اولین قهرمان دوچرخهسواری ایران:
تمرینات ملیپوشان در پیست دوومیدانی ضایعه استپیشكسوتان، همان قهرمانان گذشته اند كه در دنیای پرتلاطم امروز به ورطهی فراموشی سپرده شدهاند. غافل از آنكه تجربیات و دانستههای آنها چقدر میتواند راهگشا و مفید باشد.
حسن آقا غفار یكی از آغازگران ركابزنی در ایران به شمار میآید. وی كه هم اكنون 73 بهار از عمرش میگذرد هنوز هم با تمام وجود به رشتهی ورزشی دوچرخهسواری عشق میورزد و زندگی خود را به نوعی وقف آن كرده است.
حسن آقا غفار یكی از اولین ركابزنان ملیپوش قهرمان در سال 1310 در محلهی ادیبالممالك تهران در یك خانواده مذهبی پا به عرصهی حیات گذاشت.
وی با تشویق و حمایت خانوادهاش به ویژه برادر بزرگ خود مرحوم محمود آقا غفار كه فروشگاه دوچرخهسواری داشت، جذب رشتهی دوچرخهسواری شد و همزمان با این گرایش در سال 1326، فدراسیون دوچرخهسواری تاسیس و افتتاح شد. در آن زمان مرحوم استاد ایزدپناه كه ریاست فدراسیون دوومیدانی را نیز بر عهده داشت، مسوولیت این فدراسیون را عهدهدار شد.
آقاغفار در همان سال در اولین مسابقهای كه در مسیر تهران ـ تجریش برگزار شد، شركت كرد. از هم دورهایهای وی میتوان به نطاق، داودیان، امیل ماركاریان، افیونی، طرف، حسن زاده و كوه درهای و... اشاره كرد كه اكثرات دعوت حق را لبیك گفته و به دیار باقی شتافتهاند.
وی به سال 1328 وارد نیروی هوایی ارتش شد كه موفق به اخذ دیپلم فنی و گذران تحصیلات هوایی در آمریكا شد.
آقا غفار، هدایتگری خانواده و مساعدتهای فرماندهان ارتشی خود را در كسب موفقیتهایش موثر میداند.
این پیشكسوت دوچرخهسواری در بیشتر مسابقات قهرمان كشوری، مقامهای اول تا سوم را به دست آورد تا اینكه در سال 1338 همراه ملیپوشان به اولین رقابتهای خارج از كشور یعنی تور بینالمللی مصر اعزام شد و علیرغم كمترین تجربه و امكانات، بسیار خوش درخشید و همراه ركابزنان دیگر جایگاه نخست را در میان شركت كنندگان آسیایی و آفریقایی از آن خود كرد و در مجموع نتایج به مقام چهارمی نایل آمد.
این پیشكسوت دوچرخهسواری كه جزء اولین قهرمانان دوچرخهسواری در ایران نیز به شمار میآید، وضعیت فعلی دوچرخهسواری و سطح امكانات تخصیصی به آن را بسیار مطلوبتر از گذشته می داند اما
در عین حال با اشاره به نزدیكی بازیهای المپیك آتن حمایت همه جانبه از ركابزنان المپیكی را تاكید میكند.
حسن آقا غفار در گفت وگویی دلیل گرایش خود به رشتهی ورزشی دوچرخهسواری را علاقمند شدن به این رشته بدلیل شغل برادر خود اظهار داشت و افزود: برادر بزرگ من مرحوم محمود آقا غفار فروشگاه دوچرخه داشت و علاوه بر آن، خود نیز دوچرخهسواری میكرد. با حمایت وی و همراهی خانوادهام كه بعدها در دوران ركابزنی هم بسیار مرا یاری دادند، از سال 1325 به دنیای پر شكوه دوچرخهسواری پا نهادم و در سال 1326 با تاسیس و افتتاح فدراسیون دوچرخهسواری، بلافاصله وارد مسابقات شدم و اولین مسافتی كه ركابزدم، مسیر تهران - تجریش بود.
وی در سال 1328 به عضویت نیروی هوایی ارتش درمیآید و علیرغم اخذ دیپلم فنی و گذراندن دو دوره تحصیلات هوایی و تخصصی در كشور آمریكا، هیچگاه از فعالیت شغلی خود غافل نمیشود و همین امر سبب حمایت و ترغیب وی از سوی فرماندهان مافوق میشود. حسن آقا غفار در این باره میگوید: هیچگاه حساسیت شغل خود را فراموش نكردم و تحت هر شرایطی نمیگذاشتم، لطمهیی به آن وارد شود. روزی در حال آماده ساختن خود برای تمرین ركابزنی جهت شركت در یك مسابقه مهم بودم كه ناگهان مافوق من، سروان نوری خطاب به من گفت:“ كار زیاد داریم لازم نیست امروز تمرینكنی، بمان و كمككن.“ بدون هیچ چون و چرایی پذیرفتم و پس از اتمام فعالیت كاری، علیرغم خستگی كه داشتم، شبانه به تمرین پرداختم كه اتفاقا این موضوع از چشم سروان پنهان نمانده بود و از آن پس من را مورد تشویق و حمایت خود قرار داد چرا كه از پشتكار خستگی ناپذیر من لذت میبرد.
آقا غفار با بیان اینكه در آن زمان تنها رشتههایی همچون فوتبال، كشتی و وزنه برداری به مسابقات خارجی اعزام میكردند و به سایر رشتهها توجهی آنچنانی صورت نمیگرفت به بیان قهرمانیهای خود پرداخت و اظهار كرد: همیشه در مسابقات قهرمان كشوری كه از سال 1328 در كرمانشاه شروع شد، مقامهای اول تا سوم را بدست میآوردم. در تورنمنتهای تشویقی نیز جایگاه نخست را تصاحب میكردم چراكه بیشتر در مسیر شمیران برگزار میشد و من این مسیر را بارها ركاب زده بودم.
این پیشكسوت دوچرخهسواری، برایجاد انگیزه و شور و علاقه در میان ورزشكاران رشتههای ورزشی سخت، وقتگیر و هزینهبر تاكید و در این باره به برگزاری یكی از تورها در سال 1328 اشاره میكند و میافزاید: «در این سال به سرپرستی نویسنده معروف ورزشی آقای گیلانپور، تور شمال در 13 مرحله برگزار شد و ركابزنان مسیرهای تهران - چابن - فیروزكوه - ساری - بابلسر ـ چالوس - رامسر - رشت - بندرانزلی - سد سفیدرود- كرج - تهران را ركاب زدند و من علیرغم آسیبدیدگی زیاد بدلیل محبوبیت و جذابیتی كه این رشته برایم داشت، به گونهیی ركاب زدم كه به مقام سومی دست یافتم.
وی ادامه داد: بعد از مدتی در سال 1959 در اولین تور بینالمللی در كشور مصر شركت كردیم و با اینكه از فاكتور تجربه بیبهره بودیم و با حداقل امكانات در این تور ركاب میزدیم، در دو روز پیاپی، مقام اول تور را درمیان 21 تیم شركت كننده از آن خود كردیم و در مجموع در میان كشورهای آسیایی و آفریقایی اول شدیم و در عرصهی بینالمللی هم جایگاه چهارمی را به خود اختصاص دادیم.
زمانی كه به وطن بازگشتیم برای اولین بار استقبال بینظیری از ما شد چراكه نتایجی كه كسب كرده بودیم بسیار با ارزش بود و قسمت اعظم این موفقیت بدلیل تلاش بیوقفهی رئیس فدراسیون آن دوره آقای اسد بهادر بود كه بهای زیادی در مجموع به این رشته ورزشی مفرح و دوچرخه سواران می داد و در واقع دوره شكوفایی دوچرخهسواری از زمان تصدیگری وی شروع شد.
اولین قهرمان دوچرخهسواری كشورمان با انتقاد از رسانهها و مطبوعات ورزشی تك بعدی، نقش تبلیغات و پوشش خبری را در رشد و ارتقاء رشتههای ورزشی مهم توصیف كرد و افزود: متاسفانه نگاه فعلی متوجهی چند رشتهی ورزشی خاص است و از سایر رشتهها به شدت غافلگیر شده است كه مطمئنا این امر در دراز مدت صدمات جبران ناپذیری را به پیكرهی ورزش كشور خواهد زد و این به نفع هیچكس نیست.
وی ادامه داد: چرا باید از جوان زحمتكش و ركابزن توانمندی همچون علیرضا حقی كه دو سهمیهی المپیك را نیز كسب كرده است، كوچكترین تقدیری بعمل نیاید. به تبع زمانی كه این جوان ببیند، ركابزنیهای بیوقفهاش، هیچگونه بازتابی ندارد، به مرور انگیزههای ملیگرایانهی خود را از دست میدهد و به فكر فعالیت در كشورهای دیگر می افتد.
آقا غفار از نهادها و مسوولان ذیربط خواست به افتخار آفرینیهای تمامی ورزشكاران در رشتههای مختلف ورزشی توجه كنند و برای پیشرفتها و موفقیتهای همه ارزش قائل شوند تا با ایجاد انگیزه، روند پیروزیها ادامه یابد.
وی حضور موفق ركابزنان كشورمان را در المپیك آتن دور از دسترس نمیداند و با تقدیر از «اتو آلتوك» سرمربی آلمانی تیم ملی دوچرخه سواری، میگوید: پیست دوچرخه سواری آزادی در سال 1350 ساخته شد كه پس از آن بدلیل عدم رسیدگی و انجام تعمیرات جزئی، بدون استفاده درآمده است، مدت هشت سال است كه سازمان تربیتبدنی و فدراسیون دوچرخهسواری قصد بازسازی آن را دارند اما متاسفانه علی رغم كارشناسی های مكرر، تا این لحظه هیچ نتیجهیی حاصل نشده است حال آنكه بیشترین مدالها در سطح مسابقات پیست توزیع میشود.
آقا غفار با اشاره به شناخت خود از پتانسیل دوچرخهسواری ایران، اطمینان داد چنانچه پیست مناسب در اختیار تیم ملی دوچرخهسواری قرار گیرد، ملیپوشان با توانمندی خود مدالهای رنگارنگ این بخش را تصاحب كنند و توانایی خود را بیش از پیش به نمایش بگذارند.
وی همچنین با اشاره به موفقیتهای ركابزنان كشورمان در تور بینالمللی لانكاوی در كشور مالزی، از انجام تمرینات ملیپوشان در پیست دوومیدانی ابراز تاسف كرد و این ضایعه را به جامعهی ورزشی كشور تسلیت گفت.
آقا غفار تلخترین خاطرهی دوران ورزشیاش را جانبازی دوست صمیمی و هم ركاب خود، ماشاءالله امین سرور در میدان تیر عبدالله آباد در جریان تست راكد ذكر میكند و در بیان خاطرهیی شیرین چنین میگوید: «پس از پایان مسابقات تور مصر، مراسمی به همین مناسبت در كشتی فارق واقع در رود نیل برگزار شد. این كشتی 4 طبقه داشت كه در راهروهای هر طبقه نوشته شده بود، خلیج عربی. من كه احساساتم جریحهدار شده بود با خودكاری كه از یكی دوستان گرفتم (خودكار در آن زمان تازه وارد بازار شده بود) عبارت خلیج عربی را خط زدم و به جای آن خلیج همیشه فارس نوشتم، یكساعت از این ماجرا گذشته بود كه افراد حاضر در آنجا متوجه این موضوع شده بودند تا اینكه سفیر ایران كه در آن زمان مرحوم قریب بود خطاب به من گفت: “چه كسی این كار را انجام داده“ و من با شهامت و جسارت پاسخ دادم: “من این كار را كردم“. و وی با خوشرویی رو به من كرد و گفت: “حقا كه یك ایرانی وطن پرست هستی“ و این غرور ملی را تحسین كرد.
وی لبیك گفتن به فرمان مادرش را مبنی بر اینكه حسن این نامزدت ـ دوچرخهسواری ـ را دیگر رها كن و خود را برای یك زندگی زناشویی واقعی آماده كن» را یكی دیگر از زیباترین خاطرهی خود عنوان میكند و میگوید: چند روز بعد از كنارهگیری از صحنهی دوچرخهسواری با خاتمه حاجی بابایی ازدواج كردم كه ثمره ی آن 2 فرزند بنامهای مجید و مهرداد و یك نوه بنام میلاد است.
این پیشكسوت دوچرخهسواری در پایان با تاكید بر نقش بازدارندگی ورزش از گمراهی و فساد جوانان، از خانوادهها خواست زمینه را برای جذب فرزندان خود به سوی رشته های ورزشی فراهم كنند و از این طریق شرایط اجتماعی امروز را از وضعیت نابهنجار كنونی رهایی بخشند.