و گوی خداوند با پیامبران از ورای حجاب (پس پرده) است.

در این شیوه، همه ی پدیده‌ای عالم، پرده و حجاب‌اند و هر کدام می‌توانند واسطه و رابطی برای ارسال پیام باشند. بارزترین نمونه ی این نوع وحی، گفت و گوی خداوند با موسی(علیه‌السلام) از وراء شجر و پاسخ اوست. هر چند خداوند بی میانجی نیز با موسی(علیه‌السلام) سخن گفته است: «و کلّم الله موسی تکلیماً»(8)

بهره گیری از ابزار در پیام رسانی و تدریس نه تنها در جریان وحی دیده می‌شود که در رفتار پیامبر و آموزش‌های ائمه نیز جایگاه والا و قابل تأملی دارد. پیامبر، گاه با ساده‌ترین ابزار ممکن، نکته‌های عمیق را به صحابه می‌آموخت و مسائل نظری ژرف را ملموس و عینی و قابل دریافت می‌ساخت. نمونه‌ای از این شیوه را عبدالله بن الوان در کتاب تعلیم و تربیت کودکان در اسلام آورده است.

در حوزه تربیت دینی، تعلیم آموزه های وحیانی چگونه صورت می گیرد؟ رهیافت صحیح در انتقال پیام وحیانی به مخاطبان كلام الهی چگونه است؟ چه نسبتی میان مساله دین گریزی جوانان و شیوه های ارائه آموزه های دینی در جوامع اسلامی وجود دارد؟ آیا نمی توان با حذف روشهای نامحرم! و اخذ روی آوردهای موثرتر، تصویری زیباتری از دین در منظر انظار جوانان نشاند؟

جابر، یکی از صحابه ی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در حدیثی نقل می‌کند روزی در محضر پیامبر نشسته بودیم، ایشان خطی روی شن‌ها رسم کرد و فرمود، این راه خداست. سپس خطوطی مورب به آن خط وصل کرد و گفت: این راه شیطان است. آن گاه دست هایش را روی خط مستقیم گذاشت و این آیه را تلاوت کرد وَأَنَّ هَـذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ. و (بدانید) این است راه راست من، پس از آن پیروی کنید و از راه‌های دیگر که شما را از راه وی پراکنده می‌سازد پیروی مکنید. این هاست که خدا شما را به آن سفارش کرده است باشد که به تقوا گرایید.(9)

3. سومین شیوه ی نزول وحی، ابلاغ پیام با واسطه ی فرشته ی وحی است. در این شیوه، فرشته ی وحی در هیئتی انسانی یا مشابه آن ظاهر می‌شد و آیات را عرضه می‌کرد که دیدن جبرئیل برای پیامبر آرام بخش بود و همان گونه که پیش‌تر گفته شد این شیوه ی دیداری، سنگینی و گرانی شیوه ی غیردیداری را نداشت. در آموزش‌های امروزین، آهنگ حرکت به سمت آموزش‌های غیرحضوری است. این شیوه ی آموزش غیرزنده، گذشته آن که طراوت، جذابیت و تأثیر گذاری آموزش چهره به چهره و مستقیم را ندارد، جریان آموزش را از برخی ابعاد تأثیر گذار تدریس رویارو، بی بهره می‌کند و پیوندهای ژرف عاطفی را که لازمه ی آموزش بهتر و اثرگذارتر است خدشه دار می‌سازد.

پی نوشت ها:

1.سوره مباركه علق، آیات شریفه 4-1؛( بخوان به نام پروردگارت كه(جهان را ) آفرید*(همان كسی كه) انسان را از خون بسته ای خلق كرد*بخوان كه پروردگارت(از همه) بزرگوارتر است*همان كسی كه بوسیله قلم تعلیم نمود.)

2. پژوهشی درباره ی قرآن و تاریخ آن، دکتر سید محمد حجتی، جلد اول، نهضت زنان مسلمان، بی تا، صص 25- 26

3. سوره ی مبارکه ی مزمل، آیه ی شریفه ی6(همانا ما بر تو سخنی گران مایه فرود آوردیم)

4. سوره ی مبارکه ی شوری، آیه ی شریفه ی 51(و شایسته هیچ انسانى نیست كه خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحى یا از پشت حجاب‏، یا رسولى مى‏فرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحى مى‏كند؛ چرا كه او بلندمقام و حكیم است‏!)

5. سوره ی مبارکه ی شعراء، آیه ی شریفه ی 193(بگو: (كسى كه دشمن جبرئیل باشد [در حقیقت دشمن خداست‏] چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است‏؛ در حالى كه كتب آسمانى پیشین را تصدیق مى‏كند؛ و هدایت و بشارت است براى مؤمنان‏.)

6. سوره ی مبارکه ی بقره، آیه ی شریفه ی 97(روح الامین قرآن را بر قلبت نازل كرده است‏... )

7. نهج البلاغه، فیض الاسلام، انتشارات فقیه، چاپ سوم 1377، ص 33

8. سوره ی مبارکه ی بقره، آیه ی شریفه ی 7

9. مجله ی رشد معلم، سال نوزدهم، آبان 79، صص 52-53 به نقل از کتاب:

Muslim Education Quarterly Vol. 16, No. 2, 1999.

The Islamic  academy, Cambridge U.K.

منبع:

سنگری، محمد رضا، در آفاق تربیت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.