تبیان، دستیار زندگی
یك روزی تصمیم گرفتم تا یك اذان یادگاری را بگویم. در استودیوی 6 صدا و سیما هر گوشه‌ای انداختم نشد تا اینكه آن را در روح‌الارواح آواز بیات ترك به این شكل كه بیش از 50 سال پخش می‌شود گفتم....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تصمیم گرفتم یك اذان یادگاری بگویم

مؤذن زاده اردبیلی

خاطرات استاد رحیم موذن‌زاده اردبیلی از زبان خودش

من سال 1304 در اردبیل به دنبال آمدم، ‌در آن دوران ما عوض دبیرستان مكتب می‌رفتیم. همه هم متدین بودند. خانواده‌ها در دوره‌ی ما در ابتدای امر بچه‌ها را با قرآن مانوس می‌كردند. ما هم پس از طی این مرحله به مدرسه حاج ابراهیم آمدیم. طلبه بودیم به اصطلاح امروز، ولی در حین طلبگی، این اذان با ما همراه بود.

صبح و ظهر و عصر و شب در مسجد و اماكن مذهبی هر روز اذان می‌خواندیم، ‌تا اینكه یك شب كه پدرم در خیابان ایران اردبیل ساكن شد. او عادت داشت هركجا كه میهمانی هم برود صبح پشت بام رفته و اذان بگوید، صبح آن روزی كه پدرم اذان گفت: امام جمعه‌ی اردبیل گفته بود كه من صدای ملكوتی می‌شنوم، ببینید این صدا از كجا می‌آید. آن‌ها همه خانه‌ها را گشته بودند تا اینكه صاحب خانه‌ی ما گفته بود شیخ عبدالكریم اردبیلی اینجا آمده و اوست كه اذان گفته است. ما را خواستند و آوردند در مسجد و در داخل مسجد به ما 2 تا اتاق دادند.

مرحوم پدرم سال 1322 برای نخستین بار اذان را در رادیو گفت و همین طور تا 1326 كه برنامه‌ی سحری را به صورت زنده اجرا می‌كرد.

واعظ تهرانی در جایی گفته بود اذان همه قبول باشد، اذان است، اما این اذان موذن‌زاده آدم را وادار می‌كند كه به مسجد بیاید.

او در سال 1329 سكته كرد و من قبول كردم جای او اذان بگویم تا الآن كه با این سن و سال هنوز مشغولم و افتخار دارم كه با گفتن آن یك اذان، برای اسلام ومملكتم كاری كرده‌ام.

ما كه نه ثروت داریم و نه مكنت و همین یك اذان برایمان بهترین خیر است.

هر روز تلفن می‌زنند و می‌گویند كه این اذان خیلی زیبا گفته شده است، می‌دانید چرا؟ من جوابتان را می‌دهم برای این كه باطن - اشاره به قلب- خوشگل است، برای این كه این اذان را با دهن روزه پر كردم تا قربتاً الی الله باشد.

این یك كار مادی نبود بلكه معنوی بود نتیجه‌اش را هم می‌بینید. واعظ تهرانی در جایی گفته بود اذان همه قبول باشد، اذان است، اما این اذان موذن‌زاده آدم را وادار می‌كند كه به مسجد بیاید.

البته این اذان گفتن در خانواده‌ی ما موروثی است 150 سال است كه خانواده‌ی ما اذان می‌گویند. حتی زمانی كه در اردبیل آن موقع‌ها شناسنامه می‌دادند به تناسب شغل و حرفه نام خانوادگی انتخاب می‌كردند. به بابایم هم گفته بودند تو چه‌كاره‌ای؟ گفته بود موذن. گفته بودند نام خانوادگی شما موذن است.

مؤذن زاده اردبیلی

زمانی كه سال 1329 پدرم فوت كرد و من جای او رفتم. گوینده‌ها می‌گفتند اذان، اذانی كه به وسیله استاد موذن، ” زاده اردبیلی” گفته شده است. لذا این “زاده اردبیلی” از آن موقع به اسم ما اضافه شد.

یك روزی تصمیم گرفتم تا یك اذان یادگاری را بگویم. در استودیوی 6 صدا و سیما هر گوشه‌ای انداختم نشد تا اینكه آن را در روح‌الارواح آواز بیات ترك به این شكل كه بیش از 50 سال پخش می‌شود گفتم.

ما ایرانی هستیم و اذان ما باید برخاسته از خودمان باشد. الان اذان خوانهایی هستند كه تقلید می‌كندن از عربستان و این پسندیده نیست و خود ما باید ابتكار به خرج دهیم.

الآن 50 سال است كه كسی نتوانسته روی این اذان من اذان بگوید حتی برادرم سلیم كه آن صدای گیرا و زیبا را دارد و این خواست خداست. همان خدایی كه می‌گوید اگر با من یك‌صدایی كنید، محبت شما را به قلوب همه می‌اندازم.


این گفتگو در آبان ماه ۸۲ (ماه مبارک رمضان ) توسط خبرگزاری ایسنا با وی انجام شده است.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.