تبیان، دستیار زندگی
تاثیرمكتب فلسفی ملاصدرا بر متاخران بعد از ملاصدرا اكثر فلاسفه اسلامی پیرو افكار و آرای متعالیه اوبوده و به اعتباری با ظهور و گسترش مكتب صدرایی «بسیاری ازمسائل مورد اختلاف مشاء و اشراق یا مورد اختلاف فلسفه و عرفان ویا مورد اختلاف فلسفه و كلام برای همیشه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تاثیرمكتب فلسفی ملاصدرا بر متاخران

ملاصدرا

بعد از ملاصدرا اكثر فلاسفه اسلامی پیرو افكار و آرای متعالیه اوبوده و به اعتباری با ظهور و گسترش مكتب صدرایی «بسیاری ازمسائل مورد اختلاف مشاء و اشراق یا مورد اختلاف فلسفه و عرفان ویا مورد اختلاف فلسفه و كلام برای همیشه حل شده است‏».* وپیروان او در تلفیق و امتزاج شرع و استدلال و عرفان كوشیده وموجبات بالندگی و شكوفایی حكمت متعالیه را تا به امروز فراهم‏آورده‏اند.

به طور اجمالی می‏توان طبقات شارحان و مدرسان حكمت‏متعالیه را در ده طبقه كه رابطه استاد و شاگردی در بین آنان رعایت‏شده و افكار فلسفی صدرالمتالهین را تا زمان معاصر محفوظداشته‏اند، از فیض كاشانی تا علامه طباطبائی ترسیم كرد.

نزدیك به نیم قرن است كه فلسفه اسلامی وارد مرحله جدیدی‏شده است و نمایندگان آن در دوران معاصر بر پایه افكار اصلی‏صدرالمتالهین در مصاف با مسائل عصری، افق تازه‏ای را در عرصه‏فلسفه اسلامی و اوج معرفتی آن یعنی حكمت متعالیه گشوده و باگسترش مباحث فلسفی و نگاه تازه‏ای به مكتب صدرا، نظیر بحث ازتوابع مسائلی چون معرفت‏شناسی و علم حضوری، حركت جوهری‏و... «فلسفه نو صدرایی‏» را با اوصاف متمایزی از افكار سنتی فلسفه‏عرضه داشته‏اند. بیشترین حجم ابتكارات فلسفی این دوران از آن‏علامه طباطبائی و شاگردان ایشان است كه با اظهارات برهانی خویش‏بهترین سند زنده بودن فلسفه اسلامی به شمار می‏روند و آن را چونان‏هر جریان صحیح تعقلی دیگر در یافتن افق‏های فكری بدیع به پیش‏می‏برند.

مبدا معرفتی دوران جدید از حكمت متعالیه با نگارش كتاب‏«اصول فلسفه و روش رئالیسم‏» توسط علامه طباطبائی به وجود آمدكه به دنبال تحولات فكری حوالی دهه 1320 ه ش. و آشناییهای‏ابتدایی متفكران ایرانی نسبت‏به فلسفه غرب و ظهور فلسفه‏دانشگاهی از طرفی و گسترش افكار ماتریالیستی و لزوم مقابله فكری‏با این افكار از طرف دیگر، طرح این گونه مسائل جدید را در فلسفه‏اسلامی به عنوان یك مكتب پویا و زنده ضرورت بخشیده بود.

علامه طباطبائی با طرح مرتب مباحث فلسفی بر پایه رابطه‏منطقی بین آنها و طرح مسائل معرفت‏شناختی نوعی از رئالیسم‏انتقادی را كه دیدی تازه به كشف حقایق و امور واقع داشت، به منصه‏ظهور رسانید و با این كار خویش هم دوران جدیدی را در فلسفه‏اسلامی گشود و هم آن را وارد دیالوگ سازنده و گفتگوی روشمند بادیگر مكاتب فلسفی معاصر كرد.

به واسطه ارائه تازه‏ای از مسائل فلسفی، نزدیك به نیم قرن است‏كه طرح مباحث عقلانی در نوشتجات فلاسفه نو صدرایی با تمهیدی‏در تاریخ فلسفه، معرفت‏شناسی و امور عامه ( هستی شناسی) باتغییر شكل محسوسی والهیات به معنی اخص را در خود جای داده‏است و خبر گرفتن از پیشینه تاریخی مسائل فلسفی و توجه به سیرتاریخی آنها در كنار ارائه اصول موضوعه تازه‏ای از علوم جدیدنشسته است.

از طرف دیگر علم شناسی كه در دوران متاخر فلسفه اسلامی به‏واسطه غلبه و رشد ناموزون بحث‏های مربوط به الهیات، مغفول‏فلاسفه قرار گرفته بود، به دنبال وجود یافتن هستی شناسی كثرت‏گرا وبا دیدی هستی شناختی به تبیین عقلانی مسائل و موضوعات علوم‏جزئی چه در حیطه علوم تجربی و اجتماعی و چه در علوم اسلامی‏می‏پردازد و به این لحاظ است كه مسائل درون معرفتی فلسفه با زبان‏امروزی تكمیل و تنظیم تازه‏ای به خود گرفته است.

از دیگر مختصه‏های فلسفه نو صدرایی می‏توان به پیرایش نكات‏كلامی و عرفانی در بیان مسائل ناب فلسفی و عنایت‏خاص به شیوه‏برهانی در طرح مباحث آن اشاره كرد كه فلسفه را در مقام فلسفه وعرفان را در مقام عرفان و علم را در مقام علم قرار داده است و این امربا ارائه سبك نوینی در ادبیات فلسفی و ورود اصطلاحات تازه در آن‏كه حاكی از وجود مباحث جدیدی در میان فلاسفه مسلمان است‏به‏نحو بارز در كتب فلاسفه نو صدرایی به چشم می‏خورد.

پی نوشت:

* مرتضی مطهری، مجموعه آثار: 5/152.

منبع:

الفیلسوف الفارسى الكبیر، ابو عبدالله زنجانى، به‏كوشش: على‏اصغر حقدار

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.